به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، به نقل از روزنامه لبنانی الاخبار ، رژیم صهیونیستی در راستای مقدمه سازی برای مانور جبهه داخلی خود که هفته آینده آغاز خواهد کرد ، مجموعهای از اطلاعات را منتشر کرده است که ماهیت تبلیغاتی و روشمندی داشته و به دنبال همزیست کردن افکار عمومی رژیم صهیونیستی با حجم تهدیدات موشکی علیه این رژیم است. تل آویو سعی دارد در عین حال که از ایجاد رعب و وحشت در داخل سرزمینهای اشغالی جلوگیری میکند ، پیامهایی را مبنی بر آمادگی خوب طرفهای متخاصم مخابره کند.
این سیاستی است که تلآویو از سال 2006 تاکنون در قبال حزبالله در پیش گرفته و بخشی از عبرتهای برگرفته شده از جنگ 33 روزه است ، سیاستی که بر اساس آن اسرائیل اقدام به آمادهسازی افکار عمومی خود جهت پذیرش این واقعیت کرده که درگیری نظامی آینده شاهد موشک باران گسترده جبهه داخلی رژیم صهیونیستی خواهد بود.
در راستای همین سیاست ایجاد سازگاری افکار عمومی رژیم صهیونیستی با حجم تهدیدات فراروی تلآویو ، آمار و ارقام متفاوتی در زمینه توانمندی موشکی طرفهای متخاصم اسرائیل منتشر شده است. انتشار این آمار را میتوان تلاش برای ایجاد موازنه با وجود برانداختن یکی از مهمترین معیارهای دیدگاههای نظامی اسرائیل توصیف کرد که براساس آن تلآویو در گذشته اقدام به تقویت جبهه داخلی خود کرده و درگیریها را به زمین و مرزهای دشمنان خود منتقل میکرد. اما در حال حاضر سردمداران اسرائیل سعی دارند افکار عمومی داخلی خود را برای بدترین سناریو ها آماده کنند ، سناریوهایی که براساس آن اسرائیل وارد جنگهای چندجانبه با لبنان و سوریه و نوار غزه و ایران خواهد شد. کمترین احتمال بر اساس این سناریوها تلفات انسانی پایین و کاستن از از تعداد موشکهایی است که میتواند اهداف داخل سرزمینهای اشغالی را منهدم نماید.
رژیم اسرائیل همچنین از طریق انتشار این گزارشها به دنبال ارسال پیامهای متعددی به دشمنانش است ، پیامهایی که بر اساس آن میخواهد نشان دهد که به آماده سازیهای خود در ابعاد مختلف ادامه میدهد، رژیم اسرائیل به این اعتقاد رسیده است که بیشتر نیاز به به آمادهسازی جبهه داخلی دارد تا بتواند قدرت بازدارندگی خود را تقویت کند. این رویکرد بر گرفته از برداشتی است که تصمیم سازان سیاسی و امنیتی در تلآویو در نتیجه توسعه توانمندی های حزبالله لبنان بر استراتژی درگیریهای آینده و تبدیل موشکها به یکی از ابزارهای مهم و استراتژیک به آن رسیده اند. به این ترتیب حزبالله لبنان میخواهد بالاترین سطح از بازدارندگی استراتژیک عملیاتی را در برابر برتری تکنولوژیک و نظامی رژیم صهیونیستی در مواد زمینی و دریایی و هوایی ، ایجاد کند.
رژیم صهیونیستی در خط موازی تبلیغات روشمند خود نمیتواند ماهیت این مانورها را نادیده بگیرد، آمارهایی که نشان دهنده اذعان رسمی و مستقیم رژیم صهیونیستی به این واقعیت است که در هر جنگ احتمالی آینده اراضی داخلی این رژیم بخشی جداییناپذیر از جبهه درگیریها خواهد بود. این چیزی بود که سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در دهمین سالروز جنگ سال 2006 مطرح کرد و گفت : دیدگاه نظامی اسرائیل در گذشته مبتنی بر این بود که ارتش آن در اراضی دشمن و در مناطق مرزی مبارزه کند و جبهه داخلی اسرائیل آرام و آسوده خاطر باشد.. اما این اوضاع به پایان رسیده است.
