به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از همدان، یکی از اهداف پیدا و پنهان آمریکاییها و دولتهای سلطه در سالهای پس از انقلاب علیه ایران، پیاده سازی پروژه نفوذ و خالی کردن انقلاب از هویت اصلی خودش بوده و است.
در این جهت جریانهای رسانهای، رسانهها، خبرگزاریها، فعالان رسانه، هنرمندان و شخصیتهایی که تیپ قهرمان دارند، در رصد پروژه نفوذ قرار گرفتهاند و از آنها استفاده ابزاری شده است.
برخی از رسانهایها البته خود نیز به دست اندرکاران پروژه نفوذ تبدیل شده و در جهت پیاده سازی آن به دشمن کمک میکنند. به همین منظور یکی از وظایف ذاتی دستگاه های اطلاعاتی مراقبت از جمهوری اسلامی و عدم اجازه برای رخنه و نفوذ تعریف می شود.
چند هفته پیش بود که اطلاعات سپاه اعلام کرد، تعدادی از اعضای شبکه نفوذی وابسته به دولتهای امریکا و انگلستان در کشور بازداشت شدند. سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیهای اضافه کرده بود: چند تن از اعضای شبکه نفوذی همکار با دولت های متخاصم غربی را که در فضای مجازی و مطبوعات کشور فعال بودند، بازداشت شدند.
این بازداشت ها البته با واکنش هایی از سوی شبکه های ضد انقلاب همراه شد، شبکههایی که نیروهای نفوذی خود را در بند اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میدیدند؛ در این پرونده مجموعهای از مجربترین فعالان رسانهای اوپوزیسیون خارجی و داخلی در یک فرآیند پیچیده و هرمی چندلایه با شبکهسازی از خبرنگاران داخلی در جهت ادراکسازی تلاش میکردند.
نکته مهم این پرونده ادراکسازی و اولویتسازی برای افکار عمومی است، آنها تلاش کردند در داخل ایران مجموعهای از روزنامهنگاران و فعالان رسانهای را جذب کنند؛آنها عناصر و ساختار بهظاهر پیچیده و غیرقابل شکستی را برای خود ایجاد کرده بودند؛ زیرا کاملاً نکات حفاظتی را رعایت میکردند و پوشش مختلف و نامهای مستعار متعددی را برای خود ایجاد کرده بودند.
مبالغ و پولهایی از خارج از کشور برای این افراد از طریق صرافیها، عناصر محدود و برخی افراد خاص برای این افراد تزریق میشد؛ عوامل این شبکه نفوذ تلاش میکردند توسط نظریهپردازان امنیتی سرویسهای اطلاعاتی غرب این شبکه را برای ادراکسازی افکار عمومی و تشکیل شبکههای سازماندهی شده در داخل کشور ایجاد کنند.
این فرآیند با طراحی و بودجهریزی پنهان از طریق سرویسهای جاسوسی آمریکا و هدایت سیاسی و دیپلماتیک انگلستان انجام میشد.
عوامل این شبکه نفوذ در کار رسانهای مهارت بالایی داشتند و آنها با تمرکز، هماهنگی و پشتیبانی اطلاعاتی و دیپلماتیک برخی از کشورهای اروپایی با محوریت هلند و از طریق بنیادهای وابسته به وزارتخانههای خارجه هلند، انگلستان و سوئد برای شبکهسازی در داخل ایران و جذب برخی از نخبگان رسانهای تلاش کردند.
این در حالی است که رهبر فرزانه انقلاب به هنگام و پس از جمعبندی مذاکرات با عنوان «برجام» از نقشه و خدعه آمریکاییها به عنوان دشمن اصلی ملت ایران رونمایی کرده و فرمودند: «نیت آنها این بود که این مذاکرات و این توافق هستهای را وسیله قرار دهند برای نفوذ به داخل ایران. نه نفوذ اقتصادی آمریکایی را اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را؛ با همه توان مقابله خواهیم کرد.» مقام معظم رهبری در چند ماه گذشته، با تکرار بیش از 70 بار واژه «نفوذ» در بیانات خود، به تبیین و تشریح نقشههای آمریکا برای انقلاب اسلامی و ملت ایران برای دوره «پسا برجام» اقدام کردهاند؛ معظمله خطر نفوذ را در دیدار با فرماندهان سپاه، در سطح یک تهدید بزرگ اینچنین توصیف میفرمایند: «امروز نفوذ دشمن، یکی از تهدیدهای بزرگ است برای این کشور که به دنبال آن هستند.»
