گروه سیاسی خبرگزاري دانشجو، پس از گذشت یک هفته از انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات خبرگان شاهد انتشار تحلیل ها و یادداشت هایی توسط نخبگان سیاسی کشور هستیم که هر کدام بسته به نگاه و توان خود سعی در تحلیل نتایج انتخابات چه در تهران و چه در سطح کشور داشته اند. عمده این تحلیل ها سعی دارند تا به پاسخ هایی متقن درباره علل شکست اصولگرایان در تهران برسند و دلیل عدم توفیق این جریان سیاسی را بیان کنند و در واقع واکاوی نقادانه و نقدی درون گفتمانی از نتیجه عملکرد اصولگرایان ارائه دهند. در مقابل همچنین سعی شده تا علل پیروزی کم سابقه و شگفت انگیز اصلاح طلبان در تهران مشخص شود و عواملی که بسترسازی این رویداد را فراهم آورده اند را شناسایی کنند.
همه این موارد ما را بر آن داشت تا به منظور تنویر افکار مخاطبان و ایجاد تصویری روشن از این پدیده سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جمع بندی از اکثر تحلیل های کارشناسان فارغ از دسته بندی های جناحی و سیاسی(عمدتا اصولگرا) که واجد پختگی و اتقان در استدلال و عمق در فهم و ادراک هستند را به طور یکجا در غالب یک گزارش جمع آوری نماییم. بدون شک این گزارش بخشی از تحلیل های و نظرات بیان شده درباره نتایج این انتخابات است ولی بی تردید جز با ارزش ترین و پخته ترین و از سویی بی تعارف ترین آن ها است. در نهایت ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در انتخابات تحلیل ها و خواندن و نتیجه گیری درباره آن ها بنا بر فرموده امیرالمومنین علی علیه السلام که فرمودند: «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» تنها به سخنان و ادله مطرح شده دقت کنیم و سعی کنیم توجه کمتری به گوینده این سخنان داشته باشیم.
شرکت در انتخابات برای این گروه از مردم نه یک کنش سیاسی که یک «فضا-رسانه» است؛ یک حرکت نمادین برای ادای پاره ای از دلبستگی ها و علاقه مندی هایشان وگرنه عموم کسانی که به لیست مشهور به امید رای داده اند نه منتخبان خود را می شناسند و نه حتی تفاوت آنها را با رقبا می توانند بیان کنند ولی این انتخاب برای آنها ابراز یک تمایز در سلیقه ها و خواست ها و نوعی تشفی خاطر به حساب می آید.
اما مسئله ی مهم در این انتخابات، نه رأی مردم تهران که اعتراض خاموشی است که به عملکرد دولت در بدنه ی جامعه وجود دارد و همین اعتراض، کاهش مشارکت را در این دوره رقم زده. این دوره در مقایسه با دوره ی قبل مجلس منازعات سیاسی پُررنگی را به همراه داشت و طبیعی این بود که مشارکت بالاتری را نیز با خود به همراه داشته باشد؛ اما دقیقاً بالعکس شد. این اعتراض خفته در بدنه ی جامعه اعتراضی است که خیلی زود می تواند سر باز کند و چون کانونی برای تغییر مناسبات آینده وارد عملِ فعال شود.
وقتی در تهران بنا بر آمارهای رسمی بیشترین میزان جرایم اجتماعی، روزه خواری، طلاق، اعتیاد و ... ثبت شده، بدین معناست که این شهر بیشترین فاصله از فرهنگ اصیل دینی و انقلابی را برای خود ثبت کرده و به همین میزان طبیعی است که در چنین شهری به جای افرادی که نخستین وجهه آنها در افکار عمومی شهرت آنها به دیانت و گفتمان انقلاب اسلامی است، چهره هایی وارد مجلس شوند که در افکار عمومی بیشترین فاصله را با این معیارها و مفاهیم دارند.
در شرایطی که اصولگرایان حتی در درون حزب سیاسی خود دچار ریزش اند و گروهی از آنها ترجیح داده اند به اردوگاه رقیب پناه ببرند، چگونه می خواهند در آراء با رویش مواجه باشند؟!
امینی معتقد است هاشمی در تحقق برخی اهداف خود در ارتباط با رقبا (روحانی) و مخالفین (یزدی و مصباح) موفق بوده اما در تحقق یکی از اهداف مهمش یعنی راه پیدا نکردن برجستهترین مخالفش به مجلس خبرگان یعنی جناب جنتی ناموفق بوده است.
این نقیصه کنار جزمیت گروهی، تغییر را دچار آفات جدی میسازد. در فقدان حزب رفتار حزبی داشتن (دعوت به رأیدهی لیستی) اما در ادامه بهمثابه حزب، مسئولیت عملکرد افراد معرفی شده را نپذیرفتن قطعاً مقوله چندان خوشایندی نیست؛ بر همین اساس جمعی از اصولگرایان در تهران چندان به دعوتها برای لیستی رأی دادن لبیک نگفتند؛ زیرا از نگاه آنان ارائه لیستی براساس توزیع سهمیه احزاب و گروههای طیف اصولگرا، چندان اصولی نبود. هرچند قابل فهم است که در عالم تعلقات گروهی حاکمشده بدون تبعیت از این روش اصولاً امکان ائتلاف فراهم نمیشد، اما اینکه حتی به صنف مداحان سهمیهای اختصاص یابد در حالی که برخی شایستگان فرصت در لیست قرار گرفتن را نیابند چندان قابل پذیرش نبود.
اگر قبل از انتخابات از من می پرسیدند چند نفر از لیست ائتلاف اصلاحطلبان تهران رای می آورند، خیلی میخواستم خیالپردازی کنم می گفتم حداکثر 10 نفر شناختهشده از این طرف مثل عارف، مطهری، محجوب، جلودارزاده و کواکبیان و 20 نفر از اصولگرایان.
«اینکه بیش از دو سوم مجلس نهم و موجود (که همه اذعان دارند اصولگرا است) رای نیاورده است چطور می توان تفسیر به پیروزی اصولگرایان در انتخابات کرد؟! کجای دنیا ۸۰ درصد یک مجلس که تماما از یک جریان سیاسی است رای نمیآورد و باز هم آن جریان را در انتخابات جدید پیروز شده تلقی میکنند؟! لذا این فرایند در یک جایی معیوب است و این بلاهت است که یک رسانه ای تیتر می زند که اصولگرایان حائز اکثریت آرا شدند. و این بدتر از شکست است.»
این قانون در پیروز انتخابات 12 فروردین 58 تا 7 اسفند 94 جاری ست. هر کس گفتمان جدید مطرح کند پیروز شده است. در برخی انتخابات ها که گفتمان جدیدی نبوده نتیجه گیج است و قاطعیت ندارد.
حزب الله باید از الان گفتمان خود را تعببن کند و 15 ماه این گفتمان را پخته نماید و شخصی که قابلیت اجرای این گفتمان را دارد پیدا کند.
مقاله کامل در botshekan.com