رئیس تشخیص مصلحت نظام فرق بین مصالح نظام و اقدام علیه نظام را تشخیص نمی‌دهد!

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف در واکنش به سخنان اخیر رئیس تشخیص مصلحت نظام در خصوص رد صلاحیت‌ها بیانیه‌ای صادر کرد که متن آن به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

حق مردم است که انتظار داشته باشند کسی در رأس مجمع تشخیص مصلحت باشد که بتواند مصالح کشور را تشخیص دهد؛ نه کسی که فرق بین مصالح نظام و اقدام علیه نظام را تشخیص نمی دهد.

بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف پس از سخنان تند و توهین آمیز رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره شورای نگهبان، بیانیه ای صادر کرد. این تشکل دانشجویی در بیانیه ی خود سخنان آقای هاشمی را تهدید جمهوری اسلامی دانسته و از آن تعبیر به ضدیت با نظام کرده است.

در ادامه با بیان این که: «تشخیص صلاحیت داوطلبان انتخابات خبرگان برعهده ی کسانی است که آقای هاشمی هنگام ریاست خود بر خبرگان آنان را متولی این کار قرار داد.» اعلام کرده که هر کسی چنین حرفی بزند، حرفش قابل فهم است به جز آقای هاشمی.

در انتها دانشجویان بسیجی دانشگاه صنعتی شریف با انتقاد از تفکر ایشان در ترجیح روابط بر ضوابط، خواستار آن شده اند که ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام به کسی سپرده شود که اقلاً بتواند تفاوت میان مصلحت نظام و اقدام علیه نظام را تشخیص دهد.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

«(کسی که) به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا و این مجلس کذا، این فساد است، و مفسد است یک همچو آدمی، تحت تعقیب مفسد فی‌الارض باید قرار بگیرد.» (صحیفه امام ج14ص370)

روز گذشته شاهد هتاکی‌های شدیداً بی منطقی از جانب کسی بودیم که اصلاً چنین انتظاری از او نمیرفت. انتظار طبیعی مردم این است که ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام کسی باشد که مصالح نظام را بتواند تشخیص دهد! بی شک تهدید کردن جمهوری اسلامی و حمله های شدیداللحن به قانون اساسی کشور نه تنها خلاف مصالح نظام است؛ بلکه می‌توان گفت ضدیت با نظام جمهوری اسلامی است. فلذا این موضوع بسیار عجیب است که چگونه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نتوانسته این تفاوت آشکار بین مصالح نظام و ضدیت با نظام را تشخیص دهد!

جالب تر این است که تشخیص صلاحیت داوطلبان انتخابات خبرگان برعهده ی کسانی است که آقای هاشمی هنگام ریاست خود بر خبرگان آنان را متولی این کار قرار داد. پس طبیعتاً هر کس نسبت به مرجع یا منطق این نظارت استصوابی ایرادی داشته باشد قابل فهم است جز آقای هاشمی.

اما اگر از اصل این سخنان که بسیار عجیب و غیرقابل انتظار بود بگذریم؛ مسأله ی عجیب دیگر شیوه‌ی استدلالی است که ایشان مطرح کرده اند! آیا چون امام انقلاب کرده باید خاندان امام را نیز به عنوان امام بپذیریم؟ یعنی ایشان گمان برده اند که جمهوری اسلامی حکومت سلطنتی است؟ نسبت خانوادگی افراد چه ربطی به صلاحیتشان دارد؟ همه میدانند که ضوابط تکلیف افراد را مشخص کند؛ نه روابط. اگر کسی به دلیل این که نوه‌ی امام است حق دارد در آزمونی شرکت نکند و قبول شود؛ حتماً فردا هم میگویند شخص دیگری چون نسبت خانوادگی دیگری با امام دارد حق دارد بدون هیچ سنجشی در هر پست و مقامی قرار بگیرد و دیگر مردم حق ندارند چون نسبت خانوادگی با امام یا ایشان ندارند! کدام عقل سلیم چنین بی منطقی ای را میپذیرد؟

احتمالاً با همین استدلال گماشته اند که فرزندشان بی گناه بوده و دادگاه به اشتباه او را مجرم دانسته و به زندان انداخته! متأسفانه همین نگاه‌های غلط باعث شده که عده ای به انقلاب اسلامی بدبین شوند حال آن که امام راحل عظیم الشأن ما هیچ گاه چنین تفکری نداشتند.

در نهایت اعلام میداریم که این حق مردم است که انتظار داشته باشند کسی در رأس مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار داشته باشد که بتواند مصالح نظام را تشخیص دهد و نه کسی که نمیتواند تشخیص دهد، سخنان تهدیدآمیز علیه نظام و توهین به قانون اساسی یعنی ضدیت با جمهوری اسلامی ایران و به تبعِ آن ضدیت با مردم.

و السلام علی من اتبع الهدی