مقام معظم رهبری، «نفوذ موردی و نفوذ شبکهای و جریانی» را دو روش عمده طراحان این پدیده عنوان میکنند و معتقدند: در نفوذ موردی، عناصر با زدن ماسک و در چهره دوست در خانه افراد ورود میکنند؛ اما نفوذ جریانی و شبکهای خطرناکتر است، که در این روش، دشمن با پول و جاذبه جنسی در درون ملت شبکهسازی میکند تا سبک زندگی را تغییر دهد.
احمد آریایینژاد، نماینده مردم ملایر در مجلس شورای اسلامی در این خصوص با خبرگزاری دانشجو در همدان به گفتوگو نشست:
دلیل نفوذ رسانهای که اخیرا اتفاق افتاد، چه بود؟
با تأملی در تاریخ جهان مشاهده میکنبم که نفوذ همواره از سوی دشمنان وجود داشته و مقدمهای برای رسیدن به اهداف شوم آنها در همه کشورها بوده؛ اما در کشور ما که رمز پیروزی جمهوری اسلامی اتکا به خداوند و پیروی از رهبر انقلاب است، وحدت محکمی بین ملت ایران به وجود آورده است.
دشمنان انقلاب اسلامی درصدد شکستن این وحدت هستند و به همین جهت به نفوذ روی میآورند و ممکن است نفوذ تا جایی پیش رود که در ارکان بالا دست نظام هم مشاهده شود؛ بنابراین اگر باورهایی چون اقتصاد مقاومتی، مبارزه با استکبار در مسئولان و ملت ایران از بین برورد، نفوذ به موفقیت می رسد.
باید توجه کرد که نقشه دشمن بر این است که وحدت ملت ایران اسلامی مبنی بر اعتقاد بر ارکان نظام جمهوری اسلامی را از بین ببرند و در این جهت برنامه های متفاوتی را در پیش میگیرند؛ بنابراین نفوذ امر جدی است و نباید حس دشمن شناسی از بین برود و به همین دلیل است که افراد باید مراقبت ویژه و مستمر از خود داشته باشند تا به این دام نیفتند.
چرا موضوع پرداخت مبالغی از سوی انگلیس به 19 نفر در ایران از سوی مسئولان رسانهای نمی شود؟
دشمنان از طرق مختلفی وارد شدهاند و بیشترین راه نفوذ آنها فرهنگی و اقتصادی است و نکته حائز اهمیت این است که نباید اجازه داد که باور با استکبار کنار بیاییم و بازار مصرف کالاهای تولیدی آنها باشی، در بین ما ایجاد شود؛ چراکه استکبار جهانی به دنبال این نیست که ظاهر دین اسلام را از ما بگیرد؛ بلکه میخواهد محتوای آن را از ملت ایران اسلامی بگیرد.
دشمن میخواهد هر فردی به انجام فرایض ظاهری دین اکتفا کند و وارد عرصه سیاسی و مبارزه با استکبار نشود و مشاهده میکنیم که عدهای از مسئولان این موضوع را دست کم گرفتهاند و به این موضوع خوش بین هستند و عده ای هم خود را نزدیک به آن میدانند و سکوت اختیار میکنند که این امر برای انقلاب اسلامی بسیار خطرناک است.
قوامی، مسئول سیاسی سازمان بسیج دانشجویی همدان نیز در این خصوص به خبرگزاری دانشجو در همدان، گفت: طبق منویات مقام معظم رهبری موضوع استکبارستیزی با رویکرد مقابله با نفوذ دشمن جزو ارکان اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران است که با اتفاقاتی که در زمینه نفوذ رسانه ای در ماه اخیر افتاد، اهمیت آن بر ما مشخص شد.
وی ادامه داد: دشمن در صدد است تا یکپارچگی جامعه و اتحاد ملت ایران را به خطر بیندازد؛ بنابراین نفوذ امر بسیار خطرناکی است و باید مورد توجه مسئولان قرار گیرد و مشاهده میکنیم که در برهه حساس تصویب برجام مقام معظم رهبری به بسته شدن راه های نفوذ تاکید کردند و فرمودند که باید با هرگونه نفوذ اعم از نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مبارزه کرد.
