گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- یادداشت دانشجویی*؛ ۱- یکی از مهمترین رویداد های دفاع مقدس بدون شک اشغال خرمشهر در 4 آبان 1359 و باز پس گیری آن پس از 578روز در سوم خرداد سال 61 بود که توانست تمام معادلات جنگی را تغییر دهد و موجب برگشتن ورق بازی به نفع جمهوری اسلامی ایران گشت . در حقیقت سوم خرداد، سالروز آزادسازي خونين خرمشهر، يادآور اين كلام قصار و پرمعناي حضرت روح الله است كه فرمودند:«خرمشهر را خدا آزاد كرد.»
در صحت و درستي اين كلام، ذره اي ترديد نيست. اين كلام را بايد با تمام وجود پذيرفت؛ زيرا به جز خداوند قادر متعال، هيچ نيروي ديگري نمي توانست خرمشهر را آزاد سازد. اگر اين چنين نبود، صدام حسين با غرور نمي گفت: «اگر ايرانيان بتوانند خرمشهر را آزاد سازند، كليد بصره را به آنان خواهم داد»
آري صدام حسين معدوم و ارتش بعث عراق، خرمشهر را پس از اشغال، به يك دژ تسخيرناپذير نظامي تبديل كرده بودند. آنان با علم به موقعيت راهبردي خرمشهر براي ايران و نقش تعيين كننده آن در معادلات جنگ و سرنوشت نبرد، با استفاده از تمامي تجارب بشري در عرصه جنگ ها و با استقرار نيروهاي فراوان همراه با مدرن ترين تجهيزات و ايجاد موانع گوناگون در مسير نيروهاي رزمنده ايراني، به اين اطمينان رسيده بودند كه ايراني ها، هرگز قادر به بازپس گيري خرمشهر نخواهند بود.
اما محاسبه عراقي ها غلط از آب درآمد رزمندگان اسلام خرمشهر را آزاد كردند و هزاران نفر از عراقي ها را به اسارت گرفتند و خسارات سنگيني بر ارتش بعث عراق وارد ساختند . اما اين آزادسازي، از طريق عادي حاصل نشد . خرمشهر از طريقي آزاد گشت كه امام(ره) راز آن را با جمله، «خرمشهر را خدا آزاد كرد» آشكار ساختند.
2- اكنون سوال اين است كه، چرا خرمشهر را خدا آزاد كرد؟
اين سوال، بدان معناست كه ممكن بود خداوند خرمشهر را آزاد نكند . درحقیقت براي فهم و درك اين مطلب، كافي است كه نيم نگاهي به گذشته سرزمين خود داشته باشيم . در طول 150 سال گذشته ، چندين جنگ به ايران تحميل شد و در طي اين جنگ ها، نزديك به يك ميليون كيلومترمربع از سرزمين ايران اشغال شد و در نهايت اين مناطق در تصرف دشمنان باقي ماند و با معاهده ها و قراردادهاي تحميلي چون گلستان و تركمانچاي، از ايران جدا گشت. سئوال اصلی اینجاست که چرا خرمشهر اشغال شده، سرنوشتي متفاوت پيدا كرد؟ چرا خداوند ديگر سرزمين هاي اشغال شده ايران به دست بيگانگان را آزاد نساخت؛ ولكن خرمشهر را آزاد ساخت؟ دليل اين آزادسازي از سوي خداوند چيست؟ دليل آن را مي توان در كلماتي يافت كه براي نام گذاري اين روز برگزيده شده است. روز سوم خرداد، يعني روز آزادسازي خرمشهر را، روز «مقاومت، ايثار و پيروزي» نام گذاري كرده اند.
رزمندگان اسلام به قدرت خدا وند و وعده هاي او ايمان داشتند، اين ايمان به برتري قدرت خداوند در مصاف با قدرت هاي مادي، نشأت گرفته از وعده الهي است كه فرمود: «ان ينصركم الله فلا غالب لكم» آري اين وعده الهي در روز سوم خرداد 1361 تحقق يافت و بر همين اساس حضرت امام خميني(ره) فرمودند:« خرمشهر را خدا آزاد كرد.»
3- در تمامی سال های پس از انقلاب این منطق یعنی یقین به نصرت الهی از سوی مردم ایران بود که توانست کشتی انقلاب را با هدایت ناخدای حکیم و فرزانه از تلاطم امواج سهمگین اقیانوس باطل عبور دهد و بر آن فائق آید . اما از سال 92 و پیروزی دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری تغییر مشی جدی در این گزاره ایجاد شد یعنی دیگر حرف از نصرت الهی نبود بلکه دولت با تمام وجود به نصرت کدخدا یقین داشت تا جایی که ریاست محترم جمهور به صراحت از حل مشکلات بواسطه مذاکره با کدخدا و عدم باور به خدا و اتکا به نیروی مردم سخن به میان آورد!
