گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو - پریسا زارعی، عربستان سعودی از ششم فروردین امسال، جنگ ویرانگری را علیه مردم یمن به منظور انتقام گرفتن از آنها به سبب انقلاب علیه حکومت وابسته به این رژیم و با هدف بازگرداندن «عبدربه منصور هادی» رئیس جمهور مستعفی و فراری این کشور به قدرت، آغاز کرد.
عربستان از همه ی امکاناتش برای نابود کردن گروه های مردمی و اسلام گرای یمن استفاده کرد در حالی که حمایت دولت غیرقانونی و مستعفی یمن را با خود داشت تصور می کرد با خیال راحت می تواند بر یمن غلبه کند. از سوی دیگر حمایت نظامی کشورهای مرتجع منطقه از جمله امارات و بحرین هم مزید بر علت شد که عربستان را به پیروزی فوری در این جنگ نابرابر و ظالمانه امیدوار کند.
بنابراین مقامات سعودی تصور میکردند که با وجود حمایتهای متعددی که از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای دریافت میکنند، بتوانند به راحتی یمن را به تصرف خود درآورند و به منطقه تحت نفوذ خود اضافه کنند، اما همراهی ارتش یمن با نیروهای مردمی و شیعیان الحوثی معادله جنگ را تغییر داد و ثابت کرد که قدرتمندترین ارتشها و قویترین اجماعهای بینالمللی هم نمیتواند اراده ملتی را که تصمیم گرفته سرنوشتش را به دست خود بگیرد؛ سست و نابود کند. مقاومت مردم انقلابی یمن همه ی محاسبات سعودی ها را به هم ریخت وعربستان را وارد باتلاقی کرد که خارج شدن از آن امری بسیار مشکل می نمود.
کارشناسان بر این باورند که عوامل متعددی موجب تضعیف عربستان شده است از «تشديد اختلافات درون خاندان آل سعود در پي شکست های پی در پی در يمن» تا «مقاومت مردم انقلابی و مظلوم یمن». وجود برخی اسناد، کارشناسان را به این باور رسانده که جنگ یمن از مدتها پیش از کلید خوردن رسمی آن زمینه سازی شده بود.
اسرائیل و آمریکا در کنار عربستان و علیه مردم یمن میجنگند
از طرفی به اذعان رسانهها عربستان در این نبرد نابرابر از حمایت اطلاعاتی و لجستیکی اسرائیل نیز برخوردار بوده است. این خود نشان دهندهی زمینهسازی لااقل چندین ماهه برای هجوم سعودیها به یمن است. این کشور علاوه بر حمایت های اسراییل به حمایت های آمریکا نیز پشت گرم بوده است . ایالات متحده دوست و متحد دیرینه عربستان در حملات هوایی و بمباران شهرهای مختلف یمن به رژیم آلسعود کمک میکند و حتی اطلاعات امنیتی مربوط به جنگجویان الحوثی را در اختیار ریاض قرار میدهد. برخی بر این باورند که نگرانی عمیق رژیم صهیونیستی و همپیمانان غربی آن از اتصال یمن با محوریت «انصارالله» -که در تنگه فوق استراتژیک «بابالمندب» قرار گرفته- به جبههی مقاومت آنان را به این تصمیم رسانده که تمام هزینههای نبرد در یمن و خطر احتمال شکست مفتضحانه را به جان خریده و گام در این میدان ابهامآلود بگذارند.
رهبر جنبش انصار الله یمن با اشاره به اینکه تجاوزات دشمن با تمام وحشی گری های خود باعث بیداری مردم یمن شده است میگوید: "مردم یمن حقیقت پنهان آمریکا و شعارهای آن را خواهند فهمید." سید عبدالملک بدر الدین "عربستان، آمریکا و اسرائیل سر منشاء همه شرارت ها و بدی های در جهان امروز" معرفی میکند.
به نظر میرسد آن چه در حال حاضر در غرب آسیا و به خصوص در یمن، عراق و سوریه شاهد آن هستیم، چیزی جز جنگهای نیابتی به نمایندگی از اسرائیل و آمریکا و با اقدام و عاملیت عربستان سعودی و دیگر حکومتهای وابسته در منطقه نیست. تندرویهای دولت مرتجع سعودی، این رژیم را به یک کپی تمام عیار از رژیم صهیونیستی و یا حتی بدتر از این رژیم تبدیل کرده است. با این شرایط احتمال دارد رژیم آل سعود به زودی با قیامهای مردمی مخصوصا در مناطق شیعهنشین شرقی موجه شود.
هراس از ایجاد یک حزبالله دیگر
کارشناسان معتقدند علاوه بر نگرانی اسرائیل از تبدیل انصارالله یمن به یک حزبالله جدید در کنار تنگهی بابالمندب، مشکلات درونی و برونی رژیم صهیونیستی به اندازهای زیاد است که این رژیم برای فرافکنی مشکلات خود نیازمند ایجاد آشوب در منطقه و سوق دادن افکار عمومی به سمت این آتشافروزیهاست. «تیری میسان» نویسنده و تحلیلگر فرانسوی مسائل بینالملل درباره همکاری آلسعود و رژیم صهیونیستی در یمن میگوید: دو رژیم ظاهرا با هم روابط دیپلماتیک ندارند اما اسرائیل عملا عضو شورای همکاری خلیج فارس است و در جلسات خودشان از مقامات اسرائيلی دعوت میکنند.
