به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو،جنجالهای سیاسی همیشه با ظاهر زیبا، فریبنده، قانونی و البته حق طلبانه به راه میافتند. عدهای با هدف تامین منافع نامشروع برنامه ریزی میکنند تا از خلاءهای قانونی و روشهای ناجوانمردانه برای هدف قراردادن رقیب سوء استفاده کنند. طوری که حق را به جای باطل و باطل را به جای حق نشان میدهند و نام آن را دلسوزی، افشاگری و مبارزه با فساد اعلام کرده و در این میان عدهای مظلوم قربانی میشوند. اما نقطه جالب اینجاست که بعد از مدها هیاهو و تیلبغات، وقتی از ایشان سند و مدرک برای اثبات ادعایشان خواسته میشود تو میمانی و یک دل خالی چراکه وقتی انسان دلخوش به کسی جز خدا و چیزی جز حق کند یک روز او میرود و تو میمانی و یک دل خالی!
مدیریت وزارت علوم دولت یازدهم که از عجایب تاریخ و تجربیات تلخ مدیریتی است تاکنون دو سرپرست و دو وزیر را به خود دیده یعنی در طول دو سال چهار نفر مدیریت این وزارتخانه را تاکنون بر عهده داشتند که این وضعیت بیسابقهای در کشور است. افرادی که برای این سمتها انتخاب و معرفی شدهاند سوابقی دارند که بررسی و گرایشات سیاسی آنها و از طرف دیگر همسویی رویکرد ایشان در مدیریت علمی کشور با گرایشات سیاسی گروههای وابسته قابل توجه است.
روز ۲ آذر ۹۴ دو نفر از مدیران سابق وزارت علوم که در واقع هر دو به مدت چند ماه سرپرست این وزارت بودند طی مصاحبههایی مطالبی را در مورد یک موضوع خاص مطرح و بر ادعاهای قبلی تاکید کردند. تکرار این مسائل بعد از اعلام صدور مجوز مقام معظم رهبری جهت رسیدگی شکایات دانشجویان بورسیه در قوه قضائیه علی رغم ایجاد انسداد قضایی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنین اخباری که از ستاد وزارت علوم در خصوص مدیریت تبلیغات انتخابات مجلس در اسفند ماه آتی شنیده میشود شائبه سیاسی بودن آن را تداعی میکند.
ابتدا مصاحبهای از جعفر توفیقی اولین سرپرست وزارت علوم در دولت یازدهم منتشر شد. در این مصاحبه وی ادعاهایی مطرح کرد که نکته جدیدی در آن نبود. آنچه حافظه تاریخی جامعه به یاد میآورد این است که رئیس جمهور وعهده داده بود گزارش عملکرد دولت خود را در طول صد روز اول اعلام خواهدکرد.
سوال اینجاست که موضوع بورسیههای دولت قبل، چه ربطی به عملکرد دولت یازدهم در طول صد روز اول کاری دارد؟ و اساسا تیم جدید چرا به جای ارائه گزارش اقدامات خود، بررسی عملکرد دولت قبل را از اقدامات خود اعلام میکند؟ نتیجه شش ماه بررسی متناوب منجر به شناسایی بدون ارائه سند ۳۶ نفر متخلف به نمایندگان مجلس شد، حال اگر وزارت علوم بدون اینکه تمام انرژی خود را صرف این موضوع کند، با ارائه برنامهای عملیاتی تلاش برای رشد علمی کشور میکرد آیا شاخصها اینقدر تنزل رشد را نشان میداد؟
سپس محمدعلی نجفی سرپرست سابق وزارت علوم و مشاور اقتصادی رییس جمهور در نشستی که توسط انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در دانشکده فنی این دانشگاه در همان تاریخ برگزار شد، درباره بورسیههای غیرقانونی دولت سابق با تاکید بر اینکه درباره بورسیهها یک گزارش توصیفی ارائه میکنم نه یک گزارش تحلیلی، اظهار داشت: از زمانی که سرپرست وزارت علوم بودم و همچنین در زمان آقای فرجیدانا و همین الان که آقای فرهادی وزیر علوم است، تلاش بر این بوده که به مسئله بورسیهها به عنوان موضوعی سیاسی نگاه نشود و آن را منصفانه بررسی کنیم.
وی گفت: «البته ذکر این نکته هم ضروری است که سازمان بازرسی نیز قبل از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید از این موضوع اطلاع داشت اما هیچ وقت از سازمان نامهای دریافت نکردیم.» اگر چنین است ذکر نام سازمان بازرسی کل کشور در بیانیه ۲/۸/۹۳ وزارت علوم که مبنای بررسیهای وزارت قرارگرفته یکی از تخلفات شما و قابل پیگیرد قانونی است کمااینکه این سازمان رسما ادعای وزارت علوم را تکذیب کرد. بنابراین از یک طرف اعلام میکنید هدف ما سیاسی نبود از طرف دیگر بدون سند و مدرک خلاف واقع میگویید.
