،پنجاه و هشتمین جلسه سینما روایت روز یکشنبه ۲۹ شهریور در مجتمع فرهنگی اسوه به نمایش و نقد و برسی فیلم سینمایی «خاکستر و برف» اختصاص داشت که در این جلسه جبار آذین «منتقد»، عباس کریمی «منتقد»، روح الله سهرابی «کارگردان» حضور داشتند. اجرای جلسه بر عهده رسول شادمانی بود.
طبق روال جلسات گذشته سینما روایت رسول شادمانی کتابی را قبل از شروع برنامه معرفی کرد. کتاب «سینمای دفاع مقدس؛ نگاهی از برون» در این جلسه معرفی شد که گردآوری مقالات موجود در آن بر عهده محمد خزاعی بوده ومحمد معماریان ترجمه را نیز عهده دار بوده است.
شادمانی در ارتباط با این کتاب گفت: نگاههایی که در ارتباط با دفاع مقدس در این کتاب گردآوری شده است نگاههایی است که از بیرون مرزهای ایران به این موضوع وجود داشته است. نگاهی که اندیشمندان و پژوهشگران به سینمای دفاع مقدس ایران داشتهاند و مقالاتی را ارائه کردهاند در نوع خود جالب است که در این کتاب گردآوری شده است.
رسول شادمانی که اجرای برنامه را بر عهده داشت طی سخنانی کوتاه گفت: این فیلم چوب کارگردانش را میخورد. روح الله سهرابی کارگردانی است که مدیرش کردند و نه مدیری که کارگردان شده است. این شرایط وی را از تولید دور کرده است. این فیلم پیام زیبایی داشته که در نهایت به دلایلی غیر منطقی در گروه هنر و تجربه اکران شد آن هم با در اختیار قرار دادن چهار سالن سینمایی.
در ادامه برنامه روح الله سهرابی گفت: ایده اولیه «خاکستر و برف» توسط سید مرتضی مصطفوی عنوان شد و بنده هم در کنار وی نویسندگی آن را پیش بردیم. برای نوشتن و کامل کردن متن خود و تبدیل کردن آنبه فیلم نامه نزد چند خانواده شهید رفیتم. البته اعتقاد دارم که نباید این توضیحات را بعداز اتمام فیلم داد اما باید بگویم که تقریباً هفت الی هشت دقیقه از فیلمنامه فیلمبرداری نشد. به طور مثال به دلیل محدودیتهای مالی وهزینهای نتوانستیم که صحنههای جنگ را در فیلم داشته باشیم و مجبور شدیم که از صدای آن استفاده کنیم.
* شخصیتپردازی تنها به دیالوگ و گفتارمتن ختم نمیشود
او همچنین گفت: در بحث شخصیتپردازی باید بگویم که شخصیتپردازی تنها به دیالوگ و گفتارمتن ختم نمیشود. تصور میکنم که وقتی میتوانیم فیلم را به سمتی ببریم که با حداقل دیالوگها شخصیت را نشان دهیم کار درست تری است.
او همچنین گفت: انتخاب شغل معلمی برای ابراهیم کاملاً عامدانه بود. اما منظور شخص معلم یا افرادی که در این حرفه کار میکنند نیست اما میخواهم بگویم ما از سمت جریانهایی ضربه میخوریم که مدعی هستند و باید بیشترین حمایتها را از ارزشها کنند. معلم و آموزگاران ما در یک جامعه افراد مختلفی میتوانند باشند مثلاً در خانواده یک پدر میتواند در جایگاه آموزگار قرار بگیرد.
