اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو در مشهد؛ هشت سال دفاع مقدس، آثار با ارزش و معنوی زیادی را بر جای گذاشته که نشانگر روزهای پر فراز و نشیب، تلخ و شیرین حماسه آفرینان صحنه های جنگ است.
فرهنگ جنگ خود مجموعهای از عملکردها، نگرشها، روشها، آفرینشهای هنری و ادبی سالهای جنگ و پس از آن است و باید توجه کرد که انتقال این فرهنگ و حماسهها به نسل های بعدی و حفظ ارزشها و آثار این سال ها یکی از مهم ترین اقداماتی است که باید بدان توجه شود.
در شرایط کنونی که با مسائلی نظیر تغییر نسل، نیاز روز افزون نسل جوان به ارزشهای متعالی اسلامی در جهت پیمودن مسیر پیشرفت همه جانبه و تحقق تمدن عظیم اسلامی، تهاجم فرهنگی دشمنان برای جدایی آینده سازان کشور از ارزشهای والای انقلاب اسلامی مواجهیم به همین منظور ترویج فرهنگ شهادت و ایثار به عنوان والاترین میراث انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس وظیفهای است که بر عهده همه دلسوزان نظام می باشد.
خبرگزاری دانشجو در آستانه برگزاری دومین کنگره شهدای دانشجوی خراسان رضوی اقدام به تهیه سلسله گزارشات و مصاحبههایی با خانوادههای این شهدا و افرادی که در حوزه نشر اندیشههای آنان فعالیت میکنند کرده است که در ادامه دومین گزارش از این سلسله گزارشات را مشاهده خواهید کرد.
حمیدرضا عطایی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجو در مشهد، در خصوص پروژهای که در خصوص شهدای دانشجو در دست تالیف دارد، گفت: در این پروژه چندین نفر برای نوشتن شش کتاب دانشجوی دوران دفاع مقدس فعالیت میکنند که در حال حاضر سه شهید این پروژه یعنی شهیدان محراب خانی، خیامی و صالحیان مشخص شده است و دو شهید دیگر در دست بررسی هستند.
وی با اشاره به این موضوع که نوشتن کتاب زندگی این سه شهید تا اوایل اسفند ماه به طول خواهد انجامید، تصریح کرد: پس از قطعی شدن آن دو شهید دیگر کار را آغاز کرده و احتمالا تا پایان سال جاری ادامه خواهد داشت.
این محقق در خصوص علت انتخاب این شهدا برای نوشتن کتاب، تصریح کرد: این شش شهید از دو جهت انتخاب میشوند، اول اینکه زندگی آنان به جهت نویسندگی دارای نکاتی بود که قابل کتاب شدن بود و دوم اینکه اینها شهدایی هستند که کمتر مورد توجه قرار گرفته و در خصوص آنان کم کاری شده بود.
عطایی ضمن بیان این موضوع که این پروژه را از حدود دو ماه پیش آغاز کردیم، ادامه داد: تاکنون بسیاری از کتابهایی که نوشته میشده متعلق به شهدای شناخته شده بود به همین دلیل تصمیم گرفتیم با نوشتن این کتابها شهدایی را به جامعه و به ویژه نسل جوان دانشجو معرفی کنیم که کمتر مورد اقبال قرار گرفتهاند.
وی با اشاره به این مطلب که احتمالا هر کدام از کتاب ها دارای 70 صفحه خواهد بود، بیان داشت: برای نوشتن این کتابها در کنار استفاده از مستندات و منابع با والدین، دوستان و رزمندگان و هر فردی که ممکن بود خاطرهای مشترک با شهدا داشته باشد مصاحبه گرفتیم.
این محقق فوت برخی از والدین شهدا را بخشی از سختی کار دانست و خاطرنشان کرد: آنچه که این شهدا را نسبت به دیگر شهدا خاص میکند دانشجو بودن آنان است و همین ویژگی سبب میشود دانشجویان بیش از سایر شهدا با این شهدا همزاد پنداری کنند.