بنابراین در پاسخ به مسئولین وزارت علوم در سخنرانیها و اطلاعیههای مکررا که ادعا نمودهاند که حسب مکاتبات و خواست سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات، ایشان ناچار از برخورد نسبت به دانشجویان بورسیه هستند باید گفت:
۱- سازمان بازرسی کل کشور هر گونه مکاتبهای با وزارت علوم در این خصوص را در تاریخ۲۲/۰۱/۹۴ تکذیب نمود.
۱-۱- کمیسیون اصل نود طی بررسیهای دقیق و نسبتاً طولانی طی نامهای در مورخ ۳۰/۰۱/۹۴ نتیجه را جهت اجرا به وزیر محترم علوم ابلاغ مینماید و تاکید مینماید که تصمیمات شورای مرکزی بورس بر اساس قوانین از جمله قانون اعزام و آییننامههای اجرایی این قانون، مورد تایید است، لذا تعیین شرایط و ضوابط متقاضیان بر عهده آنهاست و نمیتوان از آنها ایراد گرفت.
۱-۲- صورتجلسه مورخ ۱۱/۰۳/۹۴ کمیسیون اصل نود مجلس و دادستان دیوان محاسبات که با حضور دادستان دیوان محاسبات (آقای فیاض شجاعی)، رییس کمیسیون اصل نود (آقای پورمختار)، نماینده مجلس (آقای حمیدرسایی)، معاون وقت وزیرعلوم (آقای دکترمحمودملاباشی)، معاون وزیرعلوم (آقای دکتر نصیری قیداری)، عضو کمیسیون آموزش مجلس (آقای دکترزارعی) و معاون حقوقی و امورمجلس دیوان محاسبات کشور (آقای تیموری) تشکیل گردیده بود؛ تاکید مینمایند که مسئله بررسی صلاحیت و شایستگی دانشجویان برای دریافت بورس هیات علمی در صلاحیت این دیوان نیست و منحصراً در صلاحیت شورای مرکزی بورس قرار دارد (که پرونده تمامی دانشجویان بورسیه به تایید شورای مرکزی بورس وزارت علوم وقت رسیده است) به علاوه تاکید مینمایند که تاکنون مراجع قضایی دیوان محاسبات هیچ گونه اعلام نظری نسبت به مسئله دانشجویان بورسیه نداشتهاند تا مسئولین وزارت علوم به استناد آن اقدامی انجام داده باشند.
۱-۳- صورتجلسه مشترک ۲۶/۰۵/۹۴ کمیسیون اصل نود و کمیسیون آموزش تحقیقات مجلس و دیوان محاسبات کشور تاکید مینمایند که مسئله بررسی صلاحیت و شایستگی دانشجویان برای دریافت بورس هیات علمی در صلاحیت این دیوان نیست و منحصراً در صلاحیت شورای مرکزی بورس قرار دارد.
۲- وزرا فعلی و سابق و سرپرستان سابق وزارت علوم در دولت یازدهم ادعا مینمایند که از اصلیترین تخلفات شکل گرفته در مسئله بورسیهها آن است که در دولت قبل بصورت غیر قانونی برگزاری آزمون برای اعطای بورسیههای هیات علمی لغو گردیده است. حال آنکه:
۲-۱- مطابق ماده هفتم قانون اعزام دانشجو به خارج مصوب ۲۵/۰۱/۱۳۶۴مجلس شورای اسلامی، از نظر قانون گذار «صلاحیت علمی افراد بر اساس سوابق دانشگاهی متقاضی و آزمون علمی تعیین میشود» برگزاری آزمون و موفقیت داوطلبین در آن، شرط اعطای بورس تحصیلی بوده با این حال اینکه تفسیر قانون مذکور و تعیین مصداق آزمون بر عهده مسئولین اجرایی بوده است لذا تغییر تفسیر مجری از مصداق آزمون و جایگزین نمودن فرآیند آزمون شفاهی و مصاحبه علمی به جای آزمون کتبی نقض قانون و تخلف نبوده است.
۲-۲- برخلاف ادعای انتساب این تغییر به مسئولان دولت قبل باید توجه داشت که تغییر آزمون کتبی به آزمون شفاهی و مصاحبه علمی در دولت هشتم (دولت اصلاحات) انجام شده است از این حیث در دولتهای نهم و دهم هیچ گونه تغییر رویهای در فرآیند برگزاری آزمون و احراز صلاحیتهای داوطلبین اتفاق نیفتاده است.