مسئول سیاسی سازمان بسیج دانشجویی همدان خاطرنشان کرد: سخنان وی می توان روشهای نفوذ را به خوبی استنباط کرد؛ بزک کردن چهره شیطان یکی از راههای نفوذ است و این موضع مهم است که اشخاصی که در تسخیر لانه جاسوسی حضور داشتند و به درستی کار خود معتقدند چرا به دنبال بزک کردن چهره شیطان هستند و این کارناوال را راه اندازی کرده اند و تصور میکنند آمریکا با غسل دادن تطهیر می شود؟
قوامی تصریح کرد: یکی از روشهای نفوذ هدایت مجموعههای فرهنگی است به این معنی که در بین افراد رسانهای رخنه کنند و با توجه به اینکه نفوذ مانند کار فرهنگی پدیده تأثیر تدریجی را به دنبال دارد و در میانمدت و بلندمدت به ثمر مینشیند، نفوذ رسانهای میتواند راهکار مناسبی برای تحقق اهداف دشمنان باشد.
وی اضافه کرد: القای عبور از انقلاب یکی دیگر از روش های نفوذ است و برخی از اشخاص که خود را صاحب فکر می دانند و انقلاب اسلامی را رصد میکنند، میگویند لازمه رسیدن به جامعه جهانی، عبور از انقلاب است.
مسئول سیاسی سازمان بسیج دانشجویی همدان تصریح کرد: در برخورد با استعمار که به سه نوع کهن، نوین و فرانوین تقسیم میشود، نکته حائز اهمیت این است که امروز باید در خط مقدم مبارزه با استعمار فرانوین باشیم؛ چراکه در استعمار کهن اروپاییها برای نفوذ در کشورها به به جنگ متوسل میشدند و در استعمار نوین که در اوایل قرن بیستم رخ داد به دنبال تربیت افراد و انتخاب انها به عنوان پادشاه،وزیر و غیره بودند که تشکیل حکومتهای سلطنتی از نتایج آن است.
قوامی ادامه داد: ولی در استعمار فرانوین یکی از اولویتها در این حوزه، نفوذ به مراکز فرهنگی است که رسانهها و دانشگاهها در صدر آن قرار دارند، با نگاهی به تاریخ سرگذشت قوم بنی اسرائیل میتواند برای ما عبرت قرار گیرد؛ چراکه یکی از دلایل سقوط قوم بنی اسرائیل به دام افتادن در شرک و عدم تبعیت از رهبر خود است و دوم حضور منحرفان هنرمندی چون سامری است که از این قبیل افراد منحرف و هنرمند در طول جوامع بشری کم نبوده و نخواهد بود.
وی با بیان اینکه استفاده از ابزارهای تبلیغاتی پر سرو صدای عوام فریب از دیگر راههای نفوذ است که باید مورد توجه وافری قرار گیرد، گفت: از اهداف نفوذ رسانهای که اخیرا تفاق افتاده و توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) به دام افتادند از چند موضوع حائز اهمیت است: نخست نزدیک شدن به چهره های سیاسی و مشهور و دادن خط به آنها و ایجاد اختلاف بین مسئولان است و دوم تولید محتوا با هدف سیاه نمایی نظام جمهوری اسلامی ایران.
مسئول سیاسی سازمان بسیج دانشجویی همدان در پاسخ پرسشی مبنی بر ختم شدن ماجرای نفوذ به انگلیس، گفت: حیله گری انگلیس هیچگاه از اذهان مردم فراموش نمی شود؛ چراکه در در سال 1917 تا 1919 میلادی ده و نیم میلیون نفر از جمعیت کشور ما طبق اسناد خودشان با راهاندازی جتنگ اقتصادی و حربه انگلیس به کشور ایران کشته شدند.
قوامی با تصریح اینکه جنگ آن موقع اقتصادی بود و هم اکنون جنگ رسانهای را راه انداختهاند، افزود: طی سال های 1917 تا 1919 ایران با وجود اعلام بی طرفی در جنگ جهانی اول، بیشترین آسیب را از این جنگ ویرانگر دید و در حدود نیمی از جمعیت کشور قربانی مطامع کشورهای بزرگ و استعمارگر آن دوران شدند.
پس از آنکه جمعی از نمایندگان مجلس در تذکری خطاب به وزیر اطلاعات و وزیر ارشاد نسبت به نفوذ سرویسهای جاسوسی غربی در روزنامهها و رسانههای زنجیرهای هشدار دادند، علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به این هشدار واکنش نشان داد و با تأکید بر اینکه چیزی به نام «جریان نفوذی» در فضای رسانهای کشور وجود ندارد، تصریح کرد: «چنین نیست و آنها که چنین ادعا میکنند باید آن را اثبات کنند.»
