اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ۵۱ تشکل دانشجویی دانشگاههای کشور خطاب به صدا و سیما بیانیه ای صادر کردند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
[صدا وسیما] این یک دانشگاه عمومی است یعنی دانشگاهی است که در تمام سطح کشور گسترده است. باید این دستگاهْ دستگاهی باشد که بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن کند، تمام را مبارز بار بیاورد، تمام را متفکر بار بیاورد، تمام اینها را مستقل بار بیاورد، آزادمنش بار بیاورد، از غربزدگی بیرون کند؛ استقلال به مردم بدهد. ( صحیفه امام خمینی جلد ششم)
امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب همواره بر نقش صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در روشنگری مردم تاکید کرده اند و این امر بارها مورد آزمون قرار گرفته است و صدا و سیما در بخش زیادی از این آزمون ها متاسفانه نمره قابل قبولی کسب نکرده است. زمان جاری یکی دیگر از شرایط خاص انقلاب اسلامی و مرحله آزمون سازمان صدا و سیما است چرا که کشور در شرایطی قرار دارد که از یک سو تجربه برجام و ارتباط با امریکا را سپری می کند که رهبر انقلاب بر لزوم تبیین ابعاد بدعهدی های دشمنان و عدم اعتماد به آنها تاکید کرده اند. و از سوی دیگر در داخل کشور با مشکلات عدیده ای از جمله رکود و بی کاری گسترده، فساد اقتصادی و مشکلات موجود در نظام سلامت و نظام بانکی و شفافیت اقتصادی.... مواجه است. در این شرایط پیچیده و دشوار نقش صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از همه پررنگ تر است. صدا و سیما باید از یک سو فضا را بر روی منتقدان بگشاید که بتوانند ابعاد دشمنی های امریکا و غرب و نقشه های نفوذ آنها را افشا نموده و تجربه حاصل شده از یک دوره مذاکره و تعامل با غرب در قالب برجام هیچ ثمری جز بدعهدی امریکا نداشته است را بیان نمایند. از سوی دیگر لازم است سازمان صدا و سیما با تبیین صحیح مشکلات داخلی کشور و همچنین بیان عادلانه و شفاف مفاسد رخ داده و راه های مقابله با آنها به دور از هر گونه محافظه کاری و مصلحت اندیشی های کاذب اعتماد را به بدنه عمومی جامعه بازگرداند.
در موضوع آمریکا شناسی در دوره جدید صدا و سیما شاهد عقبگرد هستیم
امروز یکی از اصلی ترین مسائل کشور بازخوانی یک دوره طولانی تعامل با غرب و متوقف کردن ظرفیت های داخلی کشور است امری که کارشناسان بارها بر آن تاکید کرده اند و این کار باید توسط رسانه ملی صورت گیرد نه آنکه رهبری معظم انقلاب خود به تنهایی در باب مضرات رابطه با آمریکا و عبرت های به دست آمده از برجام و تعامل با غرب و لزوم و توجه به ظرفیت های داخلی سخن بگویند. گویا صدا و سیما به جای انجام وظیفه روشنگرانه خود در دفاع از انقلاب در مقابل جریان های وابسته و غرب گرا به جای آنکه خود را سپر انقلاب و رهبری قرار دهد در پشت رهبری سنگر گرفته است و نشسته است تا همه هزینه های انقلابی گری و دفاع از نظام را در مقابل هجوم گسترده جریان غرب گرا را رهبری تحمل نماید.
کار به جایی رسیده است که به واسطه کم کاری های صورت گرفته از سوی صدا و سیما و خاموش کردن معدود تلاش ها برای شناساندن چهره واقعی پلید امریکا عده ای در داخل سخن از برجام های بعدی و مذاکره با امریکا می گویند یا عده ای در آنتن رسانه ملی اعلام می کنند هدف از پذیرش برجام نه لغو تحریم ها که رهایی از جنگ بوده است! اگر برجام را نمی پذیرفتیم جنگ می شد!
