به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، صبح امروز اعضای دوره چهارم شعر آفتابگردان ها در کنار اساتید شعر چون مرتضی امیری اسفندقه و اسماعیل امینی از مقبره الشعرای شاعران خراسانی در طوس بازدید کردند.
امیری اسفندقه در این دیدار گفت: استاد قهرمان و استاد کمالپور برای این مقبره الشعرا زحمت کشیدند و در قالب یک شعر خطاب به رهبر انقلاب این مکان را برای اختصاص دادن به مقبره الشعرا درخواست کرده بودند که ایشان هم موافقت کرده بودند.
وی گفت: استاد صاحبکار و استاد قهرمان شعر نیمایی را قبول داشتند و حفظ هم بودند.
امیری اسفندقه بر سر مزار استاد صاحبکار گفت: استاد ذبیح الله صاحبکار از اساتید شعر است و برای شعر جوانان مشوق بود، او با اینکه روحانی بود اما هیچ ادعایی نداشت البته او در لباس روحانیت روحانی بود و استاد قهرمان بدون لباس روحانی بود. در انجمن فرخ در جوانی شعر خواندم و ایشان برای تشویق من به شعر سرودن دست من را خواست ببوسد و این تواضع ایشان ستودنی است در حالی که بزرگان شعر جلوی پای وی می ایستادند.
وی بر سر مزار مرحوم گلچین معانی گفت: تنها کسی که از احمد گلچین معانی اشکال میگرفت استاد قهرمان بود و ایراداتی که وارد میشد هر چند صحیح بود ولی ایشان ناراحت میشد اما بعدها اذعان میکرد سخن قهرمان درست بوده است.
وی بر سر مزار مرحوم کمال پور گفت: شاعران خراسان شعرشان را از استاد کمال دارند.
این شاعر برجسته گفت: مجموعه قصاید آیینی مرحوم عماد خراسانی با نام قطره ای از دریا به دست خط خودش به موزه آستان قدس اهدا شد.
اسفندقه بر سر مزار مهدی اخوان ثالث گفت: اخوان پدر همه ما است، او با اینکه اشعاری در مدح حضرت رضا دارد اما امر خواندن نماز بر پیکر او در حرم علی بن موسی رضا کمی دشوار شد و من آنجا به پسر او گفتم که اخوان پدر همه ما است.
او اضافه کرد: قیصر امین پور یکی از شاگردان دوره تدریس اخوان در دانشگاه است. طرحی برای مقبره اخوان در دوران وزارت مهاجرانی آماده شد بود که او به این خاطر که نباید در کنار مقبره فردوسی مقبره ای بر پا شود با آن طرح مخالفت کرد و این به نظرم اقدام اشتباهی بود.
امیری اسفندقه در پایان شعری با حال و هوای مزار اخوان با نام از مزار اخوان می آیم را برای حضار خواند:
از کجا می آیم
از فضایی تهی از نام و نشان می آیم
از سراپرده ی اسرار نهان می آیم
از فراسوی زمان می آیم
رو به رو گنبد هارونیه
پشت سر مقبره ی فردوسی
همچنان از عقب سر نگران می آیم
موج مهتاب شب شهریور
و شنای شب شهریور در چشمه ی نور
آسمان خوشه ی پروین جوزا
کره ی کامل ماه
آه
شب شعر و تب شعر
هر چه می خواهم ساکت باشم
باز اما به زبان می آیم
طوس در خلوت شب
در و دروازه یله
مست اندیشه و اشراق شکوفا شاداب
دلش و دستش پاک
جرعه ی جان و خرد
می فشاند بر خاک
چه بگویم به کجا رفتم پیر
وز کجا دارم اینگونه جوان می آیم
از تماشای بی پرده ی شعر
از حضور کلمات عریان
از فضایی که توان دیدن و گفتن نتوان می آیم
از مزار اخوان می آیم
اسماعیل امینی نیز بر سر مقبره اخوان گفت: مفاخر ما فقط اسم و مجسمه هستند و استاد مصفا می گویند در ایران ده نفر نداریم که شاهنامه را یک مرتبه خوانده باشد، این در مورد اخوان و استاد قهرمان هم صادق است و این بزرگان در حد اسم هستند.