گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛ ۱۳ آبان از جنبه های متعدد سیاسی و فرهنگی و حتی اقتصادی رخدادی اثر گذار و قابل تحلیل و بررسی است. اما نگاهی که کمتر به آن پرداخته شده است از زاویه دانشجو و دانشگاه است. یعنی در واقع جمعی از دانشجویان و دانش آموزان در مورد حساس ترین و کلان ترین موضوع روز کشور طراحی کرده و نقش ایفا می نمایند. پرداختن از این دید به موضوع تسخیر سفارت آمریکا دریچه ای جدید به موضوع وقایع ۱۳ آبان و روزهای پس از آن است.
دلیل این پرداخت اندک شاید اهمیت سیاسی و کلان موضوع و تبعات ناشی از آن است که طبیعی است منجر به تحت شعاع قرارگرفتن سایر دیدها خواهد شد. اما یک دلیل دیگر نیز شاید فاصله است که جامعه دانشگاهی و دانشجویی از آن فضا احساس می نماید. دانشجو امروز سخت میتواند باور کند که در روزگاری نه چندان دور دانشجو نقش آفرین کلان ترین و حساس ترین وقایع کشور و شاید از معدود اقشار پیشرو جامعه بوده است.
دانشجوی امروز حتی در تاثیرگذاری خود در جزئی ترین مسائل تحصیلی درون دانشکده نیز شک دارد. طبیعی ست که از این دانشجو نمی توان انتظار باور ۱۳ آبان داشت. در ذهن دانشجوی امروز به روشنی وقایع ۱۳ آبان یک اتفاقات خاص و نادر تاریخی یا شاید هم بدبینانه تر هماهنگی های بالادستی بوده است که اندک ارتباطی با دانشجو نیز پیدا کرده و نگاه حجم انبوه فضای رسانه ای و شبکه های اجتماعی و خلاصه افکار عمومی از زاویه کلان و سیاسی و دید اندک و تقریبا صفر از زاویه دانشجو نیز این تصورات اشتباه را پیش چشم دانشجوی امروز تشدید نیز مینماید.
اما به واقع چه اتفاقی برای دانشگاه امروز رخداده ست؟؟ دانشگاهی که در بیش از سه پیش، چند دهه پیشرو وقایع و حوادث کلان و مهم کشور بود، چرا امروز احساس افسردگی و انفعال میکند؟؟
دو دیدگاه متفاوت به بررسی علت این پدیده در فضای دانشگاهی پرداخته اند.
یک دیدگاه علت را در مدیریت و برنامه ریزی آموزشی آموزش عالی کشور جست و جو می نماید. گسترش بی رویه آموزش عالی و افت کیفیت، عدم عدالت در فرصت های تحصیلی، گسترش دانشگاه های با شهریه بالا، پذیرش دانشجوی پولی و مدرک گرایی را زمینه اصلی محافظه کاری دانشجو و احساس بی تفاوتی می داند. دانشجویی که با نگاه گرفتن مدرک به منظور پیدا کردن شغل بهتر به دانشگاه می آید و طبیعتاً به تحصیل به شکل رفع یک تکلیف می نگرد، سعی خواهد کرد حضور خود را در دانشگاه کمرنگ کرده و کمتر دغدغه مسائل کلان داشته و مشغول به رفع گرفتاری های اقتصادی و شخصی خود باشد. این چنین دانشجو از صرف فرصت کلاس و درس به فعالیت های تشکلی و فرهنگی پرهیز کرده و در برنامه های به اصطلاح سیاسی مشارکت نخواهد داشت.
دیدگاه دوم علت این انفعال را در عدم استقلال و آزادی دانشگاه دنبال می نماید. و معتقد است که دانشجو سرخورده از فشارهای سیاسی و عدم دموکراسی در انتخاب مسئولین دانشگاه، عدم پاسخگویی ناشی از سیستم از بالا به پایین، بسته بودن فضای نقد در نشریات و سانسور و برخوردها و ستاره دار کردن و از این قبیل، طبیعتاً بعد از مدتی یادمیگیرد که اعتراض و فریاد خود را فروخورده و خاموش و سر کلاس بیاید و برود و کاری با مسائل کلان تر نداشته باشد.
نقطه مشترک هردو دیدگاه ریشه یابی مسئله تا مدیریت کلان آموزشی و آموزش عالی است. چه دیدگاه اول که ساختارهای غیر عادلانه و غیر آرمانی را علت انفعال دانشجو میداند و چه دیدگاه دوم که عدم استقلال و آزادی دانشجو و دانشگاه را ریشه مشکل میپندارد، هردو عملکرد مدیریت کلان آموزشی دانشگاه و آموزش عالی را مقصر شمرده و خواستار بهبود آن هستند.
اما ما در دوره های اخیر شاهد استقرار هردو دیدگاه بر مسند وزارت علوم بوده ایم و در سالیان متمادی به تناوب هردو چندسال واجد قدرت بوده اند. و مشکل همچنان باقی است.
البته هردو دوره دارای ویژگی ها و نقاط قابل توجه و مثبتی هستندکه باید مدنظر قرارگیرد اما اشتباه هردو دیدگاه نگاه از بیرون و غیردقیق به دانشگاه است.
فرآیندهای موجود در دانشگاه باید با مشارکت دانشجویان و دانشگاهیان طراحی و با پرهیز از تمرکز و کلی گویی و شعارزدگی به موضوع پرداخت. ذکر این نکته ضروری است که تبیین دقیق راهکارها نیازمند بررسی های میدانی در فضای واقعی دانشگاه هاست که در دو دیدگاه فاقد پشتوانه بررسی های میدانی هستند.
در هر صورت قشر دانشجو و دانشگاهی باید همواره پیشرو و مطالبه گر و نقاد وضعیت موجود به سوی تعالی باشد که متاسفانه همچنان در بخشی از این قشر احساس انفعال حکم فرماست و حتی گاهی ساختار ها موجب می گردد تا اقشار پیشرو به عنوان تندرو و افراطی تخطئه و سرکوب گردند که جای تاسف و تحلیل های دقیق میدانی جدی ست.
البته حل مسائل دانشگاه اول از همه با همت خود دانشجویان و دانشگاهیان قابل حل ست که باید با روشنگری و ارائه راهکارهای نظامند و بلند مدت نسبت توسعه آرمان خواهی و پیشروی قشر دانشجو اقدام نمود.
حسن ثابتی-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.