علی جنتی خاطرنشان کرد: «هیچ نمیشود منکر این امر شد که رسانههای خارجنشین با برخی عناصر، روزنامهنگاران یا اصحاب رسانه داخلی ارتباط داشته باشند یا به آنها خط بدهند؛ اما اینکه در حد جریان معرفی شود، اینگونه نیست و من چنین چیزی را نمیبینم.»
علی جنتی این بار نیز توضیح نداد که چگونه میتوان «جریان نفوذ رسانهای» را انکار کرد و در عین حال مدعی خطدهی رسانههای خارجی به عوامل داخلی شد! آیا از نظر ایشان «خطدهی عوامل خارجی به داخلی» جریان محسوب نمیشود؟! این اظهارات تناقضآمیز میتواند حاکی از عدم اشراف وزیر محترم به کار رسانهای باشد.
گفتنی است حمایتهای مادی و معنوی غرب برای نفوذ رسانهای و هدایت افکار عمومی در ایران سابقهای دیرینه دارد. برای نمونه شبکه بوت و بدامن به عنوان باند نفوذ رسانهای انگلیس و آمریکا در ایران، مقدمات کودتای ۲۸ مرداد را فراهم کردند. همچنین پس از انقلاب اسلامی نیز باند سیامک پورزند، هوشنگ اسدی و غیره زیر نظر سرویسهای جاسوسی غرب به ایفای نقش رسانهای پرداختند.
کافی است آقای وزیر نگاهی گذرا به نشریات زنجیرهای بیندازند تا متوجه شوند که چگونه گزارش خبری شبکه دولتی انگلستان (BBC) سر از نشریات داخلی در میآورد و یا چگونه خط خبری «تطهیر چهرههای عصر پهلوی»، «حجاب اجباری»، «اعدامهای ۶۷» و غیره به صورت همزمان تبدیل به موضوع اصلی رسانههای خارجی و نشریات زنجیرهای میشود. به نظر نمیرسد این رویدادها حرکتی خودجوش در سطح رسانههای داخلی و خارجی باشند، متأسفانه اتخاذ چنین رویکردی نسبت به مقوله نفوذ رسانهای میتواند ناشی از سادهاندیشی آقای وزیر باشد!
اصولا آمریکا نمیتواند شاهد گسترش یک ایده و فکر آن هم در جهت مخالف با ارزشهای خود باشد؛بنابراین اقدام علیه برهم زننده منافع در دستور کار جدی آمریکا خواهد بود. از آنجا که انقلاب اسلامی ایران به عنوان تنها مخالف ارزشهای آمریکایی در منطقه شناخته میشود و از تفکری دیگر سخن میگوید؛ بنابراین میتواند نظم و ثبات معنایی و عینی آمریکا در منطقه را با چالش مواجه کند، همچنان که توانسته است. به همین سبب انقلاب اسلامی ایران چالش اصلی منافع آمریکاست و همین موضوع میتواند عرصه اصلی تنش و نزاع بین دو تمدن باشد؛ با نگاهی به سیاستهای آمریکا در طول تاریخ در جهت تحمیل ارزشهای آمریکایی، جمهوری اسلامی ایران باید در گام اول آمادگی لازم برای حفظ ارزشهای ایرانی خود را داشته باشد، مقولهای که ریشه در منافع ملی و هویت ملی این کشور دارد؛ یعنی همان طور که آمریکاییان در طول تاریخ کوتاه خود آن هم به واسطه ارتجاع اروپاییان و استعمار و اختناق ایشان به ارزشهای آمریکایی روی آوردند به همین صورت ایرانیان با الهام از منابع دینی اسلامی و حماسی به ایستادگی در برابر ظلم و مقاومت در برابر فشارها و تسلیم نشدن و پاسداشت کیان و ناموس خود روی آوردند و این جوهر اصلی ارزشهای ایرانی است که انقلاب اسلامی ایران آن را محکم و با صلابت کرده است.
در گام بعدی باید به تقویت ارزشهای بومی و ملی خود در میان نسل جدید همت گمارند. مقولهای که میتواند آینده انقلاب اسلامی ایران را تامین کند. در این میان نقش متفکران، دانشگاهیان، رسانهها و جریانهای سیاسی فرهنگی مهم از تفکر ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی ایران بیش از دیگران است.