پخش مذاکرات کمیسیون برجام و موضع گیری های مقامات داخلی و غربی و برگزاری برنامه های دو طرفه و برخی مستندهای روشنگرانه حداقل کاری بود که می توانست سازمان صدا و سیما در راستای شفاف سازی و ایجاد بلوغ در جامعه در باب دشمنی آمریکا انجام دهد اما در دوره جدید همین اندک تلاش ها نیز متوقف شده و چه بسا جلوی برخی از این تلاش ها گرفته می شود و درخواست های متعدد دانشجویان و نخبگان حتی در مورد بازپخش مذاکرات کمیسیون برجام نیز بی نتیجه مانده است و عملا صدا و سیما این حق را از مردم گرفته است که بدانند به طور واقعی چقدر از وعده های داده شده در دوره مذاکرات در باب برداشته شدن تحریم ها محقق شده است.
در حوزه مشکلات داخلی کشور نیز فضای مساعدی بر عملکرد سازمان حاکم نمی باشد و عملا باب هر گونه نقد به عملکرد مسئولین بسته شده است که مصادیق عینی آنرا می توان در موارد متعدد از جمله قراردادهای جدید نفتی و سایر قراردادهای خارجی منعقد شده با غربی ها، فیش های نجومی و املاک نجومی، اطالعه دادرسی ها ، مشکلات ساختاری قوه قضاییه، طرح تحول سلامت، شفافیت اقتصادی، عملکرد نظام بانکی و پیوستن به معاهده خطرناک FATF ... مشاهده کرد. تعطیل شدن انتقادات به طرح تحول سلامت و لغو شدن برنامه اخیر "مناظره" در خصوص مشکلات نظام سلامت و تجمیع بیمه ها، یکی از دهها مصادیق محافظه کاری حاکم بر صدا و سیماست.
انقلابی ها در پیچ و خم محافظه کاری صدا و سیمایی ها دارند قربانی می شوند
اما متاسفانه تغییرات گسترده مدیران سازمان و بازگشت مدیران فرسوده و کم انگیزه دو دهه قبل و اتخاذ رویکرد محافظه کارانه شدید در سازمان صدا و سیما خصوصا در مقابل برخی جهت گیری های نادرست در دولت، کورسوهای امید به اصلاح در سازمان صدا و سیما را نیز کاهش داده و این بیم می رود که با نزدیک تر شدن به ایام انتخابات ریاست جمهوری این رویکرد محافظه کارانه تشدید شود که اگر این اتفاق رخ دهد سازمان صدا و سیما مردم را از حق خود در داشتن اطلاعات کامل و تحلیل صحیح در انتخابات آینده محروم خواهد کرد.
علی رغم توصیه رهبری معظم انقلاب بر تربیت نسل انقلابی و ورود نیروهای انقلابی به سازمان صدا و سیما و در برنامه سازی هیچ اقدام موثری از این حیث صورت نگرفته است و شکل و شمایل آنتن صدا و سیما رنگ و بوی انقلابی جدیدی به خود ندیده است و هر از چندگاهی خبرهایی از گوش و کنار در باب تعطیلی یا برخورد های سلبی برخی از معدود مدیران و برنامه های انقلابی سازمان شنیده می شود. بماند که عناصر و مجریان مسئله دار که به دلایل متعدد ممنوع التصویر بوده اند هر روز بر روی آنتن مقدس سازمان جولان می دهند و سبک زندگی های نامتناسب با ارزش های انقلابی را گسترش داده و جامعه را در انبوه مشکلات و مسائل مهم کشور تخدیر می کنند.
صدا و سیما امروز باید در خصوص تولید برنامه های انقلابی و ترویج گفتمان انقلاب اسلامی، کارنامه خود را ارائه دهد؟ چند برنامه جدید و موثر در این خصوص تولید شده است؟ آیا معدود برنامه های انقلابی سازمان تقویت شده اند؟ یا هر روز خبر از مشکلات انها به گوش می رسد؟
اینها همگی نشان می دهد که متاسفانه سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران خصوصا در دوره جدید به گرداب محافظه کاری فرو رفته و اگر خدای نکرده این مسیر ادامه یابد متاسفانه اعتماد مردم از بین خواهد رفت.
