به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو ابوالحسن شاهسوند، عضو شورای مرکزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان تهران روز گذشته در سخنرانی خود پیش از خطبههای نماز جمعه صفادشت گفت: مواردی در سند توسعه آموزش ۲۰۳۰ وجود دارد که به هیچ عنوان با شرایط شرعی، قانونی و عرفی جامعه همخوانی ندارد. برای نمونه یکی از این بندها به این نکته اشاره دارد که باید برای تربیت دانش آموزان از ابتدایی آموزش عمومی کودکان با مسائل جنسی آشنا شوند. بندی دیگر اشاره به این نکه دارد که دانش آموزان از حضور در مراسمات مذهبی و شعائر دینی باید منع شوند چرا که باعث خشونت و وحشی گری آن ها می شود.
متن کامل سخنرانی شاهسوند به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي» پروردگارا سينه ام را گشاده گردان و كارم را براى من آسان ساز و از زبانم گره بگشاى.
سلام و درود می فرستیم به محضر حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه)، امام راحل، بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی، شهدای والا مقام و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و همچنین عرض سلام داریم خدمت مردم شریف و شهید پرور و نمازگزاران محترم بخش صفادشت.
پیش از هر چیز بر خود تکلیف می دانم ایام شهادت بانوی جهان اسلام و تشیع حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیه) را خدمت حضرت صاحب الزمان (عج الله تعالی فرجه شریف) و نائب بر حق ایشان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای، همه مسلمانان، شیعیان جهان و شما عزیزان تسلیت عرض کنم و از خداوند متعال درخواست داریم تا در روز قیامت ایشان را شافعی ما قرار دهند.
لازم می دانم قبل از شروع عرایضم از مردم و ستاد برگزاری نماز جمعه و امام جمعه بخش صفادشت حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا حسینی، به دلیل قرار دادن این فرصت در اختیار جریان دانشجویان انقلابی برای بررسی برخی مسائل کشور کمال تقدیر و تشکر را داشته باشم؛ چرا که وظیفه دانشجویان انقلابی طبق سخن شهید بزرگوار دکتر بهشتی: موذن بودن برای جامعه است و ما هم تلاش می کنیم تا در این مسیر قدم برداریم.
بنده سعی ام بر این است تا مباحثم را در چهار بخش (اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تربیتی) به صورت پیوسته خدمتتان ارائه نمایم.
عزیزان، امروز که توفیق شد در خدمت شما باشم به واسطه دوستان و اخبار منعکس شده در فضایی رسانه ای کشور متوجه آن شدم که شهرستان عالم پرور صفادشت علیرغم پیشرفت ها و ترقی گسترده ای که در سال های اخیر داشته و جای دارد از همینجا از مسئولان این شهرستان تقدیر شود، دچار مشکلات وسختی های متفاوتی فی المثل: اشتغال جوانان ، عدم استفاده از بومیان منطقه در انجام امور شهری، عدم فرصت دادن به جوانان بخش صفادشت و استاده نکردن از ظرفیت انها در امور مختلف شهر است، که حل آن ها نیازمند شناخت صحیحِ و دقیق مشکلات و برنامه ریزی متقن، می باشد.
بزرگواران، باید خدمتتان عرض کنم برای حل معضلات مطرح شده و سایر مشکلات موجود، دو نوع تفکر وجود دارد.
تفکر اول که معتقد است برای حل مشکلات مردم باید به برنامه ریزی های دولت و مراحل اداری آن توجه شود تا بتوان برنامه های تدوینی شهرستان را اجرا نمود، طرفدارن این تفکر بر این باورند که مشکلات خود به خود توسط مجموعه و سیستم حل خواهد شد و ما هیچ دخلِ و تصرف و تأثیری بر آن نداریم چرا که سیستم این گونه است و فقط باید بر آن نظارت کنیم؛ اما در مقابل تفکر دیگری هم وجود دارد، تفکری که مبنای آن بر اساس اصول و ارزش های انقلاب و متکی بر توان مردم است، تفکری که به دنبال عدالت خواهی است، تفکری که مخالف تبعیض است و تفکری که به دنبال توزیع عدالت در میان همه اقشار جامعه در کمترین سرعت و بیشترین دقّت است.
اگر مسئولین محترم شهر صفادشت اعم از مسئولین شهری و نمایندگان قوه مجریه در اداره امور شهرستان بخواهند از تفکر اول پیروی نمایند، وضع به همین گونه خواهد ماند و هیچ دردی هم از مردم دواء نخواهد شد، چرا که در وضعیتی فعلی و بر اساس شواهد روشن که مثال بارز آن معضلات چند وقت اخیر مردم شریف و شهید پرور خوزستان می باشد، دولت توان مناسب و خوبی برای حل مشکلات از خود نشان نداده و بنابراین خسارتی جبران ناپذیری را متحمل خواهند شد.
