کد خبر:۴۳۱۸۰۵
روایت «سوره اخلاص» - ۹

هنرمندانی كه شاهدان حق‌اند، چون غواصان شهید با دست بسته بال می‌گشایند

هنرمندان شاهدان زنده روزگارند و تكلیفشان بیدارگری است؛ دو بیدارگر آمده‌اند تا هنرمندان را بیش از پیش به تكلیف بیدارگرانه‌شان متذكر شوند.

به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری جوانان و نوجوانانی كه سبك‌بال و سبك‌بار قدم به جهاد گذاشتند و دست‌بسته از خاك تا افلاك پرگشودند. عجب پروازی دارند شهدا... . سال‌های سال‌های در خاك ماندند تا افلاكی شوند، اكنون پایشان به زمین نمی‌رسد و در همه مسیرها روی دست مردم راه می‌پیمایند. عجب سلوكی دارند شهدا...

 

سالیان درازی در گوری دسته ‌جمعی مدفون بودند و خبری از آن‌ها نبود. اینك رسانه‌ها از حضور آن‌ها پر شده و آحاد كشوری برای به دوش كشیدن تابوت‌های آن‌ها می‌شتابند. عجب تقدیری دارند شهدا... . دشمن ‌خواست آن‌ها را در زیر خاك گم كند، آن‌ها پیداتر از نورند، خودشان ستارگانی‌اند كه راه را روشن می‌كنند. عجب فروغی دارند شهدا...

 

آن زمان كه شبانه برای عملیات كربلای 4 می‌رفتند، شاید هیچكس حتی خودشان هم فكر نمی‌كردند در دهه چهارم انقلاب سر بر كنند و افقی را بگشایند كه در آن همه آحاد مردم ایران از هر طیف فكری و دسته سیاسی و اجتماعی و قومی هم‌افق و همراه شوند و گاه در سوگشان هم‌ناله و گاه از فیضشان شادمان گردند. عجب جذبه‌ای دارند شهدا...

 

همه پیرمردان و پیرزنانی كه در خیابان‌ها پا به پای جوانانشان راه می‌پیمایند و دوشادوش تابوت‌های آسمانی جوانان دیروز سلوك می‌كنند، همه و همه پدران و مادران غواصان‌اند كه دیروز به خاطر وطن زنده به گور شدند و امروز به خاطر وطن احیاگری می‌كنند. عجب پدران و مادرانی دارند شهدا... 

 

نفَس‌شان حق است و چه ناباورانه در جان ملتی در می‌گیرد؛ آتش گرمای مرداد هم در مقابل هُرم این نفَس رنگ می‌بازد و مردم با حضور پرشورشان در جوار این نفَسِ احیاگر، آفتاب تابستان را به بازی می‌گیرند؛ مگر جز این است كسانی كه مرگ را به بازی گرفته‌اند، وجودشان را از آفتاب باك نیست. عجب نفسی دارند شهدا...

 

آری اینان آبدیده‌گان مدفونند كه اگر چه تنشان گرمای آفتاب را ندید، اما نفس و نورشان كار آفتاب می‌كند. اینان حسینیان‌اند كه اگر چه از آب دور نماندند ولی تشنگان زلالی‌اند؛ آمده‌اند تا شهرهای روزمرگی را درنوردند و پاهای خواب‌رفته را دریابند. 

 

اكنون دو شهید از این غافله به حوزه هنری انقلاب اسلامی می‌آیند تا در میعادگاه هنرمند-شاهد این سرزمین آرام گیرند. هنرمندان شاهدان زنده روزگارند و تكلیفشان بیدارگری است؛ دو بیدارگر آمده‌اند تا هنرمندان را بیش از پیش به تكلیف بیدارگرانه‌شان متذكر شوند. اینان در حوزه هنری آرام خواهند گرفت به نیابت از همه شهیدانی كه در آثار هنرمندان حوزه هنری از اوایل انقلاب تاكنون حضور یافتند. اینان شاهدان راستین هنر انقلاب اسلامی‌ بوده و هستند و حوزه هنری خانه پدری‌شان است. هنرشان حق‌گویی و حق‌گرایی و حق‌نگاری و حق‌سرایی و... است. اصلا شاید به منظور همین حق‌گرایی دستانشان را بستند، اینان فرزندان علی(ع) هستند و آن كس كه نشانی از علی(ع) دارد همراه حق است، اما دستانش... .تقدیر فرزندان علی(ع) كه بزرگمرد اخلاق و سیاست و هنر بود، پرواز با بسته‌بالی است. اینان هم چه زیبا با دستان بسته بال گشودند! آری شاهدان حق و هنرمندان حق‌گرا همواره دست‌بسته، لیكن بال‌گشوده‌اند. حقیقت با دست‌بستگی نسبت دارد اگر «علی مع الحق و الحق مع علی» و هنرمندان حق‌گرا دست‌بستگان و بال‌گشودگانند. عجب هنری دارند شهدا...

 

«سلام بر دست‌های بسته و پیكرهای ستم‌دیده شما و سلام بر ارواح طیبه و به رضوان الهی، بال گشوده‌ شما. سلام بر شما كه بار دیگر فضای زندگی را معطّر و جان زندگان را سیراب كردید...» (بخشی از پیام رهبر انقلاب برای مردم ایران در پی تشییع باشكوه پیكر 270 شهید غواص دوران دفاع مقدس در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۳۹۴)

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار