گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده به روزهای داغ و حساس خود نزدیک میشود و نامزدهای نهایی به دنبال کامل کردن صندلیهای خالی کنار خود هستند. صندلیهایی که هر کدام میتواند تأثیر بسزایی در نتایج انتخابات داشته باشد.
معاون رئیس جمهور یکی از پستهایی است که سنتاً پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری انتخاب و به مردم معرفی میشود. معرفی این فرد و شخصیت او علاوه بر اینکه واجد تأثیر در جذب آرای مردمی است نشانهای از نوع سیاستهای آیندهی نامزد ریاست جمهوری نیز میباشد. همین امر موجب میشود تا گزینههای مطرح برای معاونت به شدت زیر ذره بین رسانهها قرار بگیرند.
سیاست و جهت گیریهای مستأجر آیندهی کاخ سفید در قبال ایران و توافق هستهای (برجام) یکی از پرسشهای مهم در عرصهی سیاست خارجی ایالات متحده را شکل داده است. بررسی نوع نگاه نامزدهای پست معاونت ریاست جمهوری در مورد این موضوع یکی از راههای رسیدن به سیاست آیندهی کاخ سفید در رابطه با توافق هستهای تلقی میشود.
معاون رئیس جمهور، ذخیره تشریفاتی برای روز مبادا
معاون رئیس جمهور در قانون اساسی ایالات متحده شخص دوم در نظام اجرایی این کشور تلقی میشود و قدرت او همانند رئیس جمهور بر اساس ماده دوم بخش یک قانون اساسی ایالات متحده تعریف و تضمین شده است. معاون رئیس جمهور با رأی غیر مستقیم (رأی به یک نامزد ریاست جمهوری رأی به معاون او نیز تلقی میشود) برای چهار سال انتخاب میشود.
این شخص به عنوان جانشین رئیس جمهور هنگام بروز اتفاقاتی مانند مرگ یا استعفا در نظر گرفته میشود و به عنوان رئیس مجلس سنا مسئولیت کنترل و مدیریت جلسات سنا را بر عهده دارد. معاون رئیس جمهور فاقد حق رأی در سنا است اما در صورت بروز حالت تساوی آرا به عنوان رأی نهایی میتواند به سود یک طرف رأی بدهد.
نقش اصلی معاون رئیس جمهور در سنا ایجاد ارتباط میان نظام اجرایی و نظام قانون گذاری و انتقال سیاستها و تصمیمات قوه اجرایی به سنا و جلب حمایت سنا در مسیر اجرایی ساختن آنها است. میزان قدرت و تأثیر گذاری معاون رئیس جمهور ارتباط مستقیمی با شخصیت او و نوع رابطهاش با رئیس جمهور دارد. در واقع پست معاونت رئیس جمهور یک پست نمادین است که کار ویژهی آن در زمان فقدان نفر اول تعریف شده است و به غیر از موارد خاص قدرت رسمی برای این شخصیت حقوقی در نظر گرفته نشده است.
با این حال در نظام سیاسی ایالات متحده نوع گرایشهای یک معاون رئیس جمهور را میتوان به عنوان جهت گیری غالب در سیستم اجرایی جاری در نظر گرفت. به همین دلیل تعیین آن پیش از انتخابات ریاست جمهوری همواره بحث برانگیز و پر سر و صدا بوده است.
معاونت رئیس جمهور و توافق هستهای
برجام به عنوان یکی از دست آوردهای دولت اوباما در این روزهای داغ ایالات متحده بخشی از مناظرات انتخاباتی را تشکیل میدهد. در کنار تمام پرسش و پاسخها و مناظرات مستقیم، گزینههای معاونت برای رئیس جمهور نیز به عنوان مرجعی برای تعیین آیندهی این توافق در دولت پیش رو مورد توجه قرارگرفته است.
جمهوری خواهان:
کنوانسیون ملی جمهوری خواهان اعلام رسمی سیاست بدبینی به برجام بود. سند رسمی سیاست گذاری منتشر شده در این کنوانسیون، برجام را توافقی شخصی میان اوباما و شرکای او مینامد و به همین دلیل معتقد است این توافق هیچ الزامی برای رئیس جمهور آینده ایجاد نمیکند.
پیگیری همین سیاست را باید در معاون اول انتخابی ترامپ نیز توقع داشت و به همین دلیل مایک پینس گزینهی مناسب این سمت میتواند باشد.