*گروه های شبه روشنفکری به جامعه لطمه می زنند/ نقد و تلنگر «خاکستر و برف» به افراد مدعی است
وی در ادامه گفت: همواره در جامعه لطمه را از گروههایی میبینیم که خود را در فضای روشنفکری و شبه روشنفکری قرار میدهند و اصرار تنها دارند مواردی که آنها میگویند درست است و همه اعتمادمان به شعور و میزان فهم خودمان است و گاهی فکر نمیکنیم برای یک مادر شرایط فرق میکند و ممکن است بسیاری از معادلات را بر هم بزند. در رونمایی که برای فیلم برگزار کردیم مادر شهیدی آنجا بود که خودش گفت خبر داوود پسرم را قبل از اینکه کسی به من بدهد که شهید شده دو الی سه روز قبل از آنکه خبر را به من برسانند حالم به گونهای بود که پیش از آن تجربهاش را نداشتم گاهی باور نمیکنیم که ممکن است به یک مادر الهام شود. نقد و تلنگر این فیلم دفاع مقدسی به آنهایی است که مدعیاند و دیگران را متهم به نفهمی میکنند.
*برخی برای اثبات حرفهای شان آسمون ریسمون میبافند
سهرابی در ادامه افزود: شخصاً جملاتی را شنیدهام که ممکن است بسیاری از افراد هم شنیده باشند همانند اینکه برخی میگویند با پیدا کردن یک پوتین میخواهند احساسات مردم را جریحه دار کنند. نباید با این صحبتها تمام مسائل را با هم یکی کنیم بعضاً برای اینکه بخواهیم به یک سری مسائل برسیم و حرفهای خود را اثبات کنیم آسمون ریسمون میبافیم و همه مسائل را زیر سوال میبریم.
* سینمای ایران وام دار انقلاب و دفاع مقدس است
جبار آذین منتقد سینماد ادامه جلسه «سینما روایت» گفت: قبل از اینکه به فیلم بپردازیم باید چند نکته را بگویم. سینمای ایران وام دار انقلاب و دفاع مقدس است اما در ادای دین در قبال این دو کمترین حرکت را انجام داده است. شاید تعداد آثار انقلابی به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد. آنچه هم که تولید شده گویای آنقلاب اسلامی نبوده است اما در زمینه دفاع مقدس فیلمهای مختلفی داشتهایم همه این فیلمها هم در پنج گروه تقسیم بندی میشوند.
*برخی کارگردانها نان به نرخ روز میخورند
وی در ادامه افزود: برخی از فیلمها توسط کارگردانهای نان به نرخ روز خور ساخته شدند که الگویشان دفاع مقدس نیست بلکه الگوی آنها فیلمهای جنگی آمریکایی است که دیدهاند. در ادامه دوستانی فیلم ساختند که تکیهشان بر تعهد است و اما این دوستان هنوز به هنر به عنوان یک ابزار تخصصی آشنایی نداشتند و اثاری که میساختند از منظر ساختار و محتوا دچار ایراد بوده است. در ادامه باز فیلمهایی را شاهد بودیم که توسط دوستان متعهدی ساخته شد که سینما را میشناختند و توانستند آثار خوبی را خلق کنند. فیلمهایی که تحت عنوان جنگی ساخته شدهاند اما ضد جنگ حرف میزنند گروه دیگری از فیلمها در این عرصه هستند. فیلمهایی هم هستند که تبعات جنگ را نشان میدهند.
*اگر سهرابی فیلم آبگوشتی می ساخت زودتر اکران می شد تا دفاع مقدسی
او گفت: «خاسکتر و برف» جزو فیلمهایی است که سعی دارد تبعات دفاع مقدس و جنگ را درشرایط خاصی از جامعه به تصویر بکشد. متاسفانه با اینکه فیلم در سال ۹۱ ساخته شده است د سال ۹۴ باید به نمایش گذاشته شود. آن هم در گروهی که به لحاظ ساختار سینمایی پر اشکال است. نمایش این فیلم در این گروه مشکل تشویق فیلم وفیلم ساز نیست. اعتقاد دارم که تنبیه فیلم و فیلمساز است. برای اینکه روح الله سهرابی فیلم دفاع مقدسی و اجتماعی ساخته است. اگر او یک فیلم بازاری و آبگوشتی میساخت در همان ماههای اول به نمایش در میآمد و به فروش خوبی هم میرسید اما متاسفانه در گروه هنر و تجربه به نمایش در میآید. این فیلم از نگاه گسترده مردمی محروم شده است. «خاکستر و برف» روایت خاکستر و برف است با اینکه مدتها از اتفاقی میگذرد خاکستری بر جای مانده آن هم از آتشی که بر پا کردهاند. این فیلم زاییده شرایط خاصی در اجتماع ما است. اگر در دولتی که ساخته شد به نمایش در میآمد بسیاری از شرایطی که ترسیم شده بیشتر میتوانست ملموس باشد.
