تعاملی برای فروپاشی!

گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛ بعد از مذاکرات هسته ای و ارتباطاتی که تیم مذاکره کننده هسته ای ایرانی و آمریکایی با هم داشتند و اتفاقاتی که  در طول سی و چند سال فقط برای آقای ظریف در طی مسئولیت اش پیش می آید !

و اتفاق اخیری که برای ایشان پس از سخنرانی معنا دار آقای روحانی در سازمان  ملل رخ داد برخی از خود پرسیدند که چه اتفاقی در حال روی دادن است؟

وقتی همه روزنامه های داخلی ، چه آنهایی که ظاهرا داخلی اند و چه آنهایی که واقعا ، تیتر های خودشان را راجع به دست دادن ظریف و اوباما زدند و مسئولان دولتی هم از اتفاقی بودن آن خبر دادند . ما نیز خود را به هر دری زدیم تا به خود بقبولانیم که همین طور بوده .

اما وقتی سخنان بسیاری از منورالفکر های دلبسته به آمریکا را می شنویم که از فضای پسا توافق سخن بر میان می آورند و تمام مسئولیت شان را به بعد از توافق موکول کرده اند و با انفعال تمام چشمشان را به دستان آمریکایی ها دوخته اند؛ با چه استدلال منطقی ای به خود بقبولانیم و مهم تر از همه وقتی سخنان آقای روحانی را در سازمان ملل بررسی می کنیم ، متنی که  خبر از چراغ سبز مذاکره و رابطه با آمریکا می زند، خود را با کدام دلیل موجه توجیه کنیم ، که حق با شماست ؟! و آنچه چشمان ما دیده خطا بوده و اشتباه دیده و آن حرف هایی که مکررا از تریبون های مختلف می شنویم بد تفسیر کرده ایم و خطای شنوایی بوده.

مذاکره با آمریکا ممنوع!


اما مگر آمریکا چه دارد که برخی ها سراسیمه از آنها استقبال می کنند،  مگر پیامبر در دعوت خود، در برابر فریب‌ها و تهدیدها، سستی ورزید و نرمش به خرج داد؟

نه فقط این کار را نکرد بلکه در برابر آنها قد برافراشت و گفت: «به خدا سوگند اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم بگذارند، تا از رسالتم دست بردارم، چنین نمی‌کنم مگر مرگم فرا رسد».

کسانی که دم از خط امامی بودن می زنند ولی در مقام عمل کلام  امام را تحریف کرده و راه امام را اشتباه معرفی می کنند. مگر نه اینکه امام گفت آمریکا «استکبار جهانی، شیطان بزرگ، تروریست بالذات و ام الفساد قرن» است .

آمریکایی که سالهای سال با تهدید، تحریم، ترور ،توطئه و جنایات خود در جهان در حال ظلم و ستم است و آدمکش هایی با نام مستعار در کشور های اسلامی اجیر کرده و همه را بدبخت و آواره کرده و آنقدر شیطان صفت است که شمشیر دست پرورده ای چون آل سعود و داعش از آستین اش بیرون می آید و سردارانی چون شهید حاج حسین همدانی را از امت اسلام  می گیرد امتی که سراسر بدست آمریکا و عمال اش از مشرق تا مغرب عالم به خاک و خون می غلتند. حال چنین دستی چطور قابل فشردن وچنین منطقی چطور قابل عرضه است؟ آیا ساده اندیشان نباید کمی از عقول خود نه برای اسلام بلکه برای بقول خودشان منافع ملی استفاده کنند، البته اگر آنرا در راه رابطه ی با آمریکا فدا  نکرده باشند!

منافع ملی که در پروژه ی «تعامل برای فروپاشی» یا همان «ssr» آمریکا به خطر افتاده، چطور می تواند ساده اندیشان را بیدار کند وقتی که رابطه با آمریکا تمام عقل شان را زایل کرده.

برای چنین کاری(فروپاشی) نیاز به «تعامل از روزنه ی مذاکره» می باشد که در پی آن «نفوذ» در سطوح فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی اتفاق می افتد لذا برای جلوگیری از چنین کاری باید جلوی مذاکره را گرفت.

توجه کنید آن چیزی که امروز به خطر افتاده، «ایدئولوژی» یا همان «اعتقاد» است که برای گذار از آن جمهوری اسلامی را به موضع«استراتژیک» یا «راهبردی» تنزل داده و اصطلاحا «گذر از نهضت به نظام» را عملیاتی می کنند. که امروز در ادبیات برخی مسئولین  این تنزل کاملا مشهود است.

همانطور که در نشریه تحلیلی فارین پالیسی در مقاله‌ای با عنوان «شرط‌ بندی روی اصلاحات و اصلاح‌طلبان در ایران» به بررسی سیاست‌های آمریکا و سرمایه‌گذاری این کشور بر روی برخی جریانات داخلی در پی توافق هسته‌ای پرداخت. در بخشی از این گزارش آمده است: «تا زمانی که جمهوری اسلامی مانند یک نهضت و جنبش (انقلابی) عمل کند، خطر وجود خواهد داشت».

در این مقاله مشهود است که برای آنها گذر از تفکرات انقلابی و اسلامی خطر است و «جمهوری اسلامی تهی از افکار انقلابی و اسلامی» کبریت بی خطری بیش نیست. این نشریه آمریکایی در پایان تاکید کرد: شاید هنوز امیدها برای تغییر خطی ایران به سوی میانه‌رو شدن، وجود داشته باشد.

 انشاالله جوانان ایران اسلامی  همانطور که حضرت امام خامنه ای هشدار دادند مواظب افکار انقلابی و اسلامی و ایده های ناب خود باشند تا در مسیر افکار متعالی خود پیروزمند باشند.   

پی نوشت: 1- صحیفه نور- جلد 20- صفحه ی 237

ناصر شفیعی-فعال دانشجویی

انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.