مایک پینس (Mike Pence):
پینس گزینه نهایی ترامپ به عنوان معاون رئیس جمهور ایالات متحده است که در اعلامی رسمی قرار است در صورت پیروزی ترامپ عهده دار این سمت باشد.
پینس فرماندار کنونی ایالت ایندیانا است که سابقه 12 سال نمایندگی در کنگره را داراست. منتقدان ضعف سیاسی ترامپ و نداشتن سابقهی فعالیت سیاسی را همواره بر جسته نمودهاند که انتخاب پینس را میتوان پاسخی به این انتقادها دانست.
این نماینده سابق از مدافعین سرسخت افزایش حمایت تسلیحاتی از اسرائیل است و در دوران تصدی پست فرمانداری یک طرح ایالتی را با عنوان (مأموریتی در سرزمین مقدس) اجرایی کرد که هدف آن بیشتر کردن روابط دو جانبه میان مردم ایالات متحده و اسرائیل بود.
حمایت از طرح حمله نظامی اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران را میتوان یکی از نکات مهم در نوع نگاه این شخص به توافق هستهای دانست.
فرماندار ایندیانا پس از اجرایی شدن برجام در حمایت از اسرائیل و مخالفت با رفع تحریمهای هستهای اعلام کرد که تمامی تحریمها بر ضد ایران در ایالت ایندیانا را حفظ خواهد کرد. او خود را متعهد به حفظ فشار اقتصادی بر ایران به منظور تأمین امنیت اسرائیل میداند و به همین پس از اجرایی شدن برجام در نامهای ضمن نقد توافق هستهای آن را خیانتی در قبال متحد اصلی ایالات متحده ( اسرائیل) نامید.
مایک را میتوان گزینهی مناسبی برای سیاست رسمی ترامپ در برابر برجام دانست چرا که سابقهی این فرماندار جمهوری خواه در نقد و مخالفت با اجرایی شدن برجام دقیقاً با سیاستهای اعلامی این حزب همخوانی دارد.
1- تیم کائن (Tim Kaine)
کائن سناتور ایالت ویرجینیا به عنوان یکی از گزینههای اصلی پست معاونت رئیس جمهور مطرح شده است. این سناتور دموکرات از حامیان سر سخت توافق هستهای شناخته میشود به صورتی که روزنامهی اورشلیم پست (Jerusalem Post) از او با عنوان یکی از پیشگامان در حمایت از توافق هستهای نام میبرد.
تیم کائن در سال 2015 در مناظرهای پیرامون ایران به شدت سیاستهای نتانیاهو را مورد نقد قرار داد و به همراه 8 سناتور دیگر سخنرانی نتانیاهو در کنگره را تحریم کرد.
کائن از شخصیتهای مورد حمایت لابی (J Street) است. این لابی از لابیهای اصلی حامی برجام است که در کنار تلاش برای حل سیاسی پروندهی هستهای ایران برنامههای فشردهای در حمایت از طرح دو دولت (اسرائیل و فلسطین) را نیز در دستور کار دارد.
- الیزابت وارن ( Elizabeth Warren)
الیزابت وارن در حال حاضر نمایندهی ایالت ماساچوست در مجلس سنای ایالات متحده است. از او به عنوان با تجربه ترین و سر سختترین سناتور در بحث حمایت از اسرائیل نام برده میشود. او برندهی جایزه (Alan Dershowitz) اسرائیل نیز شده است. او به خود لقب (عقاب شگفت اسرائیل) (surprising Israel hawk) را داده است.
الیزابت وارن از حامیان افزایش کمک نظامی به اسرائیل و از کسانی است که در سال 2014 در حمایت از حملهی اسرائیل به غزه خواستار ایجاد یک بنیاد حمایتی از این جنگ شد. با این حال او در حمایت از توافق هستهای رأی داده است و عنوان کرده در حال حاضر این بهترین راه ممکن برای کاهش خطر فعالیتهای هستهای ایران مخصوصاً برای اسرائیل است.
3- شروود براون (Sherrod Brown)
آقای براون سناتور ایالت اوهایو است که به مخالفت با برقراری منطقهی آزاد تجاری نفتا ( NAFTA) شناخته میشود. او دارای پیوند عمیق با جامعهی یهودیان اوهایو است و در سال 2014 اعلام کرد که ماه می در هر سال به عنوان ماه میراث یهود نام گذاری میشود.
