گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ سرانجام، مذاکرات نفسگیر و دشوار دولت یازدهم با 1+5 و نماینده اتحادیه اروپا، با جمعبندی بر سر متن سند برجام (برنامه جامع اقدام مشترک)، به یک انجام اولیه رسید. این جمعبندی که خود گام اول برجام است، آنگونه که بیانیه مشترک ظریف و موگرینی بیان میدارد، از سوی طرفین یک گام بزرگ در مسیر تعهد مشترک به صلح و تلاش برای امنتر کردن دنیا، و روزی تاریخی (به جهت مشارکت طرفین در ساخت شرایط لازم برای اعتماد و فصلی جدید در روابط متقابل) شناخته میشود.
جدول زمانبندی برجام
با این همه اما جمعبندی برجام، مطابق نظام مراحلی که در این سند تعیین شده، گام نخست از پنج گام برنامه اجرایی بوده و شاید اهمیت آن بیش از همه چیز متوجه قطعنامه شورای امنیت باشد، که برجام بر لزوم تصویب بیدرنگ آن در شورای امنیت سازمان ملل تاکید میکند:
«روز نهایی شدن، تاریخی است که در آن مذاکرات این برجام میان گروه 5+1 و ایران جمع بندی شده، و بی درنگ به دنبال آن، قطعنامهای که این برجام را تایید می نماید به شورای امنیت سازمان ملل برای تصویب بدون تاخیر تسلیم خواهد شد» (بند 34 از فصل هستهای برجام).
گامهای بعدی برنامه اجرایی اما وزن بیشتری دارد؛ اینرا میتوان بر این اساس که هدف از مذاکرات برای طرفین چیزهایی بسیار بیشتر از یک جمعبندی اولیه بوده است(!) گفت، آنجا که تحقق اهداف مذکور در قالب چهار گام آتی برنامهریزی شده و در مواردی از محدوده زمانی دهساله (یعنی روز خاتمه قطعنامه شورای امنیت، که دهمین سال پس از روز توافق است)، فراتر هم میرود.
برای مثال، در روز توافق، پس از طی شدن مراحل لازم در تایید سند توافق از سوی مراکز سیاسی کشورها (خصوصا ایران و امریکا)، همه طرفها «آغاز به فراهم آوردن ترتیبات و تمهیدات لازم برای اجرای تعهدات خود وفق برجام خواهند نمود» (همان بند 34)؛ این روز نودمین روز پس از روز جمعبندی، یا زمانی زودتر از این خواهد بود که با توافق طرفین معین میشود.
از این روز، تا روز اجرایی شدن توافق، یعنی شروع رسمی عملیات اجرای تعهدات، باز هم فاصله وجود دارد، و با تایید آژانس مبنی بر پاسخ مثبت به راستیآزمایی از اقدامات ایران در اجرای تدابیر مرتبط با هستهای به نحو مندرج در بندهای مربوطه برجام، امریکا و اتحادیه اروپا نیز اقدامات مشخص شده در بندهای مربوطه در پیوست پنج، مبنی بر توقف، تعلیق و حذف برخی تحریمها و محدودیتها را انجام خواهند داد (همان).
از این روز تا روز محوری دیگری با عنوان روز انتقالی، که میتواند اهمیت بسیار زیادی برای طرفین داشته باشد، فاصله زیادی پیشبینی شده، و ممکن است تا هشت سال از تاریخ توافق به طول بینجامد؛ روزی که پس از راستیآزمایی آژانس از مسیر تعهدات ایران، دستورات لازم برای لغو تحریمها و کاهش جدیتر محدودیتها از سوی طرف مقابل، و اقدام به تصویب پروتکل الحاقی از سوی ایران و برخی اقدامات دیگر از سوی طرفین، برجام را به اوج خود خواهد رساند...
نهایت آنکه در روز خاتمه دوره اثربخشی قطعنامه شورای امنیت، این قطعنامه به نحو خودکار از اعتبار ساقط، و رسیدگی به موضوع هستهای ایران از دستور شورای امنیت خارج میگردد. البته این درشرایطی است که طرف غربی تصمیم به ادامه دادن این چالش نداشته باشد چون درغیر این صورت، متن توافق و قطعنامه آنقدر مبهم هست که امکان سوءاستفاده غرب کاملا وجود داشته باشد. در برجام آمده است:
«روز خاتمه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد، وفق شرایط مندرج در متن قطعنامه شورای امنیت که برجام را تایید میکند، یعنی 10 سال پس از «روز تصویب» خواهد بود، مشروط به اینکه مفاد قطعنامههای قبلی مجددا اعمال نشده باشند.
