گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ مراسم اسکار 2016، چند روز پس از اختتامیه سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر برگزار شد. مقایسه نوع اجرای مراسم و واکاوی رفتارهای هنرمندان و حاضران در این دو جشن سینمایی، نتایج بامزه و نکات آموزنده ای داشت. از نوع پوشش و لباس حاضران تا انتخاب مجری سیاه پوست و صحبت های دیکاپریو درباره تغییرات زیست محیطی. این گزارشی است درباره همه درس هایی که می توان از مراسم اسکار 2016 آموخت.
۱. در اسکار 2016 هیچ سیاه پوستی کاندید نشد. تا قبل از آغاز مراسم اعتراض ها شدت گرفت. تعداد زیادی از آنها مراسم اسکار را تحریم کردند. برگزارکنندگان اسکار با هوشمندی، «کریس راک»، کمدین سیاهپوست آمریکایی را به عنوان مجری جشنواره اسکار انتخاب کردند. کریس راک با اجرای سرزنده و خلاقش توانست فضای سنگین ضدنژادپرستی حاکم بر اسکار را کمرنگ کند. او در آغاز اجرایش گفت: «این هشتاد و هشتمین دوره جوایز اسکاره. جایی که هیچ سیاه پوستی نامزد نشده است. حداقل هفتاد و یک بار دیگر هم این اتفاق افتاده! شاید در دهه 50 و 60. ولی آن موقع هیچ کس اعتراض نمی کرد. چون آن موقع ما سیاه پوست ها مسائل مهمتری برای اعتراض داشتیم. ما سخت مشغول تجاوز و مجازات بدون محاکمه بودیم! وقتی مادر بزرگ تان را از درخت آویزان کردند، خیلی سخته که به بهترین مستند کوتاه خارجی فکر کنید!» و حاضران در مراسم از صمیم قلب خندیدند و یادشان رفت که عده ای این مراسم را به همین دلیل تحریم کرده بودند!
این یعنی آمریکایی ها، بلدند چطور تهدیدها را بدل به فرصت کنند. بلدند چطور روحیه ملی را تقویت کنند. نگاه ملی دارند و تشویق به وحدت می کنند. آنها از ما باهوش ترند. مثل ما نیستند که مهمترین فیلم جشنواره را به صرف چند انتقاد سیاسی بایکوت می کنیم. واکنشی که اختتامیه فجر را به جشن تشکر از حاتمی کیا تبدیل کرد.
۲. برگزیدگان اسکار، روبروی جمعیت، احساس شان از برنده شدن را با حاضران به اشتراک گذاشتند. چند نفرشان اشک ریختند، چند نفرشان به وجد آمدند و بیشترشان با احساس و احترام از «خانواده»شان تشکر کردند. اتفاقی که مسعود فراستی، در برنامه هفت، با زیرکی از آن یاد کرد: «یک نکته در میان کسانی که جایزه گرفتند جالب بود. تقریبا همه کسانی که جایزه گرفتند از خانوده شان تشکر کردند. چیزی که در میان ما که مدعی خانواده دوستی هستیم، دیده نمی شود.» آن وقت بین فیلمسازهای با برای چرک تر و ذلیل تر نشان دادن خانواده های ایرانی مسابقه است! آن وقت صدا و سیمای ما مجبور است جشنواره فجر را با دو ساعت تأخیر پخش کند. برای اینکه ممکن است، یکی از این شبه هنرمندهای همیشه مدعی، اپوزیسیون بودنش گل کند و بخواهد برای عده ای خودش را عزیز کند.
۳. اجرای کریس راک پر بود از شوخی های ریز و درشت، با همه چیز و همه کس. با بزرگ و کوچک شوخی کرد و طنازی. اما هیچ کس خودش را نگرفت. جنبه طنز و کمدی شان بالا بود. از استیون اسپیلبرگ بگیرید تا ایناریتو و دیکاپریو. همه خندیدند و لذت بردند. اسکار برای آنها حکم یک جشن ملی، سینمایی را دارد. در جشن همه شادی می کنند و کسی خودش را نمی گیرد. مقایسه کنید با هنرمندان خودمان در جشنواره فجر. به سختی بتوانید لحظاتی را بیاد بیاورید از شادی واقعی آنها. جوری اخم کرده روی صندلی های شان لمیده اند که انگار آمده اند مراسم سوگواری. انگار دارند نقش بازی می کنند. انگار از دماغ فیل افتاده اند. کاش یکی به آنها بفهماند که وقتی «در جبههٔ غرب خبری نیست» بهتر است آنها هم این همه زندگی و دنیا را به خودشان و مردم سخت نگیرند.