اسرائیل نمیتواند این واقعیت را نادیده بگیرد. این موضوع تحولی مهم در ابعاد عملیاتی و استراتژیک به شمار رفته و در تمامی برنامهریزیها و مانورهای ارتش به یک فرضیه تبدیل شده است. این موضوع را نتایج جنگ سال 2006 و پیامدهای آن در تصمیمگیری سطوح سیاسی ایجاد کرده است.
البته این روند مغایر با تبلیغات رسانهای رژیم صهیونیستی است که سعی دارد این گونه وانمود کند که سلاحهای موشکی تأثیرات محدودی در جبهه داخلی اسرائیل خواهند داشت. بیشترین چیزی که این تعارض را نشان میدهد ، در معادله بازدارنده ای است که حزبالله لبنان و متحدانش سطح گسترده ای از آن را برای خود ایجاد کرده و به دنبال توسعه توانمندیهای نظامی و موشکی خود در جنگ با اسرائیل و گروههای مسلح تروریستی و تکفیری در سوریه و لبنان هستند.
سناریوی مانور طراحی شده همچنین با اظهارات "عیران مکوف" فرمانده تیپ شمالی در جبهه داخلی رژیم صهیونیستی در تناقض است. وی در گفتوگو با روزنامه صهیونیستی معاریو تأکید میکند که جنگ آینده با حزبالله لبنان برای جبهه شمالی و عمق داخلی رژیم اسرائیل بسیار سخت خواهد بود. وی در این اظهارات تأکید دارد که حزبالله لبنان بیش از 100 هزار موشک در بردهای مختلف در اختیار دارد و این بدان معنی است که هیچ یک از مناطق اراضی اشغالی منطقه امن به شمار نمیرود.
به این ترتیب ملاحظه میشود که بخش گستردهای از تحقیقات انجام شده برای مانور مذکور در راستای مخاطب قرار دادن افکار عمومی داخلی رژیم صهیونیستی است تا اینکه بخواهد برای تصمیمسازان حزبالله لبنان و سوریه تأثیرگذار بوده و در معادلات منطقهای نقش داشته باشد. میتوان با قطع و یقین این موضوع را بیان کرد که محافل تصمیمگیری اسرائیل درک عمیق دشمنان خود در جبهه شمالی و عمق منطقه را متوجه شده و به این نتیجه رسیده اند که تحولات روزافزون جبهه داخلی اسرائیل گرچه تأثیرات مهمی در این معادلات دارد، اما این تأثیرات نسبی است. آنها میدانند که این تحولات به سختی بتواند راهحلی ریشهای برای قدرت بازدارندگی محور مقاومت داشته باشد ، قدرتی که تا حد زیادی مبتنی بر توانمندیهای موشکی است، این در حالی است که سطح توانمندی های موشکی حزبالله لبنان و توسعه قدرت این حزب در ابعاد کمی و کیفی روبهافزایش گذاشته است.
یکی از مهمترین دلالتهای این مفهوم خودداری اسرائیل از واکنش نشان دادن به پاسخ حزبالله لبنان بر ضد تلاشهای اسرائیل برای توسعه دامنه تجاوزهای نظامی مستقیم بر ضد اراضی لبنان طی سالهای گذشته یا عدم عبور از سقف مشخص در عرصه سوریه و همچنین پیامهای بازدارندهای است که سیدحسن نصرالله چند ماه پیش ارسال کرده است.