عطایی داشتن ظریب هوشی بالا، سخت کوشی، توجه به فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی در کنار تحصیل و فعالیت جهادی را بخشی از ویژگیهای این شهدا برشمرد و گفت: با اینکه این شهدا دانشجو بودند؛ اما به تمام جوانب زندگی خود توجه میکردند و عملکرد آنان مورد رضایت اساتید دانشگاه نیز بود.
وی در ادامه سخنان خود با یادآوری این نکته که پیش از این نیز این تیم در خصوص شهدا از جمله شهید دیالمه و شهدای شورا فعالیتهایی داشتهاند، یکی از مهمترین خلاءهای دانشگاهها را عدم پرداخت مناسب به شهدا و سبک زندگی آنان دانست و بیان داشت: ما در فضای انقلاب و جنگ با یک سری شاخصها مواجه شدیم که همیشه باید مرور شوند و یکی از این شاخصها شهدا بودند.
این محقق یادآور شد: اینکه امروز دانشجویان ما بسیاری از شهدا حتی شهدای شاخص را نمیشناسند و اینکه مشاهده میکنیم خروجی دانشگاهها با فضای شهدا بیگانه هستند به علت همین کم کاریها و غفلتهاست.
عطایی ادامه داد: بسیاری از جوانان و همچنین دانشجویان تصور میکنند این شهدا از آن دو دهه پیش هستند و مدل تفکری آنان بسیار متفاوت با نیاز امروز است؛ این در حالی است که چنانچه به زندگینامه این شهدا توجه شود و گفتمان آنان مورد مطالعه قرار گیرد، این شهدا به نکاتی توجه کرده و به ما یادآور شدهاند که با فضای امروز ما همخوانی دارند.
وی تصریح کرد: به طور مثال شهید دیالمه در جایی گفته بود «چنانچه ما فضای امروز انقلاب را متوجه نشویم در جریانات سیاسی و اجتماعی هضم خواهیم شد»، وقتی به واژه واژه این گفته دقت کنیم خواهیم دید که این گفته برای جامعه امروز نیز صادق است.
این محقق با تاکید بر اینکه خلاء موجود در دانشگاهها در این عرصه تنها متوجه مسئولان نیست، بلکه دانشجویان و به خصوص تشکلهای دانشجویی نیز در این رابطه کم کاری کردهاند، گفت: دانشجویان امروز در خصوص مسائل صنفی و نبود شغل بسیار گلایه و مطالبه میکنند؛ اما هیچگاه در این خصوص که چرا به ترویج سیره شهدا در دانشگاهها پرداخته نمیشود هیچ مطالبهای ندارند.
عطایی یادآور شد: البته رسانهها و افرادی که در این خصوص تولیداتی دارند بیتقصیر نیستند؛ چنانچه این تولیدات برای مردم به نمایش درآید به طور حتم مردم، شهدا و سبک زندگی آنان را خواهند شناخت و در زندگی خود پیاده خواهند کرد.
محمد علي خيامي در روستاي خواجه آباد نيشابور در سال 1343 خورشيدي در خانواده اي مسلمان و مستضعف به دنيا آمد. دوران كودكي را در همان روستا رشد و نمو كرد. از همان كودكي آثار شهامت و شجاعت در سيمايش ظاهر بود. دورۀ ابتدايي را در روستا به پايان رسانيد و در سال 1355 به مشهد عزيمت کرد و در مدرسۀ راهنمايي خواجه نصيرالدين طوسي مشغول به تحصيل شد.
همزمان با دورۀ راهنمايي، انقلاب اسلامي شروع شد. او همواره در تظاهرات شركت داشت تا انقلاب اسلامي پيروز شد. اين شهيد عزيز در دبيرستان آيت الله كاشاني در رشته علوم تجربي به ادامۀ تحصيل پرداخت و فعاليت خود را در دبيرستان آغاز و با كمك و هم فكري بعضي از دبيران و همكلاس هايش، در دبيرستان انجمن اسلامي تاسيس كرد.