در «روز خاتمه» قطعنامه شورای امنیت، مفاد و تدابیر تحمیل شده در آن قطعنامه خاتمه خواهد یافت و شورای امنیت دیگر به موضوع برنامه هستهای ایران رسیدگی نخواهد کرد» (بندهای 23 و 24 از پیوست پنجم برجام).
تعهدات ایران برای بعد از دهه اول
علاوه بر این، مطابق سند برجام، ایران بعد از این دوره نیز تعهداتی دارد و ملزم است محدودیتها و مسئولیتهایی را تا پایان دوره پانزده ساله، بیست ساله، بیست و پنج ساله، و در مواردی به صورت همیشگی، قبول کرده و به آن ملتزم باشد. به عنوان نمونه، به این بخش از سند جمعبندی شده توجه فرمایید:
«ایران به آژانس اجازه خواهد داد که بر اجرای اقدامات داوطلبانه فوق الذکر برای دوره های زمانی مربوطه و نیز اجرای تدابیر شفافیت ساز به شرح مندرج در این برجام و پیوست های آن نظارت نماید. این اقدامات شامل: حضور بلندمدت آژانس در ایران؛ نظارت آژانس بر کنسانتره سنگ معدن اورانیوم تولیدی توسط ایران در همه کارخانه های تغلیظ سنگ معدن اورانیوم به مدت 25 سال؛ نظارت و مراقبت در مورد روتورزها و بیلوزهای سانتریفیوژ به مدت 20 سال؛ استفاده از فنآوری های مدرن تائید شده و گواهی شده توسط آژانس از جمله دستگاه سنجش میزان غنی سازی به صورت مستقیم، و مهر و موم های الکترونیک؛ و یک سازوکار قابل اتکا برای اطمینان از رفع سریع نگرانی های آژانس در زمینه دسترسی به مدت 15 سال، به شرح مندرج در پیوست 1» (بند 15 از فصل هستهای برجام).
آژانس محور راستیآزمایی ایران
در همه این مراحل، اصل بر راستیآزمایی الزام ایران به تعهدات توافق شده در سند برجام، با داوری آژانس بینالمللی انرژی هستهای و توقف تعهدات طرف مقابل به تایید آژانس است. در مقدمه برجام آمده است:
«از آژانس بین المللی انرژی اتمی خواسته خواهد شد تا نسبت به اقدامات داوطلبانه مرتبط با هستهای به نحو مورد توافق در این برجام، نظارت و راستیآزمایی نماید. از آژانس درخواست خواهد شد که به طور منظم به شورای حکام، و آنگونه که در این برجام مقرر شده است به شورای امنیت اطلاعرسانی نماید».
راه هموار بازگشت تحریمها
از سوی دیگر، مطابق روند پیشبینی شده در سند برجام، لغو توافق و بازگشت تحریمها و محدودیتهای سابق، در یک روند چند لایه، با حداکثر زمان شصت روزه، امکانپذیر شده است؛ برای این منظور، لزومی به استناد و اثبات تخلف ایران از مفاد سند توافق نیست، و با اعتقاد تنها یکی از طرفهای برجام، و نه لزوم اجماع ایشان، به سرانجام میرسد. گزارش آژانس مبنی بر منفی بودن نتیجه راستیآزمایی از التزام ایران به تعهداتش، میتواند این مسیر را هموارتر سازد؛ هرچند بر اساس فرایند بازگشتپذیری تعیین شده در برجام، نیاز چندانی به این همراهی نیست:
«چنانچه هر عضو معتقد باشد که موضوع پایبندی [یعنی عبور طرف مقابل از تعهدات] فیصله نیافته است، میتواند موضوع را به وزیران امور خارجه ارجاع دهد. وزیران 15 روز خواهند داشت تا موضوع را فیصله دهند، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود. پس از بررسی کمیسیون مشترک - همزمان با (یا به جای) بررسی در سطح وزیران - خواه عضو شاکی یا عضوی که اجرای تکالیف اش موضوع بوده است می تواند درخواست نماید که موضوع توسط یک هیات مشورتی که متشکل از سه عضو خواهد بود (یکی از سوی هر یک از طرف های درگیر در اختلاف و طرف سوم مستقل) بررسی شود. هیات مشورتی می بایست نظریه غیر الزامآوری را در خصوص موضوع پایبندی ظرف 15 روز ارائه نماید. چنانچه، متعاقب این فرایند 30 روزه موضوع فیصله نیابد، کمیسیون مشترک در کمتر از 5 روز نظریه هیات مشورتی را با هدف فیصله موضوع بررسی خواهد کرد. چنانچه موضوع کماکان به نحو مورد رضایت طرف شاکی فیصله نیافته باشد، و چنانچه طرف شاکی معتقد باشد که موضوع، مصداق «عدم پایبندی اساسی» میباشد، آنگاه آن طرف میتواند موضوع فیصله نیافته را به عنوان مبنای توقف کلی و یا جزئی اجرای تعهداتاش وفق برجام قلمداد کرده و یا به شورای امنیت سازمان ملل متحد ابلاغ نماید که معتقد است موضوع مصداق «عدم پایبندی اساسی» بشمار میآید» (بند 36 از فصل هستهای برجام).
