گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو - پریسا زارعی، «قـوانین اتحــادیه اروپا رفت و آمد آزادانه شهروندان را ارج نهاده است.» این شعاری است که دههها به عنوان یکی از چماقهای اروپاییان بر سر سایر ملتهای دنیا قرار داشته و مایهی فخرفروشی آنان بوده است. آزادی رفت و آمد بخشی از پروژه اروپایی از دههی 50 میلادی تاکنون به شمار می رود.
رویای اروپای بدون مرز سرانجام در سال 1985 و طی نشست فرانسه، آلمان، بلژیک، لوکزامبورگ و هلند در یکی از دهکدههای لوکزامبورگ با نام «شنگن» روی کاغذ محقق شد و در پی آن کنترل مرزهای کشورهای عضو پیمان که به اعتبار محل عقدش «پیمان شنگن» نامیده شد، برچیده گردید.
راساس این موافقت نامه، مرز بین شش کشور اروپایی برچیده شد و امکان مسافرت بدون روادید بین این کشورها را فراهم کرد. به تدریج کشورهای دیگر اروپایی هم به آن ملحق شدند تا آنکه در حال حاضر 26 کشور اروپایی از قوانین این پیمان پیروی میکنند.
عمر این رویای چندین دهه اما زیاد دراز نبود. چراکه هجوم انواع بحرانها به اتحادیه اروپایی سبب شد تا پس از گذشت کمتر از سه دهه از شکلگیری این پیمان، زمزمههای فروپاشی آن به گوش برسد.
وحشت اروپا از مارهای در آستین
تبعات حملات فرانسه و گروگانگیری های زنجیره ای در پاریس خیلی زود خودش را نشان داده است. برخی مقامات کشورهای اروپایی از جمله فرانسه، آلمان و اسپانیا گفته اند که باید در قوانین مربوط به ویزای شینگن بازنگری شود. زمزمه ها در مورد تغییر در سیستم شینگن از شروع شده است؛ آن هم از پاریس، همانجایی که تروریست های داعش نخستین حمله خود در سال 2015 به قاره سبز را از آنجا کلید زدند.
این حرف و حدیثها درخصوص نابودی پیمان شنگن نخستین بار نیست که به گوش میرسد. اوایل سال جاری میلادی هنگامی که نشریهی موهن «شارلی ابدو» پاریس را دستخوش حوادث خونبار تروریستی کرده بود، در محافل رسانه ای و پارلمانی اروپا سخن از تجدید نظر در ایدهی اروپای متحد یا تغییر و اعمال محدودیت درپیمان شنگن مطرح شد. درهمان زمان اسپانیا برای کنترل تحرکات تروریستهای اروپایی که از غرب آسیا بازمیگشتند، خواستار اصلاح و تجدید نظر مقررات شینگن شد.
اخیرا اما مخالفتها با پیمان شنگن شدت بسیار بیشتری گرفته است. «برنار کازنوو» وزیر کشور فرانسه در سخنرانی که داشته، گفته است قراردادهای اروپایی مبارزه با تروریسم دیگر جوابگوی وضعیت حاضر نیست: «ما چاره ای نداریم که سیستم شینگن را با شرایط موجود مطابقت داده و ورود افراد از مرزها را کنترل کنیم.»
وزیر کشور آلمان نیز به فاصلهی اندکی از لزوم بازنگری در پیمانهای مرزی اتحادیهی اروپا سخن به میان آورده است. «توماس دی میزر» برای تاکید بر اهمیت سخنان خود به آمار بسیار بالای اروپاییانی که به گروههای تروریستی ملحق میشوند اشاره کرده و میگوید: «سه هزار جنگجو اروپا را ترک کرده اند، ما نمی خواهیم که اروپا به صادرکننده تروریست تبدیل شود و ترس و وحشت این قاره را فرا گیرد. ما نمی خواهیم که این جنگجویان بدون هیچ مشکلی به اروپا بازگشته و با خیال راحت به طرح ریزی حمله های تروریستی در سرتاسر اروپا بپردازند. هم در سطح ملی و هم در سطح اروپا به اقدامات فوری نیاز داریم.»
سخنان دی میزر علاوه بر آشکار ساختن نگرانی اروپا از دستپرودههای آدمکشش، حاوی یک نکتهی جالب اما تاسفآور دیگر نیز هست و آن تاکید او بر تلاش اروپا برای جلوگیری از بازگشت تروریستها به این قاره است؛ به عبارت دیگر از دید اروپاییان تروریست تنها برای اجرای اهداف ایشان و خارج از مرزهای اتحادیه خوب است.
بحران اقتصادی
اگرچه رویدادهای هفتههای اخیر پاریس و ترس اروپا از بازگشت اتباع تروریستش مهمترین علت طرح موضوع برچیدن پیمان شنگن است، اما بحرانهای دیگری نیز در تشدید این مسئله موثر بودهاند.