از دوران دبيرستان به عنوان بسيج دانش آموزي سه مرتبه به جبهه هاي حق عليه باطل اعزام شد. اولین اعزام در سال 60 و دومين اعزام وي اوايل سال 61 بود كه تا شهريور ماه ادامه يافت. او به عنوان امدادگر در عمليات آزادي خرمشهر و شكستن حصر آبادان شركت كرد و در عمليات شلمچه نيز حضور يافت.
در اين عمليات ها اكثر همرزمانش شهيد شدند. او مدتي در پاسگاه حسينيه مستقر بود. سپس به عنوان پزشكيار به ايلام غرب اعزام شد و در پايگاه ظفر مستقر شد. ایشان آن قدر اين جنگ تحميلي بر روحيه اش تاثير داشت كه آني از فكر جبهه راحت نبود. همواره مي گفت: چيزهايي از بي ناموسي صداميان ملعون در فتح خرمشهر ديده ام كه اگر صد بار كشته شوم، فراموشم نمي شود. بايد صدام بعثي از بين برود.
وی در سال 64 به عضويت سپاه در آمد و 24 دی ماه سال 65 در عملیات کربلای پنج در شلمچه به شهادت رسید.
محمد جواد صالحيان در تاريخ چهارم اردیبهشت سال 42 در مشهد چشم به جهان گشود. دوران تحصيلات ابتدايي خود را در دبستان مهرگان و دوران متوسطه را در دبيرستان دانش و هنرستان ( شهيد جباريان) گذراند.
سال 60 همزمان با گرفتن ديپلم، از طريق بسيج براي آموزش نظامی به چالوس رفت. بعد از آموزش، به سر پل ذهاب اعزام شد. وی به همراه چهار تن از بسيجيان پايگاه، اولين گروهي بودند كه از پايگاه شهيد كامياب رضا شهر عازم جبهه شده بودند.
در این مدت او جلسات مداومي جهت تعليم قرآن در محل گروهان در جبهه تشكل ميداد. پس از برگشتن از جبهه، مدتي به مركز تعليمات حرفهاي رفت و سپس در اولين كنكور بعد از انقلاب فرهنگي در سال 61 شركت كرد. روح عاشق او آنقدر وسعت يافته بود كه ميخواست قفس جسم را رها كند و عاشقانه به سوي مبدأ خويش پرواز كند؛ لذا با وجود پذيرفته شدن در دانشگاه علوم پزشكي، نام خود را در دانشگاه عشق ثبت كرد.
بعد از اين كه به پيشروي در خاك دشمن مشغول بود، زخمي و به دست بعثيون عراقي افتاد و تا 12 سال مفقود الاثر بود و در تاريخ 15 تیر ماه سال 75 مصادف با شهادت امام حسن عسگري (ع) بقاياي پيكر مطهرش در منطقه فكه تفحص شد و در بهشت رضا(ع) مشهد بنا به سفارش خودش آرامید.
مهدی محراب خانی ششم دی ماه سال 44 و مصادف با روز تولد امام زمان(عج) در مشهد به دنیا آمد، گفت: مهدی در دوران تحصیل خود دانش آموزی نمونه و آرام بود.
اولین بار در مهر ماه سال 61 داوطلب حضور در جبهه شد، زمانی که به جبهه رفت، مسئولان مدرسه با ما تماس گرفته و اظهار نگرانی کردند؛ چراکه مهدی در آن سال کنکور داشت و مسئولان میگفتند که او باید درس بخواند؛ اما او در سال 62 در کنکور شرکت و در دانشکده داورسازی مشهد قبول و صبح جمعه دهم بهمن ماه به شهادت رسید.
تهیه کننده: طیبه علیزاده