۳- به کرات ادعا شده است تعداد زیاد موارد تبدیل بورس خارج به داخل یکی از مصادیق سوء استفاده دانشجویان بورسیه است؛ حال آنکه
۳-۱- بحث تبدیل بورسهای تحصیلی خارج به داخل راهکاری بود که از طرف مسئولان وقت وزارت علوم پس از اعمال تحریمهای گسترده علیه کشور و فقدان منابع ارزی لازم برای اعزام دانشجویان بورسیه به خارج از کشور در پیش گرفته شد و تقریبا دانشجویان مجبور به قبول این راهکار بودند چرا که در غیر این صورت بورس تحصیلی ایشان لغو میگردید و الا کیست که نداند تحصیل در بهترین دانشگاههای جهان آن هم با هزینه دولت و با دریافت مقرری لازم برای تامین معاش فرد و خانواده او در مدت زمان اشتغال او به تحصیل، فرصت مغتنمی است که از دست دادن آن به بهای تحصیل در هر یک از دانشگاههای کشور و پرداختی ناچیز کمک هزینههای تحصیلی وزارت علوم به بورسیههای داخل را هیچ عقل سلیمی تجویز نمینماید.
۳-۲- در مورد تبدیل بورس خارج به داخل دانشجویان دکتری و معرفی به دانشگاههای داخل کشور، به اطلاع میرساند که باتوجه به قوانین جدید، دانشگاههای کشور علاوه بر جذب دانشجو از طریق آزمون سراسری، از روشهای دیگر نیز نسبت به پذیرش دانشجو اقدام میکنند (اطلاعیههای پذیرش دانشجویان دکترای موسسات آموزش عالی).
۳-۳- همانطور که در بند ۳ بخشنامه ۲۱۴۷۳/۱/۴۲ مورخ ۰۳/۰۴/۸۳ آقای دکتر ظریفیان و آقای دکتر خالقی موضوع تبدیل به داخل پذیرفته شدگان اعزام به خارج از سال ۸۳ و از سالها قبل از آن برقرار بوده است.
۳-۴- در این خصوص از وزرای محترم وقت آقای دکترزاهدی طی نامهٔ شماره ۲۱۶۲۴/۴ مورخ ۶/۳/۱۳۸۵ و آقای دکتر دانشجو طی نامههای شماره ۲۸۵۱۴/۴ مورخ ۰۹/۰۸/۸۸ و شماره ۶۸۷۱۹/۱۱ مورخ ۱۲/۰۵/۱۳۸۹ استعلام شده و مجوزهای لازم کسب گردیده است.
۴- بعد از سخنان مقام معظم رهبری، وزیر علوم تنها در یک مصاحبه خبری داخل وزرات در مورخ ۰۳/۰۶/۹۴ تصمیمات خود را در هشت بخش ابلاغ نمود، و تا به امروز این تصمیمات به صورت کتبی اعلام نشده است. و روسای کمیسیون اصل نود و کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس این تصمیات شفاهی را خلاف قانون میدانند.
۵- به رغم مصوبه شماره ۴ شورای مرکزی بورس مورخ ۲۴/۱۰/۸۷ که مسئولیت بررسی معدل مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشجویان مظلوم بورسیه را بعهده شورا گذاشته و براین اساس و بدلایل مختلف دیگر، تحصیل و بورس آنها را مورد تایید شورا مرکزی بورس سابق قرارداده است، متاسفانه به دلایل بیاساس، سازمان امور دانشجویان آنها را موظف به ثبت نام با پرداخت هزینه تحصیلی کرده است.