اما تفکر دوم که متکی بر ایمان به خدا و توان مردم می باشد و طبق فرمایشات مقام معظم رهبری برگرفته شده از داستان پند آموز حضرت موسی (علیه السلام) و فرعون که در قرآن کریم می باشد؛ آیات شریفه 61 و 62 سوره شعراء (بسم الله الرحمن الرحیم: «فَلَمّا تَراءَى الجَمعانِ، قالَ أَصحابُ موسى، إِنّا لَمُدرَكونَ. قالَ كَلّا، إِنَّ مَعِيَ رَبّي سَيَهدينِ» هنگامی که دو گروهِ (اصحاب موسی (ع) و فرعونیان) یکدیگر را دیدند، یاران موسی گفتند: «ما در چنگال فرعونیان گرفتار شدیم» (موسی (ع) ) گفت: «هرگز! یقیناً پروردگارم با من است، بزودی مرا هدایت خواهد کرد»
خوب است برای هرچه بیشتر آشنا شدن با این دو نوع تفکر مروری بر مصادیق حاصل شده از آن ها در طول تایخ انقلاب اسلامی داشته باشیم.
یک نمونه از نتایج حاصل شده از تفکر اول که مبتنی بر توجه به بیرون از کشور و ظرفیت های خارجی است در اوایل انقلاب قابل مشاهده و تأمل است. آنجای که طرفداران تفکر ملی گرایی خواهان آن بودند تا انقلاب دنباله رو مسیر ترقی کشورهای پیشرفته از نگاه آن ها باشد و غیر از این سودی وجود نخواهد داشت. حاصل این تفکر نهایتاً مشارکت این افراد در جاسوسی علیه انقلاب اسلامی با یکی از کشورهای به ظاهر پیشرفته شد و در مقابل حاصل تفکر انقلابی رسیدن به قله های بزرگ و تسخیر لانه جاسوسی بود که امام بزرگوار آن را انقلاب دوم ملت نام نهادند.
نمونه دیگر این دو تفکر را می توان در دوران هشت سال دفاع مقدس مشاهد کنیم، آن زمان که هر بار عملیاتی با نگاه لیبرالیستی و گفتمان کلاسیک طراحی می شد با شکست مواجه می شدیم ولی در مقابل وقتی که با دیدگاه و تفکر انقلابی عملیاتی برنامه ریزی و اجرایی می شد شاهد پیروزی های پی در پی جبهه های جنگ بودیم.
موارد دیگری نیز در روشن شدن و تأثیر مثبت تفکر انقلابی در این نظام وجود دارد که به دلیل کمبود وقت فقط اشاره ای به آن ها می نمایم مثل: پیشرفت در توان موشکی که باعث ایجاد فضای امن و امید دهند در کشور شده است، پیشرفت های چشمگیر در حوزه انرژی هسته ای که این توان را به مردان اهل سیاست خارجه داد تا بتوانند با پشتوانهِ محکمی در مذاکرت خود عمل کنند، همچنین پیشرفت های زیادی که در بخش نانو رقم خورد و زمینه ساز زندگی بهتر برای مردمان این مرز و بوم شده.
اما در پایان این بخش اول عرایض خود باید به این نکته اشاره کنم که: به گفته اکثریت بزرگان این کشور اگر در هر دوره ای از این انقلاب پیشرفتی اتفاق افتاده به دلیل انقلابی عمل کردن مسئولین وقت آن زمان بوده است.
حال با آشنا شدن با برخی از مصایق این دو نوع تفکر در حل مشکلات، این سؤال در ذهن ها ایجاد می شود که که چرا مسئولان کشور با دیدن این مصادیق به تفکر انقلابی توجه نکرده و بر اساس آن عمل نمی کنند؟ جواب این سوال بخش فرهنگی عرایضم را شامل میشود که در ادامه به آن اشاره خواهم نمود.
دلایلی متفاوتی برای این بی توجهی می توان اشاره نمود مثل: دنیا طلبی،ثروت اندوزی، غفلت از یاد خدا و روز قیامت، در بین برخی از آقایان مسئول.
اما یکی از مهم ترین موضوعاتی که قصد دارم به آن اشاره کنم «نفوذ فکری و فرهنگی» در بین برخی مسئولین کشور از جانب دشمنان این نظام و انقلاب است.
دشمنان انقلاب این موضوع را دریافته اند وجود تفکر انقلابی است که باعث پیشرفت روزافزون و سریع انقلاب اسلامی می باشد بنابراین به این تصمیم رسیده اند، برای از این بردن این نظام ابتدا باید این تفکر را از بین برد.
نفوذ فکر و فرهنگی به این معنا می باشد که محاسبات فرد بر اساس انتقال اطلاعات اساسی و پایه ای غلط، اشتباه می شود و در نتیجه تصمیمات کاملاً متفاوت با واقعیت اتخاذ می گردد.
