به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، هفته نامه "اشپیگل" در مطلبی نوشت: باراک اوباما امید آلمانی ها برای یک آمریکای بهتر بود. البته دنیا ( تحت ریاست جمهوری وی) بهتر نشد. اوباما ما را دلسرد کرد.
اشپیگل در ادامه با اشاره به آخرین دیدار اوباما به عنوان رئیس جمهور آمریکا از آلمان نوشت: این تور خداحافظی مردی بود که زمانی نقش منجی را برای آلمانی ها ایفا می کرد.
نویسنده در ادامه به علاقه و امیدواری آلمانی ها به اوباما برای بهبود شرایط پس از ورود وی به کاخ سفید اشاره کرد و نوشت: اما این منجی تا زمانی که انتظار وی را می کشیدند معتبرترین بود و زمانی که خود را نشان داد سرخوردگی ها شروع شد. سرخوردگی های اوباما عجیب و بی اندازه بود. این رئیس جمهوری دلسردی ها و ناامیدی ها بود.
اشپیگل در ادامه این مطلب نوشت: اوباما مرد کلمات دهان پر کن و بزرگ که فاقد عمل است می باشد. این خصلت وی هنوز هم تغییر نکرده است.
وی اخیرا در گفتگو با نشریه بیلد، سیاست پناهندگان صدر اعظم آلمان را شدیدا تمجید کرده است. وی همچنین گفت ما نمی توانیم به سادگی در را بر روی همنوعان خود که از روی اضطرار به سوی ما می آیند ببندیم. این خیانت به ارزش های ما است.
اشپیگل در ادامه نوشت: آمریکا تا به حال حدود 2500 پناهنده از سوریه را پذیرفته است. اوباما گفت در این سال باید تعداد آن ها به 10 هزار افزایش یابد.
این آمارها را وی در کشوری اعلام می کند ( آلمان) که سال گذشته حدود یک میلیون پناهنده را پذیرفته و پایداری سیاسی خود را به خطر انداخته است. در مجموع آمریکا در سال گذشته حدود هفتاد هزار پناهنده را از همه دنیا پذیرفته است.
به این ترتیب اگر اخلاق سرمایه ای برای دولت هاست، آمریکا در این زمینه ورشکسته است.
این هفتهنامه آلمانی در ادامه با بیان اینکه اوباما همچنین پیروزیهایی مانند توافق هسته ای با ایران، بازگشت از عراق و افغانستان و عادیسازی روابط با کوبا را بهدست آورد که دنیا باید در این موارد از وی تشکر کند، بر این مسئله که کفه شکستهای وی بسیار سنگین است، تاکید کرد.
زندان گوانتانامو هنوز بسته نشده است. هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی همچنان انسانهای بیگناه را میکشند. آمریکا دنیایی را با نظارت های کامل به سلطه خود درآورده است. اوباما این دنیا را به یک دنیای بهتر تبدیل نکرده است.
کلمه غرب، زمانی اهمیت داشت. این کلمه اهداف و ارزش های یک دنیای بهتر را توصیف می کرد. این کلمه به معنای شان و منزلت دموکراسی و عدالت در نقطه مقابل ظلم و ستم و استبداد خودسرانه بود.
آنچه که آمریکا از غرب ساخته است در تابستان سال 2013 و زمانی که بسیاری از کشورهای اروپایی ازفرود هواپیمای رئیس جمهور بولیوی در فرودگاه هایشان و عبور آن از قلمرو پروازشان جلوگیری کردند - چرا که احتمال می دادند "ادوارد اسنودن" افشاگر معروف جاسوسی های آمریکا در آن هواپیما باشد - خود را نشان داد. این کشورها در آن زمان از خشم قدرت هژمونی یعنی آمریکا می ترسیدند.
اوباما رئیس جمهور آمریکا شد تا یک ملت جدا شده را با هم متحد کند. که این هدف هم موفقیت آمیز نبود.
نویسنده در ادامه همچنین به نیمه کاره ماندن طرح اصلاحی ملی بزرگ اوباما برای بخش بیمه و سلامت بیماران اشاره کرد و در ادامه نوشت: جامعه آمریکایی از نظر اجتماعی و سیاسی گرفتار جدایی است.
نابرابری های اجتماعی شکل عجیبی به خود گرفته است. نظام سیاسی در دست بخش سرمایه و لابی های آن است. مخلوطی منحرف از بی مسئولیتی، حرص و تعصبات دینی بر افکار عمومی حاکم شده است. حالا منجی جدید آمریکا "دونالد ترامپ" نام دارد.