از طرفی کدام سعی شما بر این بوده که حرمت دانشجویان بورسیه حفظ شود؟ شما از دانشجویان بورسیه سوال کنید و به طور ناشناس با یکی از دانشجویان به سازمان امور دانشجویان و وزارت علوم برای پیگیری وضعیتش بروید و ببینید چطور حرمت این افراد شکسته شده و به آنها انواع اتهامات و توهینها شده است. منتشر کنندگان اسامی هدفی جز جوسازی سیاسی نداشتند و این بر همگان معلوم است اما اگر وزارت علوم از افشای نقش خود در این اقدام ترسی ندارد چرا تابحال از آنها شکایت نکرد؟ آیا دلیلی جز این دارد که این شکایت منجر به محکومیت مدیران متخلف وزارت خواهدشد؟
شما مدعی عقلانی و منطقی بودن تصمیم خود شدید درحالیکه اغلب آمارهای اعلام شده وزارت علوم از ابتدا تا کنون به قدری تناقض داشته که اعتبار کارشناسی آن از بین رفته بنابراین بررسیها نیاز به کار کارشناسی بیطرفانه داشت. کدام رفتار شما چنین روند و نتیجهای را نشان میدهد؟ به نظر شما رسانهای کردن مسائل هدفی جز ایجاد موج و جوسازی دارد؟ از طرفی چرا در مورد جوسازیهای رسانهای که مورد نقد رهبری قرارگرفت حرفی نمیزنید؟
چرا از نظر رئیس مجلس میگویید ولی حرفی از جلسات کمیسیون تخصصی آموزش و تحقیقات و اصل ۹۰ مطرح نمیکنید؟ همین شیوه رفتار شما مصداق سیاسی کاری نیست؟
سوال دیگر اینجاست که اگر وزارت علوم دولت یازدهم حتی قصد اعلام وضع موجود و ادعای کشف حقیقت و مبارزه با فساد را داشت چرا از طریق مصاحبه و رسانهای کردن موضوع مورد ادعا پیش از طی مراحل قانونی، آن را توسط رئیس سازمان امور دانشجویان رسانهای کرد و این مصاحبه فرآیند سیاسی کاری و حاشیه سازی را کلید زد و خوراک تبلیغاتی مخالفین و معاندین داخلی و خارجی را فراهم کرد؟ آیا میتوان حجم حملاتی که در طول این مدت علیه اعتبار نظام شد را نادیده گرفت؟ این حملات با کدام مورد مشابه قابل مقایسه است و اصولا این فرآیند و هدف از آنچه میتوانست باشد؟ آیا مدیرانی که اقدام به مصاحبههای محرک و جنجالی کردند با ادعای مدیران دولت یازدهم مبنی بر تجربه و پختگی و سوابق قبلی قادر به تشخیص راه درست رفع مشکلات نبودند؟
در کشور ما مراجع قانونی، نظارتی و قضایی کاملا مشخص و فعالند. اگر کسی نظام را پذیرفته و در این نظام مسوولیتی را به امانت گرفته چرا ادعای خود را از طریق این مراجع طرح و پیگیری نمیکند؟ آیا دلیلی جز این دارد که دو فرض فوق در باطن منتفی است؟
سوال دیگر این است که وقتی شما با راه اندازی هدفمند جنجال رسانهای، ۳۷۷۳ دانشجوی مومن و نخبه انقلابی کشور را مورد حمله قرار میدهید و با ایجاد فشارهای روانی از وضعیت عادی زندگی خارج میکنید چطور انتظار دارید تمام جامعه از شما حمایت کند؟ آیا تصور میکنید جامعه ادعاهای شما را باور میکند؟ اقدام شما برای حفظ حقوق دانشجویان بورسیه چه بود؟ جز اینکه با راه اندازی یک فرآیند غیرقانونی در قالب تشکیل کمیته تعیین مصادیق بورس که به گفته رئیس دیوان عدالت اداری اساس تشکیل آن غیر قانونی بود، تخلف کردید و این تخلف طی نامه مورخ ۱/۶/۹۴ کمیسیون اصل ۹۰ مجلس به دفتر رهبری و سران قوا گزارش شد؟ کدام موانع سر راه شما بودند؟ منظور شما کدام راه است و اساس شما چه قصدی داشتید که مانع ایجاد شد؟
اگر فرض بگیریم که همه ساله در هر آزمون و گزینشی درصدی خطا وجود دارد آیا این خطا در سالهای قبل و دولتهای اصلاحات و سازندگی وجود نداشت؟ چرا وزارت علوم دولت یازدهم در مقابل درخواست کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در خصوص رسیدگی به بورسهای اعطایی از سال ۶۸ به بعد به شدت مخالفت کرد؟ دلیل این مخالفتها چیست؟ نگرانی آقایان از چیست؟ چرا شما برای اثبات حقانیت عملکرد خودتان که از مدیران وقت وزارت علوم بودید داوطلب شفاف سازی بورسیههای آن دولتها نشدید؟
بنابراین اساس این اقدامات طبق فرمایشات مقام معظم رهبری سیاسی بوده و در این رابطه متاسفانه به عده زیادی از دانشجویان بورسیه و خانوادههایشان ظلم شد و امیدواریم نظام مقدس اسلامی با فوریت این ظلم را هم به لحاظ کیفری و حقوقی با هدف اعاده حیثیت و احقاق حقوق مکتسبه مورد رسیدگی قرار داده و ظالمین را به مجازات قانونی برساند.
جزاک الله خیرا
اینا همش حرفه.
از یاد ها خواهد رفت و هیچ کسی تاکید میکنم هیچ کسی هم پیگیر نمیشه متاسفانه...
میگم هیچ کس یعنی هیچ کسی!!!!
اگر پیگیری شد و حق به حقدار رسید من به این نظام اطمینان میکنم. نشد فاتحه را خوانده ام یک آب هم روش...
به زندگی خودم ادامه میدهم. بیخیال هر کسی که میخواد بخوره. من هم میخورم یک آب هم روش. نوش جان من و امثال من!!!