گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» یادداشت دانشجویی* ؛ فردا روز دانشجو است و میتوان از هر دری سخن گفت، چون دانشجو چند بعدی است، اما من دغدغه ام مظلومیت دانشجو است.
چقدر بد است که نگاه های سیاسی و بهره کشی رسانه ای. وقتی که میبینیم، دانشجو فقط در ۱۶ آذر هر سال مهم میشود، دلم میگیرد.
دلم که میگیرد یاد فتنه ۸۸ میافتم. روز بعد از اعلام نتایج انتخابات ۸۸ ، امتحان مرصادالعباد داشتم.
وقتی از سرویس دانشگاه پیاده شدم، موجی از جمعیت را دیدم که سرد شدنش سخت بود.با خودم گفتم چطور میشود در چنین فرصت کوتاهی این قدر هماهنگ جمعیت را به راه انداخت و شعارهای قافیه دار آماده کرد و بیانیه نوشت؟
بچه ها، امتحان دانشکده فنی را به هم زدند و دانشکده علوم انسانی دانشگاه گیلان را به آشوب کشیدند و بعدش که به در پشتی دانشکده رسیدند، کل شیشه ها را شکستند.
دانشجویی که پارچه سبزی به صورتش بسته بود و با لگد شیشه را شکست آن قدر داغ بود که حتی متوجه خونریزی پایش هم نشد.
شعارهایی میدادند که برخی زشت بودند و برخی زیبا. خانم استادی که بوی فرنگ میداد، من و رضا را تشویق میکرد یا بهتر بگویم تحریک میکرد به آشوب و میگفت باید حق خودتان را بگیرید.
بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید گزینه ریاست یکی از دانشگاه های معلم استان شد. البته حق داشت گزینه باشد، چون با پسر و شوهرش در فتنه فعال بود و به بیان خودش خانوادگی حق خودشان را مطالبه کرده بودند.
مفصل است شرح حال آن روزهای دانشگاه گیلان، در آن هیاهو و غبار نفاق، مطمئن بودم که خیلی از دانشجو ها نمیدانند چرا شعار میدهند.
وقتی بین جمعیت رفتیم و سوال کردیم از علت شعار ها و حضورشان، پاسخ آن ها این بود که آمده ایم امتحان را کنسل کنیم، آمده ایم که آماده باشیم.
یادم نرفته چهره هایی را که از بیرون دانشگاه آمده بودند و رهبری میکردند جمعیت جوانان داغ دانشجو را.
خیلی خوب سوار موج احساسات پاک بچه ها شدند، بچه هایی که هر کدامشان آینده ای بودند و هستند برای این مرز و بوم.
دلم پر است از اساتیدی که مدرس رشته های علوم انسانی بودند و آن روزها سخنران شده بودند، هم عمومی و هم خصوصی، نمیگذاشتند دانشجو آرام باشد و فکر کند.
البته در نهایت دانشجو ضرر کرد، اساتید که طوری نشدند، اتفاقا برخی از ان ها این روزها مسئولیت استانی هم گرفته اند، خب باید هم بگیرند، ۸ ماه جنگ نرم کرده اند آقایان و خانم ها ... .
خوب میدانم که این طرز فکر، طرز فکر همان سیدی است که وقتی دانشجوها در جلسه ای به او اعتراض کردند، تهدیدشان کرده بود به بیرون کردن و متهمشان کرده بود به نفهم بودن و در عین حال شعار میداد: مخالفم زنده باد.
ای دختر و پسر دانشجو! چشم برهم بزنی فارغ التحصیلی و دور از روزهای سبکباری و آزادگی این چند سال دانشجویی.
اگر حساس نباشی به جریان ها، سواری میدهی. حال این جریان میخواهد سیاسی باشد یا ضد اخلاقی یا ... .
پلید است طرز فکری که دانشجو را ابزار میداند برای درآمد.
اردوی مختلط میبرد و زمینه عقب گرد دانشجو را مهیا میکند، طرز فکری که دانشجو را وسیله میکند برای ارتقای مقام در هیئت علمی.
ابزار میداند برای رأی آوردن فرد یا افراد جناحی.
دانشجو! ! بیدار باش! امروزِ تو، روز استکبار ستیزی است، حال این مستکبران داخلی باشند یا خارجی...
بیدار باش که روزهای سخت و بزرگی در پیش رو داری.
رهبرت سر دوشی افسری جنگ نرم را به شانه ات چسبانده است.
حتی اگر برخی ها که زمانی وزیر این کشور بودند و بوی فتنه میدهند و پیشرفت علمی تو و دانشگاهت و کشورت را توهم میدانند، تو داندانهایت را بفشار و ذهن و جمجمه ات را به خدا بسپار که صبح نزدیک است.
مجتبی صولتی – فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است
کاش دانشجو و دانشگاه به جایگاه اصلی خودشان در کشور ما برسند و کاش تمام خاطرات شفاهی فتنه 88 مکتوب و ثبت و ضبط شود