به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، اساتید، دانشجویان و کارکنان دانشکده ارتباطات و رسانه صداوسیما در نامهای خطاب به دانشگاهیان، اصحاب رسانه و مدافعان حقوق بشر در دنیا از آنها خواستند تا سکوتشان را در برابر حوادث این روزهای جهان بشکنند.
متن کامل این نامه بدین شرح است:
دانشگاهيان، دانشجويان، استادان، رسانهايها، روزنامهنگاران، نويسندگان، زنان و مردان آزاده جهان.سکوت نکنيد!
ما از يک دانشگاه ارتباطات با شما سخن ميگوييم. ميگويند عصر کنوني عصر ارتباطات است. ميگويند در عصر ارتباطات، ارتباطات انساني توسعه مييابد؛ اما چنين نيست! ما در عصر فقدان و بلکه «بحران ارتباطات انساني» زندگي ميکنيم.بحران ارتباطات انساني به معناي بحران درک متقابل انسانها از يکديگر،زمينهساز بحرانيشدن روابط انساني، حقوق بشر و تبديلشدن تمامي شعارهاي انساندوستانه به يک دروغ بزرگ است.
رشد فزاينده تروريسم، دورشدن انسان از اصالت خويش،افول معنويت و قهر بشر با طبيعت و بسياري از مصاديق ديگر، نشانهاياز گسست روز افزون ارتباطات انساني است.در چنين شرايطي است که خشونت،انواع شيطنتهاي سياسي،تکبر و خودکامگي و بحران صداقت انساني توسعه مييابد.مگر نه آن است که در تمامي کتابهاي سواد ارتباطات و سواد رسانهاي،«عدالت»يک محور اصلي و پايه توسعه دانش ارتباطات است؟پس چرا اين همه بيعدالتي در تمامي عرصههاي ارتباطي و رسانهاي جهان موج ميزند؟
شهادت مظلومانه «شيخ نمر باقر النمر»يکي از مصاديق تروريسم دولتي و حاکميت رفتارهاي عصر جاهليت و ماقبل تاريخي در جايگاههاي رسمي و حقوقي در قالب رژيم عربستان است. هنگامي که بسياري از رسانههاي جهان به کشتن انسان مظلومي که تنها جرم او سخن گفتن از عدالت و حق بوده است عامدانه بياعتناييميکنند،آيا باز هم ميتوان از «عدالت رسانهاي و ارتباطاتي» سخن گفت؟ آيا هنوز ميتوانيم بگوييم «سواد رسانهاي» معناي واقعي خود را دارد،يا اين پول و قدرت است که بر نظام خبررساني جهان حاکم شده است؟ آيا ميتوان پذيرفت که حوادث «تصادفي نماياندهشده»اي مانند فاجعه کشتار حاجيان در مکه، مفقودشدن چهرههاي شاخص در آن جنايت و پس از مدتي جنازههاي آنان را تحويل دادن، يک ماجراي اتفاقي است؟اگر چنين نيست چرا نه تنها اجازه تشکيل يک «کميته حقيقتياب بيطرف» داده نشد، بلکه جنازه شهداي مظلوم و بيدفاع منا با رفتارهاي پليسي و با فشار خانواده شهدا در بازيهاي نمايشي به آنان تحويل شد؟
چه بر سر آرامش انسانها در قرن به اصطلاح ارتباطات آمده؟چه کسي ميتواند کشتار هزاران انسان که به قصد عبادت و براي تصفيه روح خويش به مکه رفتهاند را ببيند و سکوت کند؟به اين مي گويند «عصر ارتباطات انساني»؟کشتن آدمهاي بي گناه و بعد توليد بازيهاي پروپاگاندايي رسانهاي براي تحت الشعاع قرار دادن خبر اين آدمکشيهاي دولتي، عصر ارتباطات و عدالت رسانه اي نام دارد؟محروم کردن تمامي کشورهاي جهان از اخبار واقعي در دنيا و هدايت حيلهگرانه اطلاعات، عصر ارتباطات است؟چگونه دولتي که تصاويرفراموشنشدنيپوتينهاي سربازانش بر روي صورت و بدن هزاران زائريکه براي عبادت به حرم امن الهي رفته بودند قلب هر انسان آزادهاي را ريش ميکند ميتواند دم از تمدن،انسانيت و حقوق ارتباطات بزند.
کشتار روزانه زنان و کودکان بيدفاع یمنی در بيمارستان و مدرسه و خانه و مسجد در کدام مکتب انساني تاييد ميشود؟ چند سال است که همين پوتينها بر دهان مردم مظلوم بحرين ميکوبد و با رفتار بيمارگونه و توهمي پدرسالارانه جهان عرب را زير سلطه قدرت پول و توطئه گرفته است؟ حمايت از گروههاي تکفيري و سکوت مرگبار در برابر قتل عام مردم مظلوم و مسلمان سوريه،عراق،افغانستان، آفريقا وميانمار چه معنايي جز حمايت از «نسلکشي سازمانيافته» مسلمانان دارد؟ «تفرقهافروزي» آشکار ميان برادران شيعه و سني تا آن حدي پيش ميرود که سکوت مرگبار بر کشتار کودکان و زنان و مردان فلسطيني اهل تسنن و همدستي عملي با اشغالگران فلسطين هرگز با ظاهرفريبيهاي آل سعود همخواني ندارد.
بهراستي دستاندازيهاي مستکبرانه آشکار و پنهان به کشورهاي اسلامي دور و نزديک و حتي تلاش براي نفوذ در کشورهاي غربي از طريق «قمار گسترده دلارهاي نفت» با «کارخانجات اسلحهسازي» تا کي ادامه خواهد داشت؟ آيا بياعتنايي به چنين حوادثي، بشريت را با يک چالش بحران حقوق انساني و «افتادن تيغ به دست زنگيان مست»روبرو نميکند؟ نه!
