به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از مشهد، جمشیدی، شاگرد آیت الله آشتیانی دیروز در نشست «علامه طباطبایی؛ قرآن، خرد و اجتماع» که در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، با اشاره به اینکه میزان در تفسیر علامه طباطبایی خود قرآن است گفت: علامه طباطبایی در این تفسیر ابتدا تفسیر قرآن به قرآن را مکلاک قرار داده، پس از آن به تفسیر قرآن به روایات و در نهایت تفسیر قرآن به عقل توجه کرده است.
وی ادامه داد: مهمترین دستاورد تفسیر المیزان این است که دیگر قرآن شیعه و سنی نداریم؛ بلکه تنها یک قرآن داریم و این روش علامه طباطبایی باعث شده به اختلافات در تفاسیر دامن زده نشود.
شاگرد آیت الله آشتیانی با تاکید بر اینکه تنها محققی که توانسته آیه اکمال را به حرف درآورد علامه طباطبایی است، تصریح کرد: هنر یک مفسر این است که از زبان قرآن سخن بگوید نه اینکه برداشتهای خود را از زبان قرآن مطرح کند.
جمشیدی ادامه داد: همه برداشتههایی که از قرآن میشود باید به قرآن عرضه شود چنانچه قرآن برداشتها را تایید کرد صحیح است در غیر این صورت باید راجع به آن به گفتوگو پرداخت.
وی در پایان یادآور شد: یکی از نکاتی که در رابطه با علامه طباطبایی باید مرود توجه قرار گیرد این است که در بسیاری از مواقع سخنان وی به درستی فهم نشده است. علامه طباطبایی درصدد بود تا قرآن را از میان خروار علوم بیرون بکشاند.
چنانچه مبانی فلسفی نباشد نمیتوانیم جهان غیب را درک کنیم
در ادامه حجت الاسلام اسمائیلیزاده، استاد تفسیر دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به این مطلب که علامه طباطبایی شاگردان بسیاری را تربیت کرده است که هر کدام سرآمد میباشند، خاطرنشان کرد: از دیر باز میان عقل و دین این سوال مطرح بوده که آیا دین با فلسفه سازگار است یا خیر؟.
وی ادامه داد: بسیاری بر این اعتقاد بودند که بین این دو هیچ سازگاری وجود ندارد و حتی معتقد بودند که فلسفه هرگز نمیتواند دین را درک کند و فلسفه آمده تا دین را کنار بگذارد.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد بیان داشت: این سخنان در حالی است که پایه دین چیزی جز فلسفه نیست و یک سری آیات هستند که چنانچه مبانی فلسفی نباشد نمیتوان آنان را فهم کرد.
حجت الاسلام اسمائیلیزاده افزود: ما چگونه میخواهیم جهان غیب را توضیح دهیم تا زمانی که فلسفه ندانیم همچنین چگونه میخواهیم عقاید را توضیح دهیم تا زمانی که فلسفه ندانیم؟.
وی با بیان این نکته که علامه طباطبایی بدون سر و صدا عنوان کرد که اگرچه هر یک از این دو حوزهای برای خود دارند؛ اما جدا از هم نیستند، گفت: چند سالی است که عنوان میشود باید فلسفه را ساده کنیم، زیرا اصطلاحات فلسفی سخت و غیر قابل درک برای تمامی مردم است، علامه طباطبایی این اصطلاحات سخت و پیچیده فلسفی را در المیزان به شکل روان و آسان شده به کار برده است که در نوع خود نوآوری محسوب میشود.
المیزان یک مبنای تئوریک برای تفسیر مسائل اجتماعی است
در ادامه حجت الاسلام صدق اوروعی، عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: علامه طباطبایی در المیزان مباحث متعدد اجتماعی را مطرح کرده و به بحث گذاشته که در نهایت نیز همه آنان را با استدلال به کرسی نشانده است.
وی ضمن تاکید بر این مطلب که المیزان یک مبنای تئوریک برای تفسیر مسائل اجتماعی است، تصریح کرد: مشهور است که کتابهای مسلط در گذشته ما مانند کتابهای غزالی انسان را ناچار به زندگی اجتماعی میدانستند؛ اما علامه طباطبایی معتقد بود انسانها ترجیح دادهاند که اجتماعی زندگی کنند.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد در پایان یاداور شد: علامه طباطبایی حدود 20 سال جهت نوشتن این تفسیر زمان گذاشت.