گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو- آریا کیانی؛ فضاسازی زیبای شهرها و ساخت مکان های تفریحی امروزه از ملزومات اساسی زندگی شهری به حساب می آید. پیش از این شهرها و روستاها به دلیل تغییر نکردن ساخت و تعداد ساکنین آنها (و به تبع آن آسیب ندیدن محیط) به راحتی می شد طبیعت های بدیع و چشم نواز را در جای جای آنها یافت.
در سالیان اخیر به دلیل پیشرفت علم ، تکنولوژی ، رشد روزافزون جمعیت، تغییر ساخت واحدهای مسکونی و افزایش عبور و مرور در واحدهای درون شهری اهمیت ساخت پارک ها و بوستان ها را دوچندان نمود. در کلان شهری مثل تهران هرگز نمی توان هر هفته به خارج از شهر برای طبیعت گردی مراجعه کرد فلذا می بایست برای ایجاد محیط های گردشگری و تفریحی مکان هایی را در درون شهر ها ایجاد نمود تا هم رفت و آمدها را کاهش داد و هم اینکه باعث نشاط و سرزندگی مردم گردند.
صحبت های مکرر و تاکیدات فراوان مقام معظم رهبری در این باب که « ايجاد فضاي سبز و حفظ فضاي سبز موجود يکي از اولويتهاي مهم است.»، نشان دهنده ی تاکید ایشان بر مسئله ی زیباسازی شهرها و گسترش فضای سبزو بوستان ها است. شرکت در مراسم احداث بزرگترین بوستان شهری خاورمیانه در سال های گذشته حاکی از اهمیت بسیار زیاد این مسئله در نگاه ایشان دارد.
همانطور که بر همگان روشن است مهم تر از ایجاد فضای سبز صرف و ساخت مکان های گردشگری و تفریحی توجه به بخش فرهنگی آنها نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. شاید در نگاه اول رابطه ی مستقیمی بین این دو مقوله (تفریح و فرهنگ) نتوان یافت اما اگر اندکی دقیق تر به این موضوع توجه شود متوجه ارتباط تنگاتنگ آنها خواهیم شد.
کشورهای مختلف با ایدئولوژی های متفاوت سعی در ترویج و نشر ارزش های خود (لااقل در سطح ملی) دارند. این تلاش ها هیچگاه در سطح تبلیغات باقی نمی ماند و دولت ها و ملت های حامی این تفکرات از همه ی راه هایی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم به مردم ارتباط پیدا می کند در تلاشند که ارزش ها و هنجارهای خود را در سطوح مختلف جامعه بسط نمایند. تفکرات غالب یک ملت را نه در خانه ها بلکه در میادین و پارک های عمومی می توان یافت. مثلا در کشوری مثل امریکا نمادهای فرهنگی شان به وفور در پارک ها دیده می شود.
مقام معظم رهبری با ظرافتی خاص به این مسئله تاکید نموده اند: «حقیقت اسلام باید در تمام خدمات و امور شهری خود را نشان دهد. » این سخن بیانگر دید ژرف ایشان به مسائل فرهنگی، در همه ی شئونات خدمات رسانی است. اگر در خدماتی که از طرف شورای شهر و شهرداری به مردم ارائه می گردد مسائل فرهنگی لحاظ نشود بدون هیچ اغراقی نه تنها آن کار فاقد ارزش بوده بلکه به سرعت می بایست از بین رود. ساخت مدل هایی که از غرب می آیند و اجرای آن درکشوری مثل ایران اسلامی کاری عبث و بیهوده به شمار رفته و مطمئنأ از توجه عمومی نیز بی بهره خواهد ماند.
مقام عظمای ولایت و مرجعیت در سخنرانی روز طبیعت که در بوستان ولایت ایراد شد، پس از تاکیدات فراوان بر ایجاد فضاهای شهری این طور ادامه می دهند: «مسئلهى فرهنگ را خيلى جدى بگيريد. فرهنگ، روح است. همهى اينهائى كه گفتيم، جسم زندگى است. اين جسم زندگى يك روحى دارد؛ آن روح، فرهنگ است. اگر چنانچه فرهنگ با جهت دينى و جهت الهى باشد، طبعاً همان چيزى خواهد شد كه مورد نظر اسلام و انسانهاى پاكيزه و معصوم است.» ایشان در این چند جمله ی کوتاه خط مشی تمام شهرداری ها را مشخص فرمودند. زمانی که فرهنگ را مانند روح می دانند و بر آن تاکید می کنند بدان معناست که قبل از شروع هرکاری باید مهندسین فرهنگی (جامعه شناسان و انسان شناسان) امور لازم را مورد توجه قرار داده و سپس شهرسازان به ساخت بپردازند.