خانمها،آقايان! اينهانهتنها هيچ ربطي به «دين مهرباني و انساندوستانه اسلام» ندارد بلکه نقشهاي حسابشده از جنس همان «شيطانصفتاني» است که ديروز به اسم «القاعده»و «طالبان»و امروز به اسم «داعش» خون بيگناهان را در سراسر جهان ميريزند و آرامش و امنيت انساني را به مخاطره انداختهاند. همانها که با قتل، تجاوز، توهين، نامهرباني و بيمسئوليتي با زائران خانه خدا روبرو ميشوند.
دين اصيل اسلام بر پايه کرامت و بزرگي انسانها بناشده و مبناي رفتاري و سبک زندگي آن عشق به تمامي انسانهاست.آنچه امروز، ديروز و روزهاي قبل بدست «خاندان حاکم بر عربستان» رخ داد نه اسلام است و نه انسانيت؛ بلکه کينهاي عميق و قبيلهاي نسبت به بشريت به شمار ميرود که از دوران ماقبل تاريخ و جاهليت براي اين فرقه به جا مانده است.عداوتيکه در همان زمان نيز، همواره قلب مهربان پيامبر مهرباني(ص) را ميشکست. بدانيد اين نوع فتنهگريها و بيگناهکشيها ديگر در چارچوب مرزهاي جغرافيايي محدود نميماند و ميرود تا همه آنها که خيال ميکنند حريم امن و خانه و کاشانه گرمي براي خود و خانواده و هموطنانشان فراهم کردهاند را نيز به مخاطرهاي جدي و غيرانساني بکشاند.
همانگونه که حوادث تلخ اروپا چهره سياه کشتار دستجمعي انسانهاي بيگناه را نشان ميدهد. اين انسانکشي، زبانه شعلههاي همان آتشي است که در کشتار دستجمعي منا و نوع کشتارهاي القاعدهاي و داعشي در جهان به پا شده و بهجاي مبارزه جدي با آن، «حرکات نمايشي» صورت ميگيرد. آتشي که حاکي از يک روش خبيثانه ناشي از نفرت از نوع انسان و بشريت است و انسانهاي انديشمند به خوبي «الگوي تکرارشونده» اين روش و منش را ميشناسند.
اي اهالي رسانههاي عالم، اي خبرنگاران آزاده، اي دانشگاهيان، دانشمندان، انديشمندان، مردان و زناني که ارزش والاينوع انسان و شکوه اين مخلوق عاليمرتبه را ميشناسيد و درک ميکنيد، سکوت شما تلخي تمامي اين جنايتهاي فراگير را دوچندان ميکند. فرياد "سکوت نکنيد" ما نه بهخاطر اين است که شهيد نمر يک روحاني عدالتخواه شيعه بوده است، و نه بهخاطر اين است که يک روحاني مسلمان است؛ بلکه فرياد ما حاکي از آن است که قتل يک روحاني بيگناه، قتل تنها يک انسان نيست؛ شيوهاي از آدمکشي است که فردا هيچ تفاوتي بين شيعه و سني و مسلمان و مسيحي نخواهد ديد.
آيا نشانههايي بيش از آنچه هويدا شده برايسازمانهايبينالمللي لازم است تا دست از انواع بيانيه و محکومکردنهايرنگارنگ بردارند و به اقدامي عملي، واقعي و مؤثر بيانديشند؟ آيا سکوتکنندگان در خونريزي مظلومان سهيم نيستند؟ ما دانشجويان،استادان و کارکنان دانشکده ارتباطات دانشگاه صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران به تماميهمکاران و همانديشان خود پيام مي دهيم؛ ديگر نميتوان تنها به حکم پيشرفتهاي تکنولوژيک، اين عصر را عصر ارتباطات خواند. روزگاري که انسان با تمام تکبر صنعتي خويش نسبت به نابودشدن شرافت و امنيت انساني سکوت ميکند،قطعاً«عصر بي ارتباطي انساني» است.
اينک دانشگاه، استادان و دانشجويان ما آمادگي و مطالبه دارند تا در فضايي برابر و روشنگرانه با دانشگاهها، مراکز و اشخاص علمي در سراسر جهان به مناظره بنشينند.
بياييددر خصوص بحران ارتباطات انساني و گسترش رفتارهاي جاهليت، نقض حقوق بشر، آلودهبودن دست صاحبان دلارهاي نفتي به سلاحهاي کشتار جمعي، جهانيکردن تروريسم کور، و نسلکشي انسانهاي بيگناه، سکوت عجيب و جهتگيري رسانههاي جمعي، سياستهاي دوگانه در برخورد با متهمان و... با هم به گفتگو و اگر مخالف هستيد به مناظره بنشينيم. رسانهايها، ارتباطاتيها، روزنامهنگاران،خبرنگاران،دانشجويان،استادان،انديشمندان و تمامي انسانهاي آزاده جهان.در اولين روزهاي سال ۲۰۱۶ ميلادي پيش از آنکه پول کثيف توطئه و نفرت چاههاي نفت چرت روشنکفرانه ما را جديتر از اين پاره کند،جرعهاي قهوه بنوشيد و سپس قدري فکر کنيد! اما سکوت نکنيد.سکوت نکنيد.سکوت نکنيد.
دانشجويان،استادان و کارکنان دانشکده ارتباطات دانشگاه صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران
۱۶/ديماه/۱۳۹۴
خورشيدي ۶/ژانويه/۲۰۱۶
ميلادي ۲۵/ربيعالاول/۱۴۳۷ قمري