به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، به نوشته شرق، فرشاد مومنی اقتصاددان اصلاحطلب گفته است: در سال ١٣٩٤ دوباره در سیاستهای کلی برنامه ششم، گفتند رشد متوسط باید هشت درصد باشد.
به محض اینکه این سیاستهای کلی منتشر شد، سخنگوی دولت که رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز هستند، آمدند و گفتند ما اعلام آمادگی میکنیم برای دستیابی به رشد هشتدرصدی در سالهای برنامه با یک شرط؛ آن هم به شرطی که سالانه ٢٠٠ میلیارد دلار در اختیار ما قرار گیرد. ایشان عملا حتی لحظهای درنگ برای خود روا نداشتند که واقعا در دورهای که ما سالانه نزدیک به چنین رقمی را در اختیار داشتهایم، آیا رشد هشتدرصدی به دست آوردهایم؟ بیخ گوش همین دولت هم آن شرایط را تجربه کردیم، این چه موضوعی است که دوباره مطرح میشود؟...
مسئله اساسیتر این است که در سال ١٣٨٤ برآورد این بود که برای دسترسی به رشد هشتدرصدی ما سالی ١٦,٥ میلیارد دلار نیاز داریم و آنچه الان سخنگوی دولت اعلام کرده، جزء خوشبینانهترین برآوردهای سازمان برنامه و بودجه است. ما باید از خودمان بپرسیم که در حیطه فرهنگ، سیاست و اجتماع در این ١٠ سال چه کردهایم که برای دستیابی به هدف واحد، به بیش از ١٢ برابر دلار نفتی نیاز داریم....
نتیجه این شده که دولت از دادن یک سند استاندارد که حتی در استاندارد تجربههای قبلی بتوان گفت سند برنامه توسعه است، طفره میرود، فقط در حدی که دهانها بسته شود و کسی نگوید این دولت به برنامه اعتقاد ندارد، قانون را رعایت نمیکند یا اصلا برنامه ندارد....
دولت چیزی به نام لایحه داده و بعد هم چیزی داده که مشخص نیست مصوب هیأت دولت است یا سازمان برنامه، در چارچوب بستن دهان درست کردهاند و اسمش را هم گذاشتهاند سند برنامه. این سند برنامه تقریبا هیچ نسبتی با سند لایحه ندارد اما هربار هر انتقادی که از سند لایحه میشود، عزیزان به سند برنامه ارجاع میدهند چون مطمئن هستند بیش از ٩٩ درصد ایرانیان گرامی هرگز آن سند را نخواهند خواند. اما من چون سادهلوحی ساختاری دارم، با دقت این سند را خواندهام. برآورد ما این است كه برای انجام چیزهایی که در سند برنامه آمده است، به شرط ثبات سایر شرایط برای یک دوره پنجساله حداقل فقط دو هزار میلیارد دلار ارز لازم است اما این سند هرگز در دستور کار قرار نمیگیرد؛ فقط در مواجهههای حضوری به کار میآید تا بگویند ما همهچیز را در این سند پیشبینی کردهایم.
ما خیلی وقت است که داریم راهبرد بستن دهان را اجرا میکنیم اما شرایط فعلی به ما میگوید که بگوییم در حیطههایی که به حیات ایرانیان مربوط است با چالش روبهرو هستیم و باید رویههای موجود در سطح کلی حاکمیت دستخوش تحولات توسعهگرا شود.