بوستان قیطریه را شاید یکی از پارک های نسبتا فرهنگی پایتخت بتوان به حساب آورد که با تعبیه ی فرهنگسرایی در مرکز آن و همچنین دارا بودن نمازخانه در نقطه ای مناسب، توانسته است تا حدودی دین خود را نسبت به فرهنگ ادا نماید. متاسفانه از این نمونه ها در پایتخت کشور اسلامی ما کم پیدا می شود. بسیاری از پارک ها و بوستان های کشور فاقد نمازخانه بوده و در صورت وجود نیز حق نمازگزاران ادا نشده و کیفیت این مکان ها (هم از نظر موقعیتی و هم از نظر امکاناتی) بسیار ضعیف می باشد.
برای مثال در پارک لاله ی تهران مکانی کثیف و بی شباهت به نمازخانه را به این امر اختصاص داده اند. در پارک طالقانی و دانشجو (که در مرکز تهران نیز واقع است – تقاطع ولیعصر- ) نمازخانه در گوشه ها و در سایر پارک ها و بوستان های شهر تهران، در مکان هایی پرت و در اندازه های کوچک نمازخانه موجود است. برای مثال در پارک ملت 4 دستشویی در چهار نقطه ی اصلی پارک وجود دارد اما فقط یک نمازخانه ( آن هم در جایی نامناسب) احداث شده است.
حضرت آیت الله خامنه ای، اینطور می فرمایند که: «خدمات متنوع در شهرها و روستاها از جمله ساختمانسازیها، احداث خیابانها، نامگذاریها و زیباسازیها باید ضمن همخوانی با پیشرفتهای روز، با معماری ایرانی، اعتقادات دینی، بافت اجتماعی و شرایط آب و هوایی هر منطقه نیز متناسب باشند.» اما عدم فرهنگ سازی در پارک ها برخلاف نظر رهبری تا آنجا پیش می رود که عروسک میکی موس در مکان بازی کودکان بیش از نمادهای ملی خودمان و عروسک های ایرانی کار شده است. ساخت آلاچیق ها با طراحی چینی، نیمکت های فلزی انگلیسی، چراغ های فرانسوی، رستوران ها و کافی شاپ های مدیترانه ای، سرو تنقلات و نوشیدنی های سایر کشورها و سایر نمادهای فرهنگی در بوستان های شهر تهران نشان از نداشتن سلیقه ی ایرانی در معماری این پارک هاست. البته ناگفته نماند که با احداث چند مجسمه از مشاهیر ایرانی سعی شده که این خلاء تا حدودی پر گردد ولی متاسفانه در ساخت برخی از این مجسمه ها نیز بی سلیقگی دیده می شود. در مجسمه ای که در میدان مادر نصب گردیده مادری که در آن به تصویر کشیده شده است، هیچ شباهتی به مادران ایرانی و تفکرات ما، در مورد مادر ندارد.
در آخر ذکر این نکته را لازم می دانم که اگر هرکدام از مسئولین محترم شهرداری و شورای شهر برای لحظه ای خود را جای یک توریست قرار دهند که برای بازدید از ایران اسلامی به یکی از پارک های ما برود و شاهد این تقابل عظیم فرهنگی باشد چگونه با خود می اندیشد؟ ایران فاقد فرهنگ است یا فاقد مهندسین فرهنگی؟
در وهله دوم پیشنهاد می دهم تصاویر با متن های کوتاه و پر مغز تهیه شود و در شبکه های اجتماعی پخش شود تا موجب آگاهی مردم و ایجاد مطالبه از مسئولین شود تا شاید تأثیری را شاهد باشیم
در وهله سوم از توجه شما عزیزان به این مسائل تشکر می کنم و امیدوارم مسئولین با استفاده از نیروی کار جوان متعهد و متدین این اندیشه ها را عملی نماید.