آیا با جمعبندی سند اهداف ما تامین شده است؟
براساس بررسی مجملی که تا اینجا انجام گرفت، با وجود اهمیت رسیدن طرفین به یک جمعبندی مشخص و اعلان مفاد این جمعبندی در قالب یک سند مکتوب، و با چشمپوشی از بحثهای دامنهداری که در نقد این سند (بر اساس خطوط قرمز نظام، قانون مربوطه مجلس و اهداف اعلان شده دولت در روند مذاکرات) مطرح است، یک پرسش اساسی به ذهن میرسد؛ آیا بر فرض تطابق حداکثری متن سند برجام با موازین تعیین شده از سوی نظام و قوانین موضوعه، آنچنانکه دولت ادعا میکند، تحقق گام اول از تقویم اجرایی سند برجام، برای اعلان پیروزی بزرگ و فرارسیدن عید سیاسی یا به تعبیر رییسجمهور، مهمترین روز در تاریخ دوازده سال اخیر، و بروز یک ذوقزدگی سیاسی بیمهار خیلی زود نیست؟!
آیا با وجود توقف تعهدات طرف مقابل بر راستیآزمایی ایران، آنهم از سوی آژانس بینالمللی انرژی هستهای که همواره موضع جانبدارانه آن علیه ایران بوده، و نیز با پیشبینی امکان بازگشتپذیری یکطرفه، با سادگی تمام و زمان اندک، و نیز با لزوم بررسی و تصویب این سند در مسیر قانونی داخلی در ایران و امریکا، و در مجموع با توجه به اینکه مسیر تحقق اهداف این توافق و نتیجه گرفتن آن بیش از یک دهه زمان میبرد، اعلان پیروزی ایران و تحقق اهداف تعیین شده در چارچوب سیاستهای نظام و قوانین موضوعه، آیا با واقعیت میدان سازگار است؟ آیا صرف جمعبندی متن، و اعلان اراده طرفین برای همکاری به اجرای تعهدات، با تحقق مفاد متن و التزام همگان به این تعهدات و پرهیز از تخلف، بدعهدی و احتمالا مکر و حیله مساوی است؟!
آنچه مسئولین تیم مذاکرهکننده و رییسجمهور در مقام اعلان نتایج مذاکرات بیان داشتند، و بخشی از مردم و مسئولین را با خود همراه ساختند، لااقل با تقویم زمانبندی برنامه اجرایی این سند نیز همخوانی ندارد و بیشتر به یک مواجهه احساسی و تبلیغاتی شبیه است تا یک گزارش مسئولانه. در بخشی از نطق تلوزیونی رییسجمهور، لحظاتی پس از قرائت بیانیه مشترک ظریف و موگرینی، اینگونه شنیدیم:
«ما در این مذاکرات چهار هدف را دنبال میکردیم. هدف اول آن بود که توانمندی هستهای و فناوری هستهای و حتی فعالیت هستهای را بتوانیم در داخل کشور ادامه دهیم. هدف دوم این بود که تحریمهای غلط و ظالمانه و ضدانسانی را لغو کنیم. هدف سوم این بود که کلیه قطعنامههایی که از دید ما قطعنامههای غیرقانونی بود در شورای امنیت سازمان ملل را لغو کنیم، و هدف چهارم این بود که پرونده هستهای ایران را از فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد و اساسا از شورای امنیت خارج کنیم. در توافق امروز و در این برنامه جامع اقدام مشترک هر چهار هدف حاصل شده است».
