به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در تابستان امسال جمعی از اعضای فعال یک مسجد، میهمان آغوش گرم و بهاری حرم امام رئوف علی بن موسی الرضا (ع) شدند. متنی که مشهاده میکنید ماجرای این سفر شاد و جمعی است.
بعد از هماهنگی های لازم همه بچه ها راس ساعت9:00 صبح در راه آهن گرد هم آمدند و با ذکر صلوات حرکت به سمت وادی طوس را آغاز کردند.
در نهایت انتظار ها به سر رسید و وارد شهر مشهد شدیم. از قطار پیاده شده و سوار اتوبوس به سمت حسینیه شدیم. اتوبوس وارد هر خیابان که می شد چشم ها درپی این بود که آیا می تواند نگاهش را به گنبد طلای حرم با صفای امام رضا (ع) برساند. لذا همه از بین ساختمان ها و خیابان ها در پی خورشید همیشه تابان مشهد بودند.
رفاقت و محبت اساس کار تربیتی است، دوستی کلیدی است طلایی برای باز کردن درهای بسته ارتباطی بین سرگروه و اعضا و اعضا با یکدیگر، زمانیکه چنین ارتباطی ایجاد گردد. بچه ها ،سرگروه را مثل یک برادر دلسوز در نظر میگیرند که سعی میکند هر اقدامی را نسبت به رشد و هدایت اعضا داشته باشد. مثلا تشویق بچه ها جهت حضور در مسجد و شرکت در نماز جماعت، آموزش قرآن، برپایی کلاسهای کمک درسی و پیگیری امور تحصیلی بچه ها، رصد شرایط رفتاری و اخلاقی بچه ها و کمک به بهبود آن، برقراری ارتباط با خانواده های بچه ها و مطرح کردن مشکلات آنها و ...همه از وظایف یک سرگروه و مربی دلسور می باشد.
در نهایت صبح روز شنبه همه بار سفر بسته، قلب خود را در حریم پاک رضوی به ودیعت گذاشته و با صندوقچه ای ازخاطرات شیرین این سفر معنوی به امید زیارت مجدد راهی تهران شدند.