گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛ بعضی ها وقتی جنایات تکفیری ها در عراق و سوریه و چهره خشن و بیرحمانه ای را که داعش با پرچم منقوش به نام خدا و پیامبر(ص) به جهان ارائه می کند می بینند، می گویند باید چهره رحمانی دین را که در وجود خدای «ارحم الراحمین» و پیامبر «رحمت للعالمین» جلوه گر است به دنیا ارائه نماییم تا جهانیان، اسلام واقعی را بشناسند و دشمنان اسلام نتوانند جنایات تروریست های دست پرورده خویش را به نام اسلام معرفی کنند.
اما قضیه به اینجا ختم نمی شود. عده ای نیز هستند که تحت عنوان «اسلام رحمانی» می خواهند استکبارستیزی را که از دستورات قرآن است کمرنگ یا حذف نمایند و اسلام را دین« صلح کل» نشان دهند. می خواهند قرائتی از اسلام ارائه دهند که بتواند با استکبار کنار بیاید و اهل تعامل با آمریکا که مصداق کامل استکبار است باشد.
اسلام رحمانی مدنظر این افراد ،ظاهرش زیباست اما باطنش در تقابل با اسلام ناب محمدی(ص) است. اسلام یک کلیت است که اگر بخشی از آن را جدا کنیم دیگر اسلام نیست. اگر تفسیر و قرائتی از اسلام ارائه کنیم که بتواند با لیبرالیسم کنار بیاید دیگر اسلام نیست. هر اسلامی جز اسلام ناب محمدی(ص)، اسلامی آمریکایی است ؛چه اسلامی باشد که از تفکر وهابیت نشات گرفته و تکفیری ها را پرورش داده است و چه اسلامی باشد که از لیبرالیسم نشات گرفته و مبارزه با استکبار را حذف نماید.
اسلام دین صلح است اما «صلح کل» نیست. دینی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه. برای مسلمان بودن باید هم « رحماء بینهم» بود و هم «اشداء علی الکفار». برای مسلمان بودن باید هم نماز خواند و روزه گرفت و هم با کفار جهاد کرد و روحیه استکبارستیزی داشت. برای مسلمان بودن باید هم مومن به خدا بود و هم کافر به طاغوت. هم باید بر پیامبر(ص) صلوات فرستاد و هم شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» سر داد. باید اهل تولی و تبری بود ، اهل دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا.
خداوندی که رحمان و رحیم است «اشد المعاقبین» نیز هست. پیامبری که رحمت للعالمین است به جنگ با مشرکان نیز پرداخته است. امیرالمومنینی که با قاتلش نیز مدارا کرده و دق کردن از غصه ی اهانت به یک زن یهودی را روا می داند قهرمان احد و خیبر است و خوارج را به درک واصل نموده و بینی فتنه گران جمل را نیز به خاک مالیده است.
اما اسلام رحمانی که امثال محسن کدیور روحانی نمای فراری جنبش سبز برای آن نظریه پردازی می کنند و سید محمد خاتمی را از جمله مبدعین آن به شمار می آورند ،اسلامی است که نه تنها منافع استکبار را به خطر نمی اندازد بلکه می تواند به راحتی با آن کنار بیاید و گاهی در خدمت آن قرار بگیرد.
و جالب اینجاست که مروجین این نوع قرائت از اسلام ، اگر چه در کلام از مهربانی و عطوفت و کرامت انسانی سخن می رانند اما در عمل به چیزی جز خشونت دامن نمی زنند. نمونه بارز آن را در آشوبگری های سال ۷۸ و فتنه ۸۸ شاهد بودیم که چگونه برخی اصلاح طلبان حامی قرائت رحمانی اسلام که شعار «زنده باد مخالف من» سر می دادند به جان و مال مردم تعرض کردند و با کودتا علیه رای مردم، کرامت و حقوق انسانی را زیرپا گذاشتند.
این نوع قرائت از اسلام است که منجر به کمرنگ شدن غیرت دینی نیز می شود به طوری که مثلا رئیس دولت اصلاحات حاضر می شود در اوج جریحه دار شدن احساسات یک میلیارد مسلمان، با حامی اهانت کنندگان به پیامبر(ص) دست بدهد و خوش و بش کند ؛ یا در دوران اصلاحات، برخی تا آنجا پیش رفتند که می خواستند رژیم غاصب صهیونیستی را به رسمیت بشناسند.
مدعیان اسلام رحمانی نشات گرفته از لیبرالیسم ،به تناقضات رفتاری خود توجه ندارند.آنان در عین حال که از تعامل با همه کشورها سخن می رانند و ادعا می کنند که باید با مهر و عطوفت با همه انسان ها رفتار کرد ،نسبت به کسانی که نمی پسندند مواضع خشونت آمیز اتخاذ می کنند و مثلا می گویند «برای زدودن فلان تفکر تلاش می کنیم ولو خون بخواهد!» ؛یا اقدامات فرد نامطلوبشان را به «مرض هاری» تشبیه می کنند ؛یا منتقدین خود را «به جهنم »حواله می دهند و…
لذا آنچه ما تاکنون از مروجان اسلام رحمانی نشات گرفته از لیبرالیسم دیده ایم چیزی جز «شدت و خشم بر دوستان» و «رحم و عطوفت بر کفار» نبوده است!
اسلام رحمانی که مبارزه با استکبار و شعار «مرگ بر آمریکا» را حذف نماید و برای بازگشایی لانه جاسوسی آمریکا در تهران لحظه شماری کند و با قلم و زبان، چهره شیطان بزرگ را تطهیر و بزک نماید اسلام نیست و به فرموده رهبر معظم انقلاب: «اگر معنای اسلام رحمانی این است که ما با دشمنانی که علیه اسلام، علیه ایران،علیه ملت ایران، علیه پیشرفت ایران دارند تلاش می کنند و از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند بایستی با چهره ی محبت آمیز، با دل صاف و پاک برخورد کنیم، نه این اسلام نیست.
خیبرشکن-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.