برخی تشکل‌ها حرف‌های تکراری جریانات سیاسی را می‌زنند/ اگر ادعای اسلامی دارید تعطیلات عید به اردوهای جهادی بیایید

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از مشهد، سجاد اسداللهی، مسئول سیاسی دانشکده مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد در واکنش به اظهارات نماینده‌ی یک تشکل نوظهور در دانشگاه آزاد اسلامی مشهد با انتشار متنی آورده است:

 این روزها خبرهای جالبی از اعتماد به نفس برخی ها به گوش می‌رسد. مثلا کشوری به نام جیپوتی نه تنها اعلام قطع رابطه با جمهوری اسلامی ایران می‌کند بلکه اقدام به تهدید نظامی هم می‌نماید!

اهل فن می دانند که این قبیل تهدیدات که گاه گاهی خبرش به گوش مان می‌رسد  به دلیل نحله های فکری ناقصی که وجود دارد اتفاق می افتد. خارج از فضای سیاسی بین المللی ، ما نیز از هر چندگاهی شاهد چنین سرو صداهایی از سمت برخی از تشکلهای دانشگاه آزاد اسلامی مشهد هستیم.

گویا این اعتماد به نفس جیپوتی به این عزیزان هم رسوخ کرده و آنان را هم دچار توهم کرده است. تشکل هایی که تازه کیک تولد یک سالگی خود را در دولت بهشتیِ باسواد ها و شناسنامه دار های معتدل برش زده اند و تنها به تعداد انگشتان دست و پا عضوفعال دارند و خودشان را تشکلی ریشه دار و پرنفوذ فرض کرده و بنا بر چند جلسه نشست و برخواست با برخی مدیران دانشگاه ادعای وجود و بزرگی می کنند و انتظار دارند بتوانند هم پای الباقی تشکلهای سابقه دار در دانشگاه مانند انجمن های اسلامی و مجمع اسلامی از اعتبارات و فضای سیاسی ، فرهنگی در دانشگاه و جامعه استفاده کنند و معاونت فرهنگی دانشگاه را که این روزها بعد از یک خانه تکانی بزرگ با نفسی تازه در حال حرکت دادن چرخ های زنگ زده ماشین برنامه های فرهنگی در دانشگاه است را متهم به حیف و میل بودجه های فرهنگی می کنند.

در همین خصوص لازم می دانیم ابتدا چهار کلید طلایی جهت اظهارنظر های آینده این عزیزان ارائه دهیم:

1. در گام نخست لازم است این عزیزان تعداد اعضای خود را با انگشتان دست و پای خود حساب کرده و بر اساس تعداد اعضای خود اعتبار طلب کنند.
2. خوب است بدانند بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد رتبه اول استانی و سوم کشوری را در بحث جذب و ساماندهی دانشجویان دارد و اگر بخواهیم تعداد 5 رقمی اعضای خود را بیان کنیم باید این مقایسه مابین انگشتان دست و پا با موهای سر و صورت تان انجام گیرد.
3. نگاهی به بیش از 20 دفتر بسیج دانشجویی در دانشکده های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد بیاندازند و  سپس نگاه شان را به سمت اتاق خالی از عضو خود بازگردانند.
4. در پایان لازم است مقایسه ای بین برنامه های 200 نفری خود با برنامه های 3000 نفری بسیج دانشجویی داشته باشند.

در ادامه نکاتی را یادآور می شویم:

۱-  به برکت دولت محترم تدبیر و امید،  تشکلهای یک بار مصرفی در برخی از دانشگاه های کشور به شکل قارچ مانندی سر از خاک برآورده و سبز شدند. تشکل هایی که همه نوع امکانات، اعتبارات و اختیارات مادی و معنوی در اختیارشان قرار داده می‌شود و حال آن که مدام در حال هیاهو و سرو صدا هستند تا بلکه دیده شوند!. تشکل هایی که به راحتی از دانشگاه مجوز برگزاری هرگونه برنامه جهت دار سیاسی فرهنگی و .... اخذ می کنند و این در حالی است دانشگاه با ممیزی ویژه ای در برابر درخواست های بسیج دانشجویی می ایستد. به عنوان مثال در ایام 16آذر با چندین درخواست مجوز برنامه که بسیج دانشجویی در جهت اهداف جنبش دانشجویی ارائه کرد ، مخالفت شد.

۲-بسیج دانشجویی همواره دست نوازش پر مهر و پدرانه ی خود را بر سر همه تشکلها خصوصا تشکل های نو ظهور نگاه داشته و دارد؛ در همین راستا چنانجه تشکل نوظهور انجمن اندیشه های دانشجویی یا هر تشکل دیگری با مشکلاتی در هر زمینه ای از قبیل مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری روبرو هستند ، لازم است چون فرزندی به پدر ابراز نموده تا پدر تامین نماید. البته نه از جیب دانشگاه بلکه از جیب خیرین محترم.

