به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، سید احسان لاجوردی فرزند شهید اسدالله لاجوردی در اینستاگرام خود نوشت:
امروز ساعت۱۵:۳۰ داشتم از نیاوران وارد سه را یاسر مى شدم. یک خودرو بى ام و با پلاک ایران ١١ - ٣٨٦ م ٥١ که قصد داشت صف ماشین هاى پشت چراغ قرمز را رد کند به سمت چپ جدول هاى وسط خیابان آمد و با ماشین من تصادف کرد. از ماشین پیاده شدم و جلویش را گرفتم تا فرار نکند و به پلیس زنگ زدم. راننده خودرو که دخترى نیمه چادرى بود هم تماسى گرفت و منتظر ایستاد.
بعد از دو سه دقیقه اى که آرام تر شدم قصد کردم بى خیال شوم و بروم که آن خانم به یکى از عابران گفت این آقا شیاد است و چون ماشین من مدل بالاست قصد اخاذى دارد و ... عصبانیت فروخفته بازگشت.
شمارش دقایق به ٣ و ٤ نرسیده بود که آقایى آمد و بى سیم و کلتش را به رخ کشید و صد البته بدون بى احترامى خواست که کنار بروم و ...
عرض کردم قصد داشتم بروم که ایشان توهین کردند.
به زبان صد البته خوش کلتش را کشید، خشاب بر زمین افتاد و بعد از برداشتن خشاب آنرا بر شقیقه گذاشت و با مهربانى کامل با پاهاى مبارک نوازشى بر شکم و ساق پا و ...
بى ام و رفت و جناب محافظ که فکر کنم او را ج. صدا مى کردند مشت و لگد زنان به طرف یک خودر پژو رفت. فریاد زد اگر به سمت این ماشین بیایى شلیک مى کنم. سرنشین عقبِ پژو خانمى بود چهره آشنا.
چهره اى داشت بسیار شبیه خانم ع. م. همسر ا. ه. ر.
البته فقط خیلى شبیه !
پلیس تماس گرفت. پاسخ دادم قضیه به خوبی و خوشى پایان یافت و جان من و زن و بچه ام مقدم است بر هر چیز.
اگر از احوال من بپرسید ملالى نیست جز اندکى درد استخوان و اندکى دلخورى. دلخورى از پاره شدن تى شرتى نو که تازه هدیه گرفته بودم.
وی در ادامه در کامنتی نوشت:خانومم اومد کلید ماشین رو از من بگیره و ماشین رو جابجا کنه، بدون هیچ صحبتى، حتى یک کلمه.
دختره شیشه رو کشیده پایین به خانومم میکه چرا شما اینقدر وحشى هستین !
آخه وقتی مطمین نیستین چرا تهمت می زنین
ای کاش فقط یه ذره یه ذره انسانیت تو وجود شما ها بود
این شعاراتو بریز تو کوزه تا به مرور تراوش کنه،تهمتو آقای هاشمی میزنه که از امام خاطره قلابی تعریف میکنه نه ما.
شما هم زياد جدي نگير يه تيشرت كه اين قد داستادن نداره
يادت باشه توي محل به همه راه بدي مخصوصا پروشه و بي ام دبليو و بنز شاسي باشه
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت.
ناراحت نباش سید عزیز
خداوند جای حق نشسته
این دنیا دار مکافاته...
نه غلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام شيشلولبند؟
فکر کردی وجدان دارن؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
فعلا جولان بدین تا وقتش برسه. اون وقت چوب تو استینو که شنیدی؟ اجرا میکنیم.
ما یاد گرفتیم صبور باشیم.
اینا ملتو الاغ فرض کردن و روشون پالان انداختن تازه میگی مگه خونشون رنگین تره؟
تو دیگه کی هستی
شهید لاجوردی داشت در مورد چیزایی تحقیق میکرد که برای بعضی از آقایون امثال اینا خیلی خیلی خطرناک بود واسه همین ترورش کردن.
اگه کمی تاریخ این انقلاب رو بخونین متوجه میشین چی عرض میکنم
دلم شکست
اگراین اتفاقات پیگیری نشه کم کم...
اگه تو زده بودی که الان سینه گلزار شهدا بودی
پاتو گذاشتی توی شهر ممنوعه امپراطور ا.ه.ر.ب
عده ای م ه و ه م چشم دیدن شهدا و خانواده هایشان رو ندارند .... میدونید چرا چون هم خیلی پرو هستند خاندان ه م و هم خیلی پست و هم خیلی نون غرب رو خوردند دزد شاخ و دم که نداره
شهدا دردتان به جون ما فرزندان کمترین این انقلاب خانواده شهدا دردتان به جون ما بچه های کمترین انقلاب
شهدا دل قوی داریم که گویند سحر نزدیک است ان شا الله
الان اوضاع کشور شده مثل زمان معاویه
ما که نشناختیم ولی آقایی که کنارمون ایستاده بود با هیجان از پلیس چراغ قرمز کن پرسید اکبر شاه بود؟؟و جواب مثبت شنید.
همه به بابایشان افتخارمی کنند
توواقعا ازاینکه چنین پدری داشتی چه حسی داری
خداحافظ
اگر شما یک فرد عادی هم باشید ولاکن فرزند کسی برای ما محترم
ان خانم باید تنبیه و مجازات شود
پدران ما برای چه انقلاب کردند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برای چنین اتفاقی عایا؟؟؟؟؟؟؟/
از شما خواهش دارم موضوع را بررسی و اطلاع رسانی کنید
عده از بسیجیان که کنار بنده حضور دارند ازخشم به خروش امده اند
واقعا که مگر اینجا حکومت شاهنشاهی است؟؟؟؟
از بسیجیان پایتخت میخوام در خواب نباشند
با تشکر
خدا لعنت کنه هرچی ظالمه در هر لباس و مقامی که میخواد باشه
اللهم عجل لولیک الفرج