او از موافقین طرح همکاری استراتژیک اسرائیل و ایالات متحده در سال 2014 بود که اقدامات نظامی اسرائیل در برابر گروههای مقاومت را یک حق مشروع برای دفاع از خود در برابر تهدید خواند.
در رأی گیری پیرامون توافق هستهای با ایران او به این توافق رأی مثبت داد ولی عنوان نمود موافقت او با این توافق صرفاً به این دلیل است که احساس میکند این توافق میتواند جاه طلبی هستهای ایران را کاهش دهد و امنیت بیشتری برای مردم اسرائیل به همراه بیاورد.
او عنوان کرد از هر راهی که بتواند بهتر از توافق موجود امنیت اسرائیل را تأمین کند حمایت خواهد نمود.
4- کُری بوکر (Cory Booker)
کری بوکر نمایندهی فعلی ایالت نیوجرسی در سنای ایالات متحده است که سابقه شهرداری نیویورک را نیز در کارنامه خود دارد. زندگی او بیشتر در فضای مجازی و توئیتر مورد توجه است.
کری بوکر از کسانی است که به توافق هستهای با ایران رأی مثبت داده است و از اجرایی شدن آن حمایت نموده. او در یادداشتی عنوان نمود توافق هستهای تنها گزینهی پیش رو در برابر دو گزینه نامطلوب دیگر است.
او عنوان میکند یک نبرد نظامی یا پذیرش ایران دارای سلاح هستهای گزینههای جایگزین ما در برابر توافق انجام شده بود که هیچ کدام نمیتوانست امنیت ما و متحدانمان در منطقه و جهان را تأمین کند به همین دلیل توافق صورت گرفته بهترین راه برای رسیدن به هدف بوده است. تأمین امنیت اسرائیل به عنوان هدف اصلی از نظر سناتور بوکر توسط این توافق حاصل میشود.
با این حال او اذعان داشت توافق موجود تنها امکان هستهای شدن ایران را به تأخیر انداخته و نتوانسته تمام احتمال رسیدن به سلاح هستهای را منتفی کندو به همین دلیل باید فشارها بر ایران حفظ شود.
5- یولیان کاسترو (Julian Castro)
کاسترو وزیر مسکن و شهرسازی ایالات متحده است که در روزهای گذشته با کاهش شانس خود برای رسیدن به صندلی معاونت روبرو بوده است.
او از حامیان اسرائیل تلقی میشود و معتقد به افزایش حمایت نظامی و مالی از اسرائیل در برابر تهدیدات منطقهای است. او در سفر خود به اسرائیل در سال 2011 با حمایت قاطع از این کشور به تحسین رؤیای اسرائیل با عنوان (داستان الهام بخش) پرداخت.
کاسترو در قبال توافق هستهای موضع مثبت گرفته است. او با تحسین اوباما و جان کری اعلام داشت که توافق به دست آمده بهترین مسیر ممکن در شرایط کنونی برای کنترل ایران و تأمین امنیت متحدان منطقهایایالات متحده است.
روزنامههای صهیونیستی از او با عنوان دوست قابل اعتماد نام میبرند و معتقد هستند او میتواند منافع اسرائیل را در دولت ایالات متحده پیگیری کند.
فرجام
گزینههای معاونت ریاست جمهوری در ایالات متحده علی رغم برخی تفاوت در دیدگاههای در یک نکته اشتراک نظر دارند و آن منافع اسرائیل است. برجام نیز در منظومهی همین وجه اشتراک مورد توجه است.
نامزدهایی که از توافق هستهای حمایت نمودهاند صرفاً به این استدلال که این توافق تنها راه ممکن در شرایط موجود برای تأمین امنیت اسرائیل است استناد کردهاند و در واقع این گروه معتقدند که امکان توافق بهتر وجود نداشته است. پیوندهای عمیق این گروه و لابیهای اسرائیلی خود گواهی بر این مطلب است که نگاه این افراد بیشتر بر اساس منافع مشترک دو کشور شکل گرفته است.
مخالفین برجام نیز معتقدند امنیت اسرائیل آن گونه که مورد توقع است با این توافق تأمین نمیشود و تداوم فشارها بر ایران از طرق مختلف مانند مسئلهی هستهای برای تغییر سیاست ایران در برابر اسرائیل ضروری و لازم است.
نتیجه نهایی این است که توافق هستهای و ایران در نگاه این گزینهها به عنوان بخشی از امنیت اسرائیل مد نظر است و در این منظومه جای دارد.