در هر حال مانور داخلی رژیم صهیونیستی که فرماندهان نظامی این رژیم عنوان آن را از " نقطه تحول" به " پایداری مستحکم" تغییر دادند، در چارچوب پیروزیهای میدانی متعدد محور مقاومت در سوریه انجام میشود ، پیروزیهایی که پیامدهای آن در تلآویو خود را نشان میدهد و مقامات این رژیم شاخصهای افزایش خطرات بر ضد امنیت داخلی خود را حس میکنند. اسرائیل در گذشته بر روی حوادث سوریه حساب میکرد تا بتوانند با براندازی دولت سوریه و مهار حزبالله لبنان تلاش خود برای حذف این جنبش از معادلات داخلی و منطقهای را افزایش دهد ، اما این محاسبات شکست خورده است. این همان چیزی است که آوی دیختر رئیس کمیسیون امور خارجی و امنیتی وابسته به کنیست رژیم صهیونیستی مطرح و اذعان کرد که سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل نیز مانند سرویسهای جاسوسی غربی و عربی در ارزیابیهای خود نسبت به براندازی دولت بشار اسد شکست خوردند.
اسرائیل در موقعیتی قرار دارد که نمیتواند تهدیدات فراروی خود را نادیده بگیرد ، این رژیم در عین حال فرصتهایی نیز در این میان در اختیار دارد ، به همین علت به دنبال توسعه سطح آمادگیهای خود از طریق مانور جبهه داخلی است. اسرائیل در چارچوب آماده سازی برای مانور مذکور مجموعهای از اطلاعات را منتشر کرده که نشاندهنده سناریوهای شبیهسازی شده احتمالی برای درگیریهای آینده است ، از جمله این سناریوها بروز جنگ در جبهههای متعدد با لبنان و جولان اشغالی و ایران و نوار غزه است. مانور مذکور این فرضیه را مطرح میکند که تنها یک در صد از موشکهایی که به عمق سرزمینهای اشغالی شلیک میشود ، به صورت مستقیم به مناطق مسکونی اصابت خواهد کرد ، این در حالی است که گزارشهای تبلیغاتی رژیم صهیونیستی مدعی هستند که 230 هزار موشک در ابعاد و انواع مختلف خود به سمت سرزمینهای اشغالی نشانه رفتهاند.
براساس اعلام تریبونهای تبلیغاتی رژیم صهیونیستی سناریوی مانور مذکور این نظریه را مطرح میکند که حداکثر حدود 350 تا 400 اسرائیلی در این جنگ چند بعدی کشته خواهند شد. در همین چارچوب گزارشهای عبری زبان اعلام میکنند که در جنگ آینده نیروهای ویژه حزبالله در نزدیکی مرزها اقدام به یورش زمینی به سرزمینهای اشغالی خواهند کرد. این گزارشها تأکید دارند که حزبالله لبنان صدها هواپیمای بدون سرنشین در اختیار دارد که بیشتر آنها هجومی بوده و ساخت ایران هستند. گزارشهای مذکور مأموریت ایستادگی در برابر این حملات را بر عهده نیروی هوایی اسرائیل میدانند و مدعی میشوند که راهاندازی سامانههای هشدار سریع و تلاش برای کاستن از تعداد کسانی که مجبور به تخلیه مناطق مسکونی خود هستند به حدود 750 هزار نفر در آینده در دستور کار مقامات اسرائیلی قرار دارد.
اما مهمترین نکته در این مانور این است که رژیم صهیونیستی به دنبال فرضیه مبتنی بر کاستن حداکثری از تعداد زخمیها به نسبت حجم درگیریهای موجود و کاستن از تعداد موشکهایی است که میتواند به اهداف مورد نظر اصابت کند، اسرائیلیها همچنین سعی دارند سطح حملات زمینی نیروهای مهاجم را کاهش دهند. البته مقامات صهیونیستی در جهت آرامش دادن به افکار عمومی داخلی رژیم اسرائیل واقعیتهایی با درجه عقلانیت بیشتر در ابعاد قدرت مخالفان اسرائیل در تحقق این سناریوها را نادیده میگیرند. سناریوهایی که براساس آن حزبالله لبنان میتواند صدها هدف نظامی و استراتژیک در عمق سرزمینهای اشغالی را با موشکهای خود منهدم کند.