*برخی نمی خواستند «خاکستر و برف» دیده شود
در ادامه این نشست جبار آذین گفت: فیلم سینمایی «خاکستر و برف» یک فیلم تجربی نیست کارگردانش هم تجربه گرایی در فیلم نداشته که آن را خاص جلوه کند از طرفی در این فیلم هنر پیچیدهای هم ندارد در مجموع دلیل اکران این فیلم را در گروه هنر و تجربه نمیفهمم که متخصصین گفتند این فیلم در آن گروه نمایش داده شود. مسئله اصلی حرف فیلم است.
* نمایش «خاکستر و برف» در گروه هنروتجربه مردم زیادی را از دیدنش محروم کرد
او همچنین گفت: احتمالاً آنها دوست نداشتند این فیلم که ما را به داشتههایمان آگاه میکند و وضعیت فعلی را به درستی نمایش میدهد توسط برخی که تصمیم گیربودند به نوعی برایش برنامه ریزی شد که در شکل گسترده دیده نشود. این فیلم یک اثر انتقادی اجتماعی دفاع مقدسی است. این فیلم به مسائل سیاسی هم پرداخته است. اکران با تاخیر این فیلم در ابتدا حاصل نگرانی برخی در همان ابتدای سالهای ساخت این فیلم بود که دارای سمت بودند و شاید احساس خطر می کردند و بعد از آن هم ندانم کاریهای کسانی که گروه نا به سامان هنروتجربه را به راه انداختند.
*«خاکستر و برف» به نمادها خوب اشاره کرده/ «خاکستر و برف» دغدغه مند است
عباس کریمی منتقد سینما درادامه برنامه با اشاره به اینکه «خاکستر و برف» یک فیلم کاملاً نمادین است ترجیح میدهم در مورد نمادها حرف بزنم گفت: در دورهای سینمای دفاع مقدس بهانهای شده بود که برخی به سینما ورود پیدا کنند. اما این فیلم کاملاً تاثیر گذار بر مخاطب است چرا که به صورت بسیار دلی و دغدغهمند ساخته شده است. احساس میکنم که این فیلم همواره به مخاطب یادآوری میکند که ما چقدر از خودمان، فطرت و انسانیت مان دور شدهایم. نام فیلم که نمادین است نیز کاملاً گویای همه چیزاست. در این فیلم خلاف بر خلاف بسیاری از فیلمهای دیگر که نام شخصیتهای منفی را اسامی خاصی انتخاب میکنند تا مخاطب از همان ابتدا حدس بزند که با چه کاراکتری مواجه است در این فیلم کاراکتری که ضد قهرمان است نامش ابراهیم است در مجموع نامهای نقشها هم در این فیلم با هوشمندی انتخاب شده است. ابراهیم پیامبری است که کتاب داشته از طرفی ابراهیم هم نیز در این فیلم معلم است.
وی در ادامه گفت: یکی از نمادها در این فیلم دریا است که به درستی از آن استفاده شده است. شخصیتپردازی به صورت جز به جز رخ میدهد و این خود باعث میشود که پی رنگ تکراری فیلم مخاطب را خسته نکند. این فیلم یک اثر تحلیلی است و همان طور هم که میبینیم شخصیتها جلوتر از پیرنگ هستند. این فیلم مراقب بوده تا به شعار زدگی نیفتد و موفق هم است. حت یدر انتخاب نام مادر خانواده دقت شده است. عزیز نامی است که انتخاب شده و هرکدام از مادران این سرزمین میتوانند خود را جای وی بگذارند. عزیز در پایان فیلم زیر باران قراردارد که باز هم در این صحنه از نمادها به درستی استفاده شده است.
پنجاه و هشتمین جلسه سینما روایت روز یکشنبه 29 مهر ماه در مجتمع فرهنگی اسوه برگزار شد.