چه کسی مردم را ناامید خواهد کرد؟
این مدعای رییس جمهور را تنها با یک برداشت میتوان پذیرفت؛ اینکه مراد ایشان از تحقق این چهار هدف، درج آن در متن سند برجام و اعلان طرف مقابل مبنی بر پایبندی بر این تعهدات بگیریم! چراکه بیش از این، یعنی تحقق واقعی این اهداف، در یک روند بلند مدت و مشروط پیشبینی شده و منوط به لوازم متعددی است که برخی از آن، مانند صداقت و پایبندی بیشتر اعضای این توافق، که هیچ سابقه روشنی ندارد، تقریبا غیر قابل اتکا به نظر میرسد!! مضاف بر اینکه، هیچ تضمین قطعی، برای پذیرش حتمی این سند جمعبندی شده از سوی ایران (و حتی امریکا) وجود ندارد. در این مورد، سید عباس عراقچی، مذاکرهکننده ارشد هستهای، در برنامه گفتگوی ویژه خبری دوشنبه شب، به متوقف بودن تاثیرگذاری قطعنامه شورای امنیت، بر تصویب سند برجام در ایران و امریکا تاکید کرد؛ آنچه رهبری انقلاب با تاکید ویژهای بر ماموریت مسئولین مربوطه به بررسی دقیق متن، و لحاظ منافع ملی امر فرموده و سرنوشت توافق را بر تصمیمگیری قانونی در این زمینه منوط دانستند.
با این حساب، واکنش مثبتی بیش از تشکر از زحمات مذاکرهکنندگان، مادامیکه این سند در مجرای قانونی بررسی و پیرامون آن اعلان نظر نشده، با عنوانی مانند تبریک، جشن، و مانند آن، خلاف عقلانیت و تدبیر است! خصوصا آنجا که کسانی بدون کمترین اطلاعی از متن سند (زمانی که تنها چند ساعت از انتشار متن انگلیسی سند برجام گذشته بود)، اقدام به رد و بدل تبریک و تعارف کرده یا فراخوان جشن صادر میکردند!! تا جایی که برخی مجریان تلوزیون، حکم قهرمانی محمد جواد ظریف را نیز صادر فرمودند!!!
حالا و با گذشت چند روز از انتشار متن سند برجام، متن قطعنامه و اظهارات مسئولین طرفهای این مذاکرات، نمودهای بیشتری از زوایای سوالبرانگیز این سند و قطعنامه حاصل از آن روشن میشود که نشان از تخلفات اساسی از خطوط قرمز و ابهامات حقوقی و اجرایی در این متن دارد؛ در صورت اثبات صحت این اشکالات، با محفوظ ماندن اجر زحمات متولیان امر، گوینده این خطاب که:
«اجازه نمیدهم که امید مردم برای آینده درخشان این کشور، امید مردم برای رونق اقتصادی و امید مردم برای صلح و امنیت در کشور ما و منطقه کسی بخواهد با دروغی و اتهامی و سخن ناروایی به امید مردم به اعتماد مردم صدمه بزند»
با رویکر اشتباه در نحوه اعلان نتیجه مذاکرات و عدم خودداری و متانت لازم، خود مصداق عتابی خواهد بود که دیگران را مخاطب آن قرار داده است!!!
البته میدونم که مثل همیشه چاپ نمیشه!!!
راست میگه دیگه؛ بزارید مردم بریزن توی خیابون و بزن و برقص و پایکوبی و .....
اینکه چی امضاء کردیم و چی دادیم و چی گرفتیم و ... که مهم نیست.
مصداق جامعه امروز ما همان ماجرای قهرمانی تراکتور سازی درتبریز است.
یکی گفت 2-2 شده ؛ همه ریختن وسط به شادی و ...
یک نفر عاقل نپرسید بابا تلویزیون توی اطاق فرمان داره نشون میده که سپاهان برنده شده!
ای بابا ولِ کن. این حرفها برای نا امید کردن مردمه. بیا وسط حالاااااااا