حتی در سال گذشته و در همایش روز مقاومت که در 5 خرداد برگزار شد حجت الاسلام روحانی بیان داشتند:« خرمشهر نماد اراده و مقاومت ملی است و ما باید بایستیم و خرمشهرهای جدید را آزاد کنیم. امروز سرزمین زیبای فعالیت اقتصادی شما با دنیا، توسط ۵+۱، شورای امنیت و ابرقدرتها اشغال شده است و ما با ابزار سیاسی و دیپلماسی میخواهیم سرزمین اقتصاد خود را که به ناورا تصرف و اشغال شده، آزاد کنیم... همانگونه که سرداران نظامی خرمشهر را در خرداد ۶۱ آزاد کردند سرداران سیاسی ما خرمشهرهای جدید را آزاد خواهند کرد»
آقای روحانی در حالی میان اشغال خرمشهر در سال ۶۱ و آزادسازی آن توسط سرداران نظامی با اشغال اقتصاد ایران توسط ۱+۵ و لزوم آزادسازی آن توسط سرداران دیپلماسی تشابه سازی کرد که پیش از این اعلام کرده بود منطق دولت یازدهم در مذاکرات هسته ای بر مبنای «برد- برد» بنا شده است، اما بازخوانی تاریخ در ماجرای فتح خرمشهر نشان می دهد که این حماسه بزرگ هرگز بر مبنای استراتژی اشتباه «برد- برد» بنا نشده و دقیقا بر مبنای «برد- باخت» شکل گرفت!
این یعنی ایران بعد از اشغال خرمشهر، هیچ گاه رو به مذاکره برای آزادسازی خرمشهر نیاورد و در میدان نظامی نیز بنا را بر عدم رنجش طرف مقابل و یا اعتمادسازی و تنش زدایی! قرار نداد بلکه با توکل به خدا و پشتیانی رزمندگان اسلام، سلاح به دست گرفت و به نیت شکست و باخت طرف مقابل، در نهایت پیروزی بزرگ را برای ملت ایران رقم زد.
فاتحان خرمشهر معطل نماندند و نگاه نکردند تا کی دشمن رحمش بیاید و خرمشهر اشغال شده را بازپس بدهد. آیا امروز رفتار برخی مسئولان دولتی در حوزههای اقتصادی و فرهنگی کمترین شباهتی به آن منطق خدایی دارد؟! و بالاخره میتوان پرسید آیا آمریکا و جبهه استکبار، تعدیکنندگان و اشغالگران خرمشهرهای اقتصادی و فرهنگی هستند که باید با آنها جنگید یا رژیمهای خوشباطنی که باید خطوط قرمز را زیر پا گذاشت و با آنها دوستی کرد یا احیانا باج داد؟!
یکی از شهدای به نام حماسه خرمشهر شهید بهنام محمدی ان بزرگ مرد کوچک بود. بهنام ۱۳ ساله که در «اوج بصیرت و دشمن شناسی» در روزهای اول جنگ و در حالیکه خیلی ها با «استراتژی زمین بدهیم و زمان بگیریم» هر روز اجازه می دادند دشمن در خاک وطن پیشروی کند، تنها راه را «ایستادن پای حرف امام خود» و «مقاومت بر سر آرمانهای انقلاب» و «مقابله با دشمن» می دید و بر سر این راه خونش هم بر زمین ریخت. بدون شک خون های بهنام ها خرمشهر را آزاد کرد نه لبخندهای دیپلماتیک!
و امروز می بینیم اعتماد به کدخدای گرگ صفت به قول رئیس بانک مرکزی جناب آقای دکتر سیف تقریبا هیچ عایدی برای ایران نداشته است.
خوب است به این کلام خدا تکنوکرات های به ظاهر مسلمان مرعوب غرب با مغزهای پوسیده عاشق آمریکا توجه می داشتند که خداوند فرمود: « و لا تركنوا الي الذين ظلموا فتمسكم النار و ما لكم من دون الله من اولياء ثم لا تنصرون » به ظلم نزدیک نشوید و اگر به ظالم نزدیک و به آن تکیه و امید داشتید «فتمسکم النار» یعنی به اتش پناه برده اید.
سئوال اصلی و اساسی از جناب روحانی که از قضا مجتهد نیز می باشند اینجاست که چگونه دست امید به سمت ظالمین دراز کرده و از ظالم توقع کمک دارند؟!
سخنم را با این بیت از شاعر بزرگ سنایی حکیم به پایان می رسانم .
کدخدایی ، همه ، غم و هوس است / کد ،رها کن تو را خدای بس است!
مرتضی محمدپور مقدم - فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است