اتحادیه اروپایی چند سالی است که با بحران اقتصادی و رکود بیسابقهای دست و پنجه نرم میکند. بحرانی که به تعطیلی بخش زیادی از بنگاههای تولیدی و موسسات مالی قارهی سبز انجامیده است. این مسئله خود به عامل محرکی برای افزایش مهاجرت «لشکر بیکاران» مخصوصا از کشورهای ورشکستهی اتحادیه به کشورهایی که شرایط مساعدتری دارند بدل گردیده و در برخی کشورها از قبیل سوئیس و آلمان که شرایط اقتصادی در آنها قدری قابل تحملتر است، به هدف اصلی مهاجرت کارگران بدل شده است.
این هجوم کارگری در برخی مقاطع چنان جدی شد که برخی کشورها راسا اقدام به برقراری مقرارت محدود کنندهی مرزی کردند. از جمله در فوریهی سال 2012 کشور سوئیس رسما اعلام کرد که با اعمال محدودیتهای مرزی از پذیرش کارگران دیگر کشورهای اروپایی خودداری خواهد کرد.
همچنین دامنهدار شدن این بحران که اغلب اقتصادهای وابسته به غرب را متاثر کرد، باعث بیکاری تعداد زیادی از کارگران آفریقایی و هجوم آنان به مرزهای اتحادیه شد. در سال 2011 و با هجوم مهاجران شمال آفریقا، ایتالیا و فرانسه خواستار بازنگری در پیمان شنگن شدند.
بحران مهاجرت
افراخته شدن آتش جنگ در بخشهای وسیعی از جهان بهخصوص غرب آسیا که اتحادیهی اروپایی و آمریکا نقشی موثر در دمیدن بر آن داشتند، منجر به بیخانمانی و بیکاری تعداد زیادی از مردم کشورهای این منطقه شده است. طولانی شدن جنگ، آوارگانی را که به امید پایان یافتن فوری آن در اردوگاههای موقت گرد آمده بودند به فکر ایجاد یک زندگی جدید در خارج از سرزمین مادری انداخته است. در این شرایط اروپا نزدیکترین منطقهای است که پیش روی آوارگان قرار گرفته است.
هجوم این آوارگان به اروپایی که هنوز نتوانسته از زیر فشار بحران اقتصادی و رکود کمر راست کند، عامل ایجاد بحرانی جدی در مرزهای این اتحادیه شده است، بحرانی به نام «بحران مهاجرت». آنچه طی چند ماه گذشته در برخوردهای غیرانسانی اروپاییان با مهاجران دیده شده است، نشانههایی از پایان رویای اروپای بدون مرز را همراه خود دارد.
راستگرایان ضد شنگن
ديوارکشي در مرزهاي اروپا و شکل گيري سياست «ضد سفر آزاد» در این قاره و تغيير در مقررات ويزاي شنگن؛ حامیانی افراطی در میان اروپاییان دارد. طی سال های اخیر با رشد جریان های راست گرای افراطی، ملی گرا و ضد مهاجرت در بسیاری از کشورهای غربی، سران اروپایی با معضلات سخت تری در پذیرش مهاجرین خارجی مواجه شده اند، مهاجرینی بی پناه که قربانی سیاست های مداخله جویانه غرب در منطقه و حمایت دستگاه های امنیتی و رسمی آمریکا و اروپا از تروریسم تکفیری محسوب می شوند.
کسانی که از ابعاد امنیتی به ماجرا نگاه می کنند، نسبت به این موضوع رضایت دارند. جریانهای راست افراطی در اروپا از جمله گروههایی هستند که از ابتدا با نمادهای وحدت اروپای واحد دچار مشکل بوده و خواهان فروپاشی و یا محدود شدن اتحادیه هستند. این قاعده در خصوص جریان راست افراطی فرانسه به رهبری مارین لوپن نیز صادق است.
اروپا در حصار دیوارها
نقض پیمان شنگن و کنار گذاشتن آن به معنای از دست رفتن یکی از اصلی ترین نمادهای اتحاد و وحدت اروپاست. اتفاقی که کازنوو وزیر کشور فرانسه آن را ناشی از «وضعیت بحرانی اروپا» میداند.
شاید در ابتدا تصور شود که پیمان شنگن قربانی حضور گسترده مهاجرین در اروپا شده است، اما در اصل این پیمان مرزی مشترک اروپایی قربانی سیاست های امنیتی فاجعه آمیز غرب در قبال حمایت از گروه های تکفیری شده است.
تحقیقات بسیاری نشان داده است که پیمان شنگن باعث رونق تجارت میان کشورهای عضو این پیمان شده است؛ بر تعداد توریست ها افزوده و نیز صادرات و واردات را گسترش داده است.
بر این اساس دیگر شاهد صدور ویزای شنگن با قوانین و شرایطی که تاکنون وجود داشته است نخواهیم بود و احتمال صدور دوباره ویزاهای ملی ـ ویزاهای محدود به حضور و اقامت در یک کشور اروپایی ـ تقویت خواهد شد، پدیده ای که شوک زیادی به طرفداران حفظ پیوستگی مرزی و جغرافیایی در اروپای واحد وارد خواهد کرد و شاید با این روند شاهد بازگشت اروپا به دوران دیوارکشیهای جنگ سرد شود. دیواری که مهمترین علت آن دخالت نابخردانه و مخرب غرب در شکلگیری گروههای تروریستی است.