باید این مسئله را گفت که تفکر مورد نفوذ قرار گرفته در حال حاضر در بین برخی از مسئولین نظام جمهوری اسلامی وجود دارد تا آن جا که به طور مثال آقایان توان صادرات کشور به تمسخر گرفته و آنقدر پایین می آورند که می گویند ایران فقط می توان آبگشوت بزباش صادر کند.
پروژه نفوذ دشمن آن قدر گسترش یافته که وقتی حادثهِ برخورد دو قطار در سمنان رخ می دهد مسئول محترم مربوطه بجای عذر خواهی از مردم و پذیرش خطای مجموعه تحت هدایت خود بیان می کند خسارت دیدگان جانی و مالی حادثه تحت پوشش بیمه بوده و هیچ مشکلی وجود ندارد.
پروژه نفوذ دشمن آن قدر گسترش یافته که باعث انعقاد یک سند بین المللی به نام برجام می شود که نتیجه آن به گفته خود آقایان هیچ بوده است. تفکر مورد نفوذ برجامی که حتی آب خوردنِ مردم هم به اجرای آن گره زدند.
تفکر مورد نفوذ قرار گرفته آن قدر گسترش یافته که مشکل محیط زیست کشور هم بسته به اجرایی شدن برجام است.
نفوذ تا حدی بوده که آقایان برای ورود یک هواپیما که مشکل 15 درصد از مردم جامعه است جشن ملی برپا می کنند در صورتی که در همان زمان عده ای در گورستان ها زندگی می کردند.
بخش سوم و پایانی عرایض بنده با تو جه به نزدیکی هشتم اسفند ماه روز یکشنبه هفته جاری در تقویم جمهوری اسلامی ایران به عنوان «روز امور تربیتی و اسلامی» نامگذاری شده است به حوزه آموزش و پرورش ارتباط داشته و لازم دانستم بر حسب وظیفه مطالبی را بازگو نمایم.
اخیراً توسط چند تن از آقایان مسئول در دولت محترم یازدهم سندی در مجامع بین المللی به امضاء رسیده که با پذیرش آن، طبق قوانین جهانی لازم اجراست. این سند معروف به 2030 بوده و توسط سازمان جهانی یونسکو مصوب گردیده. نکته قابل تأملی در این سند وجود مواردی می باشد که به هیچ عنوان با شرایط شرعی، قانونی و عرفی جامعه همخوانی نداشته و نتها همخوانی ندارد بلکه مغایر هم هست و برخلاف اصول و ارزش های حاکم بر جامعه ایرانی می باشد. برای نمونه یکی از این بندها به این نکته اشاره دارد که باید برای تربیت دانش آموزان از ابتدایی آموزش عمومی کودکان با مسائل جنسی آشنا شوند. بندی دیگر اشاره به این نکه دارد که دانش آموزان از حضور در مراسمات مذهبی و شعائر دینی باید منع شوند چرا که باعث خشونت و وحشی گری آن ها می شود.
حال با این تفاسیر بنده سوالی از این دو وزیر محترم دارم.
با کدام منطق و استدلالی شما تن به پذیرش و امضاء این سند داده اید؟ مگر در کشور اسناد تدوین شده و مورد تأیید مقام معظم رهبری و شورای عالی انقلاب فرهنگی مثل (سند تحول بنیادین، سند برنامه درس ملی و ...) که مصداق ضرب المثل آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد می باشد، وجود نداشت؟
چرا این آقایان با برخی از تصمیمات و اقدامات خود کشور را به سمتی هدایت می کنند که فعالیت در عرصه بین المللی برای این کشور کمتر می شود و همچنین دل مردم شریف ایران که در هر شرایطی سهم خودشان برای بقا، سربلندی و بالندگی این کشور ادا کرده اند به درد می آورند؟
بنده به عنوان یکی از دانشجویان این سرزمین اسلامی به شما از باب دلسوزی و وظیفه شرعی تذکر و هشدار می دهم که اگر به این حرکت و تصمیمات خود ادامه دهید، جواب قاطع، انقلابی و سختی از مردم شریف ایران دریافت خواهید کرد.
در پایان از صبر و حوصله ای که برای شنیدن سخنان این حقیر به خرج دادید سپاسگزاری می کنم و مجدداً از ستاد نماز جمعه و امام جمعه محبوب شهرستان صفادشت هم که این فرصت را در اختیار بنده گذاشتند تا به عنوان یکی از اعضای کوچک جبهه دانشجویان انقلابی این چند دقیقه را مزاحم وقت شریف شما مردم حماسه ساز شوم تقدیر و تشکر میکنم.
در ایام فاطمیه دوم هستیم خدایا ما را شرمنده شهدایی که رفتند تا انتقام سیلی زهرای اطهر را بگیرند مفرما و ما را جز سربازان امام زمان قرار بده.
والسلام علیکم ورحمت الله و برکاته