۳- کافیست به مقدار فعالیت های انجام شده در طول یک سال خود و سایر تشکلها نگاهی بیندازید تا ببینید به نسبت فعالیت های انجام شده ده ها برابر اعتبار از معاونت فرهنگی دریافت کرده اید. البته شاید هم خدایی نکرده دوست دارید هزینه شهریه های خود را هم از جیب معاونت فرهنگی پرداخت نمایید. گرچه این شائبه و شایعه نیز وجود دارد که بابت حضور خود در این تشکل قرار بود از دانشگاه هزینه کاردانشجویی را نیز دریافت کنید که می بایست در این خصوص شفاف سازی نمایید.

۴-اگر احساس می‌کنید معاونت فرهنگی در اختصاص اعتبارات مادی و معنوی جانب داری از تشکل خاصی را می کند کافی است مواردی را که شما متولی برنامه های فرهنگی شدید با خود مرور کنید. به عنوان آخرین نمونه کافی است به مراسم جشن شب یلدا اشاره شود که دانشگاه اولویت را به شما داده و تشکل اندیشه های دانشجویی را متولی امر قرار داد و نسبت به تقاضای بسیج دانشجویی مبنی بر برگزاری جشن شب یلدا پاسخ منفی داد و حال آن که استقبال دانشجویان از برنامه مذکور کم تر از 150 نفر بود! یعنی اعتبارات برای جشن 150 نفری خرج شد! تازه بماند مبالغی که از اسپانسر برنامه دریافت کردید... اگر دوست داشتید می توانید این برنامه را با جشن وحدت بسیج دانشجویی که به مناسبت ولادت پیامبر اعظم (ص) و نهم دی ماه برگزاری شد و سالن 750 نفری آمفی تئاتر پذیرای بیش از 1500 نفر دانشجو بود و ما یک ساعت پیش از آغاز برنامه مجبور به بستن درب های سالن شدیم که همین جا از تمام عزیزانی که آمدند و با درب های بسته مواجه شدند عذرخواهی مینماییم ، مقایسه کنید.
 

۵- علاوه بر مثال فوق ، می‌توان به مثالی دیگر اشاره کرد: در تابستان گذشته میلیون ها تومان از معاونت فرهنگی اعتبار جهت برگزاری کلاس های آموزشی دریافت کردید که فقط یک تا دو کلاس از مجموعه کل کلاس ها را توانستید برگزار کنید که آن را هم یکی از اعضای خود را  به عنوان استاد کلاس جازدید! تشکل نوظهور محترم: الباقی اعتبار کجا رفت؟؟؟؟

۶- اگر منظورتان از پرداخت اعتبارات نا مساوری به بسیج دانشجویی ، اعتبارات سفر راهیان نور است ، لازم است به این مسئله توجه داشته باشید که بسیج دانشجویی طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی متولی اردوهای راهیان نور در دانشگاه ها می باشد و این اردوی معنوی که تنها بسیج دانشجویی خادم برگزاری آن است و افراد شرکت کننده از تمامی دانشجویان با هر سلیقه ی سیاسی می باشند دینی است که همه ی ما نسبت به یاد و راه شهدا داریم و باید ادا شود.

۷- بدون در نظر گرفتن تمامی برنامه ها و مراسمات و .... و بدون در نظر گفتن مطالب فوق الذکر ، خوب است بدانید بسیج دانشجویی سالی دوبار به مناطق محروم رفته و در غالب اردوهای جهادی جهت ساخت مسکن و...  برای محرومین، خدمات رفاهی آموزشی بهداشتی فراوانی را جهت رضای خداوند ارائه می‌کند؛ شما هم اگر ادعای اسلامی دارید بجای بیان حرف های سخیف و خارج از اخلاق، توصیه می کنیم که تعطیلات عید امسال را همراه ما به اردوهای جهادی بیایید. بسم ا.... آیا واقعا حاضر هستید 15 روز آغازین سال نو را به اردوهای جهادی آمده و به خلق الله خدمت کنید؟

البته ما به شما حق می دهیم ؛ چون اگر شما به سفارش جریان های  سیاسی خاص، چنین حرف های تکراری ای را بر زبان نیاورید، حیات سیاسی خود را از دست می‌دهید.

امیدورایم همه ی ما در صراط مستقیم انقلاب بسیجی باقی بمانیم و یادمان نرود آرزوی امام راحل مان را  که فرمودند: ای کاش من هم یک بسیجی بودم..