۴. پوشش حاضران در مراسم اسکار – خاصه آقایان – رسمی بود و شکیل؛ از مجری مراسم، کریس راک، که کت سفید پوشیده بود و شلوار مشکی تا دیکاپریو که کت و شلوار مشکی پوشیده بود با پیراهن سفید. در پوشش آنها هیچ چیز عجیب و غریبی نبود. انتخاب لباس ها ساده بود و رسمی. البته در مقایسه با موارد داخلی، احتمالاً دیکاپریو خیلی «بی کلاس» و «لو لِوِل» است! و باید از «نوید محمدزاده» یاد بگیرد! که لباس هایش خاص است. آنقدر که نمی شود تشخیص داد لباس مردانه پوشیده یا زنانه! آنقدر که دوربین های صدا و سیما باید نماهای باز بگیرند تا جزئیات پوشش بزرگواران چندان به چشم نیاید. در پوشش بازیگران ما -خاصه جوان ترها- نوعی عقده خود کم بینی هست. تلاش برای دیده شدن به هر قیمتی. لابد فکر می کنند هرچه عجیب و غریب تر، هنرمندتر. قدیمی ها می گفتند: یارو هرچی زشتتر بازیش بیشتر.
۵. و سرانجام دیکاپریو. بالاخره «لئو»ی سینمایی هالیوود موفق به کسب جایزه اسکار شد. او پس از 20 سال برنده این جایزه شد و به جای نق زدن و حرف های سانتی مانتال، به جای کنایه های سیاسی و شعارهای دم دستی، به جای دل و قلوه دادن های معمول –که همه اینها در جشنواره فجر ما مسبوق به سابقه است!- درباره تغییرات زیست محیطی صحبت کرد: «ما در سال 2015 گرمترین سال جهان در تاریخ را تجربه کردیم. برای ساخت این فیلم باید به جنوبیترین نقطه کره زمین میرفتیم تا بتوانیم برف پیدا کنیم. تغییرات آبوهوایی مسالهای واقعی است و دارد اتفاق میافتد. این حساسترین تهدیدی است که نوع بشر در حال حاضر با آن روبروست و ما نیاز داریم که در کنار هم کاری انجام دهیم و دیگر طفره نرویم. ما باید از رهبرانی در سرتاسر دنیا حمایت کنیم که پشت آلودهکنندگان و کمپانیهای بزرگ نیستند و به نفع تمام بشریت، تمام مردم محروم دنیا و میلیونها و میلیونها انسان بیبضاعت که تحت تاثیر این جریان قرار گرفتهاند، حرف میزنند. افرادی که برای فرزندانِ فرزندان ما و برای مردمی که صدایشان توسط سیاستهای حریصانه خفه شده، حرف میزنند. بیایید خیلی روی این کره خاکی حساب باز نکنیم. من روی امشب حساب باز نمیکنم. خیلی ممنون.»
عالی بود اما
آنها از ما باهوش تر نیستند بلکه مسئولهای لایقی دارند
راست میگه، نه دولتی که وام میده تا خودروهای بی کیفیت ایران خودرو و سایپا که خودشان یکی از عوامل آلودگی محیط زیستند را آب کنه
آقا ما حاضریم ۱۰نفر از این افرادو بدیم و یکی مثل دیکاپریو رو داشته باشیم اگه به من باشه کل سینما(به جز امثال شهاب حسینی) رو حاضرم بدم یکی مثله دیکاپریو رو بیارم ایران. واقعا اگه این خود شیرینی و عشوه در بیار بازیگرای مارو ازشون بگیریم کیه که نگاهشون کنه