به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» حسین قدیانی در سرمقاله امروز وطن امروز نوشت: «چیزی در صندوق ریخته شد، چیز دیگری خوانده شد»! این ادعای عالیجناب است مربوط به هر 2 مرحله 84! 88 هم که دیگر اظهرمنالشمس است! ناظر بر 24 خرداد 92 اما بنازم این همه تناقض را! تا دیروز داعیه داشتند: «این، دموکراتترین انتخابات ممکن است»! حال مدعی شدهاند: «شورای نگهبان و... آنجا هم بنای دستکاری داشتند، منتهای مراتب این بار نتوانستند»!
از نظر ایشان، انتخابات تنها وقتی سالم است که یا خودشان برنده باشند یا نماینده محترم! البته با توجه به جدیدترین اظهارات، حتی در چنین انتخاباتی هم، باز قصدی بوده، ولو آنکه مقصود حاصل نشده باشد! آنی فکر کنید در آخرین رخداد مردمسالارانه خرداد، قالیباف رئیسجمهور شده بود! چه میکرد ایشان؟ یک وقت هست طرف، گلوی خود را مبدل به بلندگوی دشمن میکند؛ یک وقت هست کیلومترها جلوتر از اجنبی، به خصم قدارهبند خط میدهد! طبق نظر اهل فن، بسیاری از سخنان مخدوش چند وقت اخیر این خاندان، جملگی عنوان «مجرمانه» دارد.
اگر جراید زنجیرهای، رنگ لوگوی خود را با پرچم تروریستهای تکفیری ست میکنند، مرفهین بیدرد هم علیالدوام مشغول سلفی گرفتن هستند؛ روزی با سلفیها، روزی با آفرینندگان سلفیها! انصافا جز مشتی لعین داعشی، جز مشتی ملعون در مایههای بشکه سعودی به درک واصل شده، جز ملک عبدالله، جز عبدالله اردنی، جز سران قدارهبند غرب، جز ضدانقلاب سلطنتطلب و جز مشتی آشوبگر روز عاشورا آیا جماعت دیگری هم پیدا میشود که این همه اصرار داشته باشد بر افترای تقلب به نظام 300 هزار شهید ما؟ اصلش بر این باورم؛ اگر بعضی اظهارنظرها «جرم» است، با «مجرم» باید صرفنظر از تشخیص مصلحت، تنها و تنها بر مبنای عدالت رفتار کرد.
از قضا، مصلحت هم تنها و تنها حکم به اجرای عدل و داد میدهد بویژه درباره خواص که چند صباحی است بیش از روح خدا، توافق خستهای را بهانه کرده، مدام خواب کدخدا را میبینند! اما باور دیگری هم هست مرا! بعضیها اگر تا این اندازه، مشکوک به صحت و سلامت انتخابات جمهوری اسلامی هستند، اولا چرا نامزد میشوند، ثانیا چرا نامزد معرفی میکنند! مگر 300 هزار خون مطهر و سرخ، مسخره آقایان است؟ مگر ملت شهیدپرور، مسخره آقایان است؟ مگر انقلاب اسلامی، مسخره آقایان است؟ مگر مردمسالاری دینی مسخره آقایان است؟ مگر شورای نگهبان مسخره آقایان است؟ مگر مادر فرزند از دست داده همیشه حاضر در صف انتخابات مسخره است؟ مگر قانون مسخره آقایان است؟
در اوج جنگ، زیر باران گلوله و آتش، اصحاب مخلص و فداکار انتخابات، خطر را به جان خود میخریدند، صندوق رای را میبردند آن سوی خط مقدم، بلکه حتی شهید بعد از این هم، عاقبت در سرنوشت خود مشارکت کند! چه بسیار شهید که صبح، رای خود را در صندوق ریختند و غروب، خون خود را بر خاکریز! حال آیا سهم این منظومه باشکوه، تهمت تقلب است؟ همین سالیان اخیر در «مریوان» برف باریده بود عین چی! ماشین با آنکه شاسیبلند بود، هیچ رقمه قادر نبود صندوق رای را رهسپار روستاهای اطراف کند! بچههای انتخابات مانده بودند چه کنند! یکیشان پیشنهاد داد؛ «یا علی میگوییم و به عشق «حضرت آقا» صندوقها را پیاده تا هر کجا شد میبریم!» برف در بعضی ارتفاعات، تا بالای زانو هم میرسید اما بنازم وجدان دستاندرکاران انتخابات جمهوری اسلامی را که عاقبت، یک روستا را هم از قلم نینداختند! «من یک موی شما کوخنشینان را به همه دنیای کاخنشینان نمیدهم» یعنی در نظام الهی ما، روستایی اگر منزلتی بالاتر از شهری نداشته باشد، شأن پایینتری هم ندارد! چه میکنید آقایان؟ چه میگویید؟ اگر جمهوری اسلامی را واقعا اهل تقلب میدانید که روزی موفق به خبط میشود و دگر روز نه، فرض است بر شما این حداقل از وجدان را داشته باشید و دیگر، نامزد همچین انتخابات متقلبانهای(!) نشوید! عجبا! هم میخواهید نان انقلاب را بخورید، هم میخواهید سنگ انقلاب را به سینه بزنید! هم میخواهید نان خمینی را بخورید، هم میخواهید علیه گودنشینان دست به قیام بزنید! هم میخواهید نان خامنهای را بخورید، هم میخواهید «حقالناس» و «رایالناس» را قربانی منافع شوم خود کنید! هم میخواهید نان ملت را بخورید، هم میخواهید عکس یادگاری بگیرید با جلاد تحریم! جناب عالیجناب! ما منکر سوابق انقلابی شما در مکتبخانه سیداحمد روستای سقریه، واقع در بخش نوق، از توابع بهرمان شهرستان رفسنجان نیستیم! ایضا منکر سابقهدار بودن خاندان شما هم نیستیم! گرم باد دم آیتالله آملی که در نهایت، حق گردنکلفت رشوهگیر را کف دستش گذاشت! ما «آملی» را تنها نمیگذاریم، چون «عدالت» را تنها نمیگذاریم! اگر بعضیها دوست دارند اپوزیسیون را رهبری کنند، به سلامت! از سفینه نجات روحالله، مدعیانی پیاده شد، آب از آب تکان نخورد!
آیا این خاندان سابقه دار پاسخی دارند؟
ایکاش زودتر از کشتی انقلاب پیاده شوند تا ننگ تحمل کسی که قبلا همنشین ناخدای کشتی بود و حالا کمر به سوراخ کردن همان کشتی بسته است از دامان پاک این انقلاب و نام شهدای عزیز آن از سر ما کم شود.
چه زبان برّایی!
مرحباً بک!
ماشالله! احسنت!
محظوظ شدم به غایت!
کلمه به کلمه ش جذاب ، انقلابى و حرف دل همه ى مستضعفین بود
فداىى دارى داداش....