به گفته این نویسنده فرانسوی، اسرائیل همچنین فرمانده به اصطلاح نیروی مشترک عرب در یمن است و مقر فرماندهی جنگ علیه یمن درعربستان نیست بلکه در آن سوی بابالمندب و به دست کسانی است که با بمبافکنهای سعودی یمن را بمباران میکنند. آری سربازان و خلبانان اسرائیلی همکاری تنگاتنگی با رژیم آل سعود دارند و ارتش این کشور را یاری میدهند هرچند که این روابط علنی و رسمی نیست.
تیری میسان معتقد است اسرائیل و سعودیها پیرامون چند هدف با یکدیگر به توافق رسیدهاندکه یکی از مهمترین آنها تغییر نظام سیاسی در ایران بدون جنگ است. نقطه اشتراک عربستان و اسرائیل سناریوی "ایرانهراسی" و "تلاش برای رقابت با "ایران" به عنوان یک کشور مهم در منطقه"، "نقشآفرینی مضر در راستای مبارزه با محور مقاومت" است که باعث میشود هر کدام از موارد فوق که به صورت بارز و مشهود در منطقه با شکل مختلف پیگیری میشود و مجری آنها متفاوت است، گاه از اسرائیل امثال جنگ "33 روزه لبنان" و جنگ "51 روزه غزه" را سکانداری میکند و گاه نقش حامی لجستیکی و اطلاعاتی را برای کشور دیگری ایفا میکند و تلاشها در یمن هم به نفع صهیونیستهاست. اما تمام این معادلات و تلاش ها نتوانسته است نوار پیروزی های متوالی جبهه ی مقاومت در منطقه را پاره کند.
تقلا برای پایان جنگ
این روزها اما طبق آخرین اخبار؛ ناکامی بزرگ سعودیها در رسیدن به اهداف تجاوزکارانه خود پس از بیش از ۲۰۰ روز بمباران مناطق مسکونی و زیرساختهای یمن سبب شده تا آنها عبدربه منصور هادی رئیسجمهور مستعفی و فراری یمن را وادار به اعلام آمادگی برای گفتوگو با انصارالله و گزینه تلخ گفتوگو کنند.
یک مسئول در وزارت خارجه عربستان رسما از آمادگی عبدربه منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی فراری برای گفتوگو با انصارالله و دیگر گروههای مخالف سعودیها و ازسرگیری مذاکرات سیاسی تمجید کرده است تا این احتمال را تقویت کند که عربستان تاب و توان ادامه دادن جنگ را نداشته و پایان قریب الوقوع جنگافروزی سعودیها و متحدانشان در باتلاق یمن بدون کسب هرگونه دستاوردی در عرصه نظامی بسیار محتمل است. بیشک در صورتی که عربستان بر اساس قرائن و شواهد موجود پایان جنگ افروزی خود در یمن و پذیرفتن راهکارهای سیاسی را اعلام کند، موفقیت بزرگ دیگری برای ملت و نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی رقم خواهد خورد که حاصل و پاداش مقاومت و ایستادگی شجاعانه خود در برابر ماشین جنگی و کشتار عربستان طی بیش از 200 روز را کسب خواهند کرد.
کارشناسان نظامی بر این باورند که حملات هوایی در یمن تنها تا ۶ ماه می تواند ادامه یابد و پس از آن زور بازوی ائتلاف عربی تحلیل می رود. خالی شدن خزانه سعودی ها بر اثر کاهش قیمت نفت و کسری بودجه و بحران های مالی دیگر اعضای ائتلاف را به زودی با جیب خالی و چهره های غبار گرفته و دودآلود به خانه باز می گرداند.
از سوی دیگر به نظر میرسد شکل گیری ائتلاف امنیتی ایران، روسیه، عراق و سوریه در خاورمیانه و ورود مستقیم روسیه به جنگ با تروریستهای سوریه باعث تقویت جبههی مقاومت و تمرکز بیشتر این جبهه در موضوع یمن شده است.
با تمام این تفاسیر نیروهای مردمی یمن و ارتش این کشور طی هفته های اخیر سطح حملات خود را علیه عربستان خیلی گسترده تر کردند تا جایی که جمعهی گذشته حملهی موشکی کمسابقهی مقاومت یمن با استفاده از موشکهای بالستیک به مهمترین و بزرگترین پایگاه هوایی ارتش سعودی در استان «عسیر» این کشور، ۶۶ افسر و ۲ فرمانده عالیرتبه کشته شدند.
با این شرایط به نظر میرسد طوفان قاطعی که عربستان قصد داشت در یمن به راه بیندازد در جهت مخالف وزیده و عربستان و متحدانش را مجبور به فکر کردن پایان جنگ کرده است. ظاهرا شکست ائتلاف های کشورهای قلدر در برابر اراده ملت ها یک سنت الهی و تاریخی است که نمونه هایی از آن در تاریخ معاصر منطقه فراوان است. سرادر نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در همین رابطه با اشاره به شکست قطعی عربستان سعودی در یمن خاطرنشان کرد: "در دوران جنگ تحمیلی هم قدرتهای جهانی صدام را برای حمله به ایران تجهیز کردند و ... عربستان سعودی که ارتش ضعیفتر از صدام دارد به سرنوشت او دچار خواهد شد."
همانا کسانى که کفر ورزيده اند اموالشان را هزينه مى کنند که [مردم را ]از راه خدا باز دارند; پس آنها را هزينه مى کنند سپس مايه حسرتشان خواهد بود، و سرانجام مغلوب خواهند شد. و کسانى که کفر ورزيده اند به سوى جهنّم محشور مى شوند. (36)
الموت لامریکا
الموت لاسرائیل
الموت لسعودیه
زنده باد برادران یمنی خدا یارتون... رو سیاهی این دولت تا ابد به صورتش میمونه که شما رو کمک نکرد توی این جنگ