اما مسئولین سازمان صدا و سیما باید بدانند که مردم بیش از آنکه از مشکلات و فشار و وجود فساد و بدعهدی های داخلی و خارجی ناامید شوند از لاپوشانی و محافظه کاری سازمان صدا و سیما در مقابل این حجم گسترده از هجوم به ارزش ها ساکت ماندن سازمان در مقابل آن ناامید می شوند. مردم از انقلاب خسته نمی شوند بلکه از دست انقلابی های خسته، مدیران فرسوده و عقب مانده از قافله انقلاب خسته اند که مصداق عینی آن مدیریت کنونی سازمان است که با بازگشت به مدیران دو دهه قبل اداره می شود مدیرانی خسته که به جای عبور از محافظه کاری ها و عمل انقلابی، در مقام یک سانسورچی عمل می کنند و بزرگترین راهبردشان سکوت است و سکوت است و سکوت که مگر شاید دولت محترم عنایتی کند و اندکی بار مشکلات مالی سازمان صدا و سیما حل شود که مدیران آن بتوانند حقوق عوامل خود را بدهند غافل از آنکه این رویکرد سوداگرانه با آنتن رسانه ملی هیچ ثمری جز بدتر شدن وضعیت مالی رسانه مالی نداشته است و این حقیقت بر کسی پوشیده نیست. گویا رسانه ملی از برخورد آمریکایی ها با برخی خوش خیالان داخلی در ماجرای برجام و تحریم ها درس نگرفته است که همان راهبرد پیش گرفته است.
صدا وسیما به ذکر جمله اقتصاد مقاومتی خیلی خوب است اکتفا کرده است
امروز صدا و سیما باید کارنامه خود را در سال اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل ارایه کند؟ چیزی که به چشم می خورد در برنامه های صدا وسیما به ذکر جمله اقتصاد مقاومتی خیلی خوب است اکتفا شده است! چند سریال و کار نمایشی در این خصوص تولید کرده است؟ چند اثر مستند و جریان ساز در این حوزه تولید و پخش کرده است؟ فعالیتهای دولتمردان در وزارتخانه های مختلف در حوزه اقتصاد مقاومتی چه میزان با رصد و پیگیری رسانه ملی همراه بوده است؟ آیا رهبر معظم انقلاب خود به تنهایی باید این موضوع را رصد و پیگیری کنند؟ نقش رسانه ملی در ایجاد مطالبه و نظارت مردمی چیست؟ چقدر اقتصاد مقاومتی را در زندگی مردم فرهنگ سازی کرده است؟ به غیر از کلی گویی و تکرارا بی خاصیت کلمه اقتصاد مقاومتی، آیا توانسته ایم معنای آن را برای شالیکار شمالی، ماهیگیر و صیاد جنوبی، دامدار و کشاورز کرمانی و دانشجو و استاد دانشگاه مرکز نشین معنا کنیم؟ آیا استانداران استانهای مختلف کشور عملکرد خود را در اقتصاد مقاومتی را زیر ذره بین مردم و رسانه ملی می دانند؟ چند برنامه برای ارائه کارنامه و پیگیری کم کاری وزارتخانه ها و استانداری ها تولید و پخش کرده اید؟
آیا صدا و سیما در حالیکه هنوز هم پر است از تبلیغ مستقیم و غیرمستقیم کالاهای مصرفی خارجی می تواند سکان دار جریان سازی اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولید ملی گردد؟ آیا صدا و سیمایی که با پول تبلیغات بانکها اداره می شود، می تواند در برابر عملکرد ضد اقتصاد مقاومتی در بانکها برنامه سازی کند؟ و آیا اساسا این برنامه ها موثر خواهند بود؟
صدا و سیما تریبون مردم برای مطالبه از حاکمیت باید باشد نه تریبون توجیه و ماله کشی
متاسفانه نگاه به مردم در این صدا وسیما از بالا به پایین و ابزاری است. حضور مردم یا محدود به برنامه ها در حد تماشاچیان محتاج ارشاد و هدایت است و یا در حد مصاحبه شوندگان کلیشه ای. در حضور اول: همه مشکلات به خصلت های فردی و مسایل شخصی باز میگردد و حل معضلات اجتماعی در گرو اصلاح این خصلتهاست.
اما در حضور دوم: مطالبی از قبل تعیین شده برزبان مصاحبه شوندگان جاری می شود تا تاییدی باشد بر مواضع رسانه و در واقع مواضع دولت ها، گویی که مردم، ابزار ابراز عقیده دولت ها و برخي ديگر از بخش هاي حكومت هستند ، هر چند همین عقاید با عمل و رفتار حاکمان در تعارض باشد!
