به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، روزنامه جوان از اختلاف در وزارت نفت خبر داده است:انشقاق و عدم وجود خط مشي مشخص در وزارت نفت براي اجراي قراردادهاي جديد نفتي با شركتهاي داخلي و خارجي بيش از حد در «چشم» ميزند؛ مصاحبهها و سخنرانيهاي مسئولان وزارت نفت درباره IPC با توجه به نزديك شدن امضاي آن – فعلاً روي كاغذ- بيشتر شده است كه در اين ميان ساز ناساز غلامرضا منوچهري بيش از هر زمان ديگري شنيده ميشود.
وزير نفت موضعي خاص را اعلام ميكند، علي كاردر مديرعامل شركت ملي نفت خبري ديگر مي دهد و منوچهري هم بر موردي ديگر كه نقض سخنان دو رئيس است تأكيد ميكند. به عنوان نمونه معاون توسعه شركت ملي نفت در مصاحبه اخير خود با خبرگزاري فارس و سخنراني در كنگره نفت و نيرو به نهايي شدن قرارداد توسعه لايه نفتي پارس جنوبي با شركت مرسك دانمارك اشاره ميكند و برنامه توليد را هم با رقم ۳۰۰ هزار بشكه مشخص ميسازد.
پس از اين خبر اما مديرعامل شركت ملي نفت در گفت و گو با فارس اين موضوع را رد ميكند وي ميگويد: قراردادي با مرسك نهايي نشده است و بهجز اين شركت چند شركت خارجي نيز آمادگي خود را براي حضور در لايه نفتي اعلام كردهاند كه در حال بررسي آنها هستيم. در موردي ديگر كه روز گذشته «تابلوي» اختلاف نظر را نمايانتر كرد، منوچهري رسماً اعلام كرد ميادين كوچك براي شركتهاي ايراني كنار گذاشته شده است و ميادين بزرگ هم براي شركتهاي خارجي.
اين همان رژيم نوين آپارتايدي بود كه اين رسانه هفته گذشته به آن پرداخت و آن را با توجه به مواضع منوچهري پيشبيني كرده بود ولي وزير نفت با رد اين موضوع گفت شركتهاي ايراني نيز ميتوانند در مناقصه ميدان نفتي آزادگان شركت كنند كه احتمالاً تا دي ماه طول بكشد. با توجه به اينكه مسئوليت مذاكره و انعقاد قراردادهاي جديد نفتي با شخص معاونت توسعه شركت ملي نفت است چنين اختلافي نگرانيها را بيشتر كرده است كه وقتي در لايههاي بالاي مديريت وزارت نفت برنامه مشخصي وجود ندارد چطور ميتوان به استحكام اين قراردادها اميد داشت؟..
مشخص نيست دليلش چيست معاون توسعه شركت ملي نفت خطي ديگر را به پيش ميبرد؛ خطي كه برخي منابع آن را خط اصلي ميدانند و دليل چنين اظهاراتي را اشتباهات استراتژيك منوچهري ميدانند. با توجه به اختلافات شديد ميان وي و مديران و كارشناسان ديگري مانند سيدمهدي حسيني، نصرالله ابراهيمي و... همه چيز در وزارت نفت به صورت جزيرهاي جريان دارد و سردرگمي شركتهاي ايراني و خارجي در اين زمينه جدي است.
كساني كه IPC را پيگيري ميكنند هنوز هم نميدانند برنامه وزارت نفت چيست و چند صدايي در اعلام برنامههاي وزارت نفت كه بهصورت ساعتي تكذيب و اصلاح ميشود فضاي منحصر به فردي را بهوجود آورده است كه گويا منويات شخصي بر برنامه محوري ارجحيت دارد. منوچهري در سپهر نفت به عنوان يك مدير علاقهمند به شركتهاي خارجي شناسنامه دار است و همين موضوع حساسيتها را بيشتر كرده بهطوري كه مواضع و اظهارات وي بر همكاري جدي با شركتهاي خارجي است تا شركتهاي ايراني كما اينكه در مصاحبههاي تفصيلي بهراحتي از اين علاقه پرده بر ميدارند.
بدون ترديد معاون توسعه شركت ملي نفت سخناني را ابراز ميدارد كه مورد تأييد وزارت نفت است اما شايد وي در اشتباهاتي «رگباري» خط اصلي نفت را نمايان ميكند؛ خطي كه هشدارهاي فراواني درباره آن داده شده و گويا با اختلافات داخلي نفت در حال نزديك شدن به واقعيت است.
رابطه وزير نفت با منوچهري ويژه است؛ شايد ويژهتر از رابطه زنگنه با سيد مهدي حسيني و به همين دليل شايد وزير نفت به تذكري جدي به منوچهري بسنده كند ولي آنچه موجب نگراني شده است عدم همبستگي وزارت نفت در انعقاد قراردادهاي نفتي و برنامه مخفي اين وزارتخانه براي «عملگي» شركتهاي ايراني است.
وزير نفت روز گذشته اعلام كرد كه به شركتهاي ايراني براي حضور در آزادگان مهلت داده است، اين خبر از دو جهت قابل بررسي است؛ يا وزارت نفت واقعاً قصد دارد شركتهاي ايراني را وارد آزادگان كند يا قصد دارد با خريدن زمان، شركتهاي خارجي را براي حضور در آزادگان راهنمايي كند. نماينده تحليل نخست ميتواند وزير نفت باشد و پيگير تحليل دوم ميتواند منوچهري را رهبر خود ببينيد. شق سوم ميتواند اين باشد كه گاف منوچهري بازي زنگنه را بر هم زده است اما هر چه كه هست چنين چرخشي از سوي وزير نفت براي حضور شركتهاي ايراني در مناقصه جالب است ولي زمان دليل اين موضوع را نشان ميدهد.