سعید آقاخانی شب گذشته با حضورش در «خندوانه» علاوه بر خاطره بازی، از کار جدید خود و اقداماتی که در کنار کار رسانه ایش انجام می دهد گفت.
به گزارش گروه فرهنگی "خبرگزاری دانشجو"، «خندوانه» با تمامی حرف ها و نظرات همچنان به کار خود ادامه می دهد تا بلکه بتواند ذره ای از شادی فراموش شده را به دل های مردم و جامعه بازگرداند.
شب گذشته این برنامه مردمی تر اجرا شد و در ابتدا بعد از تقدیم شادی آن به تمامی کنکوری ها ؛ جوان ضمن تشکر از سازمان جنگل ها،مراتع و آبخیز داری بابت اعطای یادبودی که به علت توجه آن ها به محیط زیست،مصرف آب و چنین موضوعاتی داده شده بود،این بار به صورت متفاوتی سراغ بخش کمدین رفت.
وی در بخشی از صحبت هایش گفت: ما در خندوانه روی استندآپ کمدی یا به تعبیری ایستاده با طنز کار می کنیم و سعیمان بر جاانداختن این کار است که در راستای آن افرادی به اینجا آمدند که برخی موفق بودند و عده ای کمتر ولی مهم این بوده که موتور این ماجرا روشن بماند و ادامه پیدا کند.
جوان افزود: ما اعلام کرده بودیم که از بین خندوانه ای ها هرکس بخواهد می تواند این کا را امتحان کند و امشب نیز این بخش از برنامه توسط همین داوطلبان اجرا می شود و ملاک قضاوت نیز اول خنده ی حضار و بعد تعداد آراء است.
سلام سلام خاندایی جون
حدود 5 نفر به روی صحنه آمدند و خاطره ای را تعریف کردند، سپس همه از کوچک گرفته تا بزرگ شعر هه هه را خواندند و جوان این بار بی مقدمه میهمان برنامه ، یعنی سعید اقاخانی را دعوت به ورود کرد و خطاب به او بیان کرد:
همه ی ما الان چشممان را می بندیم و تو مارا به یکی از درجه یک ترین جاهایی که رفتی و لذت بخش است ببر؛ آقاخانی نیز شعر قدیمی خاندایی جون را که حدودا برای 22 سال پیش است را تا نیمه خواند.
وی محسن تنابنده،امیر جعفری،امیر غفار منش و علی شام بیاتی را از بهترین دوستان خود دانست و در خصوص خاطراتی که با آن ها داشت صحبت هایی کرد ؛ او همچنین راجع به جدیت فیلم لامپ 100گفت که به علت موضوعی که در فیلم به آن پرداخته شده فکر کردم آن کمدی اصل ماجرا را پوشش می دهد ،به همین خاطر جدی کار کردم.
اقاخانی همچنین از کار جدیدش که در حال نگارش است خبر داد و سپس به فعالیت هایش در خصوص کمک به ترک اعتیاد گفت و قرار شد برای شاد کردن چندین نفر به افرادی که در این زمینه کمک می خواهند ولی خانواده هایشان طرز ایجاد انگیزه را شاید ندانند،انگیزه و دلگرمی دهد.
دیگر از این وضع خسته شده ام
این هنرمند در ادامه خاطره ای از حمایت ناقص و دورویانه ی خودش ، سپند امیر سلیمانی و دیگر هنرمندان حاضر در فیلم من یک مستاجرم تعریف کرد.
بعد از پخش آیتمی ازغفار منش که راجع به آقاخانی صحبت کرد وی به خاطره ی دیگری که در آن رضا عطاران را نزدیک بود به جای دیوانه ببرند اشاره کرد و نارضایتی از خودش را عامل بد حالیش دانست که البته خیلی طول نمیکشد.
او همچنین از2،3 سال بیکاری و وضع بد مالیش در آن زمان ها گفت؛ و سپس در جواب نه ای که به رامبد برای خواندن شعر داده بود باعث شد او با حالت دلگیری بگوید: إ،یعنی چه؟!هرچی می گویم نه می آوری، خسته شدم از این وضع!
جزئیات ازدواج مجدد اقاخانی و بحث جدی اش با جناب خان
آقاخانی که به گفته ی خودش فرزند چهارم از میان 6 خواهر و برادر خود است در حال حاضر 2 دختر 20 و 14 ساله بانام های خورشید و دریا دارد که به علت علاقه ی زیادش به آن ها گفت که نمیخواهد داماد دار شود!
در ادامه ی این گفتگو بعد از پخش قسمتی جناب خان نیز به جمع آن ها اضافه شد و آقاخانی موضوعی را اینگونه مطرح کرد: حالا که اینجا هستم بگذار اعلام کنم که می خواهم ازدواج مجددی داشته باشم... .
در همین حین که تعجب خاصی به همه دست داده بود افزود: اسم کسی که از او خواستگاری کردم نیزاحلام است و آبادانی است که متاسفانه به من جواب منفی داد چون گویا فکرش مشغول خواستگار دیگری است.
جناب خان با شنیدن این موضوع با حالت بهت زده ای خطاب به سعید با لهجه ی خاص خود گفت: من بعّد اگر کسی به جز مو به خواستگاری فردی به نام احلام برود ،دهنشو کاهگل می گیرُم.
گوسفندی که پایش به سالن همایش های میلاد باز شد!
خلاصه بعد از اطمینان جناب خان از احلام گفتگو ادامه پیدا کرد و آقاخانی باز به سراغ خاطره ی دیگری از دوستان نام برده ی خود کرد، که راجع به اقدام محسن تنابنده،امیر جعفری و غفارمنش برای بیان تبریک بابت گرفتن جایزه ی وی در جشنواره ی بود؛ او طی این خاطره به بنر تبریکی که توسط آن ها در خانه اش نصب شده بود و گوسفندی که قرار بود بعد از خروج وی از سالن جلوی همه قربانی شود اشاره کرد.
در پایان نیز بعد از خواندن قطعه های کردی و شیرازی توسط جناب خان، و آرزوی خوبی،خوشی و در آرامش زندگی کردن آقاخانی برای همه ی مردم قسمتی دیگر از این برنامه به پایان خود رسید.