در ایام انتخابات و راه پیمایی ها، این مردم هستند که باید در جواب سوال خبرنگاران بگویند: " حتما در انتخابات شرکت خواهم کرد" و "بله بالاخره وظیفه هر ایرانی است که شرکت کند"... اما هیچگاه از وظیفه حاکمان و حقوق مردم سوال نمی شود، مگر قرار نیست صدا وسیما حلقه اتصال مردم با حاکمان و نخبگان باشد و مگر می شود این ارتباط، یک طرفه باشد؟ فقط در راستای منافع حاکمان ؟ آن هم منافع حاکمان، نه منافع حکومت چرا که منافع حکومت در نگاه کلان در گروه برآوردن نیازهای مردم و احقاق حقوق آنهاست. اگر اقشار ضعیف این جامعه به قول رهبر معظم انقلاب، تریبون ندارند، مقصر کیست؟ کدام نهاد باید تریبون اقشار مستعضف و محروم جامعه باشد؟ مطالبات توده مردم از حکومت و بازخواست مسوولان و حاکمان از سوی کدام دستگاه باید پیگیری شود؟
از جمله موانعی مسولان صدا و سیما بیان می کنند که در این راه باید از "پرهیز از سیاه نمایی " و "رعایت مصالح نظام " انجام داد. اما مسله این است که انتقال مشکلات مردم به مسولان کشور برخلاف مصلحت نظام است تا خلاف مصلحت مسولان بی کفایت است. اعتماد مردم در صورت مشاهده پیگیری مطالبشان از مسوولان حکومتی حفظ می شود یا در صورت بی اعتنایی به آن ها؟ در اسلام، برعکس آن توصیه شده است . مگر در نامه 53 نهج البلاغه این جمله را نخواندیم که فرمود: "هیج امتی به پاکی نرسید مگر این که حق ضعفا از صاحبان قدرت را با صراحت و روانی کلام گرفته شود"
دیدگاه محافظه کار سیاستگذاران صدا وسیما، نتیجه این دیدگاه، عدم انعکاس مشکلات عمده مردم و شانه خالی کردن از مسوولیت عظیم یک تریبون عمومی است بنابراین جز به تصویر ابزاری و کلیشه ای مردم رضایت نمی دهند و صدا وسیما در عمل به یک نهاد تدافعی و زداینده اتهامات از دولت ها و برخي اركان حكومت تبدیل می شود در چنین شرایطی دیگر تدوین استراتژی معنا ندارد چرا که به جای حرکت رو به جلو و آینده باید به دفاع از وضع موجود اندیشید حال آنکه پرداختن به کوتاهی ها و کاستی های موجود اثر تبلیغات رسانه های ضد نظام و شبکه های اجتماعی را تا حد زیادی خنثی خواهد کرد. لاپوشاني هر خطا و اشتباه بهانه ای برای هوچی گران مخالف اصل نظام را فراهم می کند بهترین دفاع از حکومت نشان دادن ضعفهای آن و معرفی مقصران واقعی است که با رویکرد فعلی صدا و سیما هیچ هم خوانی ندارد و سیاستگذاران و به ویژه ریاست سازمان صدا و سیما باید فارغ از دید محافظه کاری، ساختار حکومت و فضای اجتماع را رصد کنند و چون چشمان تیز بینی باشند که از معرفی آفات و موریانه ها دریغ نکنند.
در پایان اعلام می داریم خواستار حضور ریاست سازمان صدا و سیما در دانشگاه ها برای پاسخ گویی هستیم هم چنین دانشجویان انقلابی همه فعالیتها و برنامه های رسانه ملی را خصوصا در ماه های آینده زیر نظر خواهند داشت و امیدوارند مسیر فعلی رسانه ملی به سرعت اصلاح گردد و مسوولان رسانه ملی قدر اعتماد رهبرمعظم انقلاب را بدانند و با کار انقلابی و ميدان دادن به عناصر انقلابي و دلسوز، اعتماد مردم را به رسانه ملی برگردانند و از فشارها و تنگناهای مالی خناثان و سیاست بازان نهراسند!
تشکل های امضا کننده: