اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، كمپين انتخابي انقلابي با حضور زریبافان، کارشناس مسائل سیاسی برگزار شد؛ که متن این نشست به شرح زیر است:
همينطور كه ميدانيد ما نظاممان دو وجه يا دو بال دارد يكي بال جمهوريت و ديگري بال اسلاميت، بعبارتي نظام ما با اين دو بال پرواز ميكند جمهوريت شبه نظام است و اسلاميت محتواي نظام. جمهوريت نظام در انتخابات تبلور پيدا ميكند.
بعبارتي انتخابات است كه جمهوريت نظام را شكل ميدهد و اسلاميت نظام در تصويب قوانين است و اجراي قوانين كه اگر قوانين اسلامي باشد و قوانين اسلامي اجرا شود قطعا اسلاميت نظام شكل ميگيرد.
اسلاميت نظام در تصويب قوانين است كه تصويب قوانين توسط مجلس صورت ميگيرد و اجراي قوانين توسط قوه اجرايه يا دولت. هم مجلس و هم قوه مجريه توسط نهاد انتخابات شكل ميگيرد؛ بعبارتي مردم در انتخابات نمايندگان خود را براي مجلس تعيين ميكند و در انتخابات، رئيس قوه مجريه يا مجريان قوانين را انتخاب ميكنند.
از طرف ديگر راي متعلق به مردم است پس دو بخش شد، بخش اول شد مراجع سياسي يا گروههاي مرجع و شخصيتهاي مرجع، احزاب سياسي و بدنه سياسي كه به نظر ما اگر بخواهيم اين بدنه سياسي و شاكلهها و اين چيزهاي سياسي را تعريف كنيم، دو دسته ميشوند؛ بخشي اصولگرا و بخشي اصلاح طلب. طبق برآوردي كه قبول همه مردم و همه سياسيون است بايد گفت اين دو جناح در نظام هر كدام حدود ۱۵% راي حزبي از راي خودشان را از راي دهندگان ابتداي كار را دارا ميباشند بعبارتي ۱۵% مردم رايشان راي اصول گرايان است و ۱۵% رايشان راي اصول طلبان.
مردم ۷۰% راي دهندگان را تشكيل ميدهند اينها در حقيقت تعيين كننده ترين راي دهندگاني هستند كه ميتوانند نقش داشته باشند و در حقيقت راي آنها كارساز است بايد ديد چگونه ميتوان راي ۷۰% را جذب كنيم به طور طبيعي مجموع اصولگرايان كل احزابشان گروههاي مرجع و احزاب مرجعشان كل بدنه سياسي شان روي هم جمع كنيم اصولگرايان ۱۵% هستند و اصلاح طلب هم ۱۵%. خيلي تلاش كنند جمع آنها احزاب شخصيتها و همه احزاب را جمع است با بدنه سياسي و كساني از مردم كه با اينها از لحاظ سياسي همفكر هستند ۱۵% براي اصولگرايان و ۱۵% براي اصلاح طلبان.
اما ۷۰% بقيه متعلق به مردم است نه متعلق به احزاب و گروههاي سياسي و مرجع سياسي. هر كسي بتواند تلاش كند اين راي ۷۰% را جذب كند قطعا پيروز انتخابات است. حالا ببينيم اين گروههاي سياسي و مرجع و بدنه سياسي و مردم هر كدام با چه انگيزهاي وارد انتخابات ميشوند و چگونه راي اينها را ميتوان به خودمان جمع كرد. گروههايی كه وارد ميشوند گروههاي سياسي احزاب سياسي و بدنه سياسي در ابتدا ميتوان گفت به طور مطلق داراي انگيزه سياسي هستند داراي انگيزه حزبي و داراي جناحي هستند و در كنار اين برخي از اينها انگيزه شخصيشان قطعا نظراتشان موثر است در حزبي و جناحي جبهههاي افراد متعدد باشند هر كدام صلاح خاص خودشان را دارند و از صلاح خواست خود تبعيت ميكنند در حالي كه در جبهه هستند و سعي ميكنند به طور كلي به طرف جبهه تمايل داشته باشند و حمايت كنند در كنار اين يكسري انگيزههاي به اصطلاح قدرت سياسي و جذب به دست گرفتن قدرتهاي سياسي هم وجود دارد كه كمك ميكند فعال باشند و بتوانند در اين قضيه كار خودشان را پيش ببرند.
البته نبايد ناديده گرفت كه بخش بسياري از اين افراد هم مراجع و گروههاي سياسي هم احزاب سياسي و هم بدنه سياسي انگيزه قوي خدمت هم دارند بعبارتي خدمت در نظام را خدمت به مردم را براي خودشان ارزش ميدانند بخصوص در نظام اسلامي خدمت به مردم براي خودشان يك پاداش اخروي در نظر ميگيرند و سعي ميكنند در خدمت به نظام اسلام و مردم مسلمان در جمهوري اسلامي كه اين نظام، نظامي است كه همه ما متعقديم زمينه ساز حكومت جهاني است. سعي ميكنند در اين نظام نقش داشته باشيم و همين طريق به مردم خدمت كنند به نظام خدمت كنند ضمن اينكه حس خدمت گزاري خود را عملياتي كنند براي خودشان اجر اخروي هم كسب كنند.
بعبارتي مردم اين ۷۰% با انگيزههاي سياسي بدون انگيزه سياسي و حزبي حركت ميكنند متاثر از نيازها و مطالبات و مشكلات خودشان هستند متاثر از اعتقادات شخص خود حركت ميكنند و همچنين متاثر از تبليغاتي كه در زمان انتخابات ميشود و افراد تصميم ميگيرند و به طور اساسي اينها به دنبال زندگي هستند زندگي آبرومند عزتمند و شرافتمند كه هر كس به اين انگيزهها توجه كند قطعا ميتواند راي مردم را به خود داشته باشد و اين راي مردم است كه تعيين كننده است. به طور خلاصه مراجع سياسي و بدنه سياسي انگيزه سياسي دارند انگيزه شخصي دارند و انگيزه قدرت و انگيزه خدمت همه اينها جمع ميشود كه جمع ميشود ۳۰% كه بين دو جناح تقسيم ميشود اما آن ۷۰% تعيين كننده مردم هستند كه فاقد انگيزه سياسي هستند و بايد سعي كنيم راي اينها ر ا جذب كنيم لذا آنچه كه بين احزاب و جناحها رخ ميدهد به عنوان كار حزبي و جناحي و كار جبههاي خلاصه ميشود به اين دو ۱۵%. هر كدام از اين دو بخواهند موفق باشند بايد برنامه هاشان را جلب كنند خواستهها و نيازها و و جذب راي توده مردم كه به اصلاح به آنها عموما راي خاكستري هم گفته ميشود.
خب ببنيد كه ما چه بكنيم راي خاكستري را جذب كنيم؛ آيا در زمان انتخابات تبليغ شود ميتوانيم مردم را به تصميم صحيح برسانيم؟
مهم اين است تلاش كنيم مردم را بر اساس اطلاعلاتي كه به انها ميدهيم به تصميم صحيح برسانيم و در جهت اسلاميت نظام بعبارتي از ابزار جمهوريت نظام كه انتخابات است كمك كنيم كه مردم تصميم درستي بگيرند. با استفاده از اهرم و نماد جمهوريت كه انتخابات است، بتوانند با تصميم درست به اسلاميت نظام كمك كنند و همجنين اقدام كنند دولتي سر كار بيايد خدمتي بكند به مردمي كه در اين نظام زندگي ميكنند. براي اينكه بتوانيم راي خاكستري را جذب كنيم چه بايد بكنيم؟ چه برنامهاي داشته باشيم؟
اولا هر كار موفقي نياز به برنامه دارد. دوم نياز به ساختار دارد سوم نياز به ساز و كار و روشهاي كاري دارد و مهمتر از همه نياز به اقدام دارد. اقدام به اصطلاح گفتمان و نظري و بعد اقدام تبليغاتي و اجرايي. اين امكان پذير نيست الا به اينكه جريانات سياسي تشكيلاتي را برنامه ريزي كنند اين كار فردي و غيربرنامهاي نيست براي اينكه كار برنامهاي باشد قطعا بايستي تشكل هايي شكل گيرد بايد مجموعه هايي شكل بگيرد اين مجموعهها تلاش كنند با برنامه ريزي و ايجادساختار و جذب نيروهايي كه در انتخابات فعال هستند اثرگذارند و چهرههاي مرجع شناخته ميشوند با جذب افراد مورد اعتماد مردم كار خود را پيش ببرند نياز دارد هر جناحي به اصطلاح ساز و كار را طراحي كند و يك سازمان را ايجاد كند.
خب ببينيد حالا ما بخواهيم در انتخابات موفق باشيم و راي خاكستري را جذب كنيم نياز داريم به برنامه، ساختار، سازو كار و اقدام. اقدام تحقق پيدا نمي كند هر كسي براي خودش كاري انجام دهد نتيجه مطلوبي نيست. بايستي يك تشكل هايي يك جمع هايي ايجاد شود كار تشكيلاتي و سازماني با برنامه انجام دهد در اين سازمان ها، تشكلها و جبهه ها يكسري لوازم هست كه بايد مورد توجه قرار بگيرد كه بتواند اولا با اقدام خود راي خاكستري را جذب كند و بتواند در انتخابات پيروز شود.
اگر اين اتفاق بيفتد ما قطعا بايستي كه تشكلها و جبهههاي مختلف بتوانند به نحوي عمل كنند كه همه ظرفيتها و سلايق مختلف را در درون خود جمع كنند كه اگر اتفاق بيفتد خوب چيز مطلوبي است. البته اينكه ما فكر كنيم يك جرياني يا جبههاي بتواند حتي در جبهه انقلاب و در جبهه نيروهاي ارزشي همه نيروهاي انقلابي را جمع كند شايد كار سختي باشد بخاطر اينكه به هرحال ما داريم روي بدنههاي سياسي صحبت ميكنيم روي گرروههاي مرجع صحبت ميكنيم احزاب سياسي صحبت ميكنيم كه دور هم جمع ميشوند و يك اقدامي كنند خب يك جبههاي درست شود كه فكر كند ميتواند همه سلايق سياسي را درون خود جمع كند كار سختي است و كار طاقت فرسايي است و كار بعبارتي كار نشدني است بهرحال سلايق مختلف وجود داردو بعد از سلايق و نظرات براي همه محترم است و به نوعي همه نظرات و سلايق بايد بياد كه اگر نظرات متنوع و سلايق مختلف در انتخابات ورود پيدا نكند انتخابات پرشوري رخ نمي دهد و اگر انتخابات پرشوري رخ ندهد قطعا وجود حداكثري نخواهيم داشت و اگر اين اتفاق نيفتد نتيجه انتخابات مطلوب نخواهد بود و نتيجه اش اين ميشود براي آينده نظام و براي تداوم نظام مسئله دار است ما موقعي ميتوانيم تداوم انقلاب را پيش بيني مناسب براي آن داشته باشيم كه مردم در انتخابات حضور داشته باشند مردم با حضورشان در انتخابات نظام را بيمه كنند و انقلاب را بر اساس اسلاميتش به پيش ببرند.
ما براي اينكه بتوانيم حضور حداكثري را ايجاد كنيم حضور حداكثري آن توده ۷۰% را بعبارتي همه كساني در انتخابات شركت ميكنند ايجاد كنيم. بايد در فرصتي كه قانون ايجاد كرده فضا را انتخاباتي كنيم. در اينكه فضا انتخاباتي شود لازمه كه همه مردم به نوعي در عرصه انتخابات حضور داشته باشيم اقدامي كنيم كه امكان حضور حداكثري مردم در انتخابات ايجاد شود فراهم شود از طرفي شرايطي را فراهم كنيم كه مردم تصميم صحيح بگيرند.
آنچه كه مهم است در كنار حضور حداكثري مردم، تصميم صحيح مردم است كه حضور حداكثري اصل نظام و شكل نظام را بيمه ميكند و تصميم صحيح مردم جمهوريت باصطلاح اسلاميت نظام را تضمين ميكند اگر مردم تصميم صحيح بگيرند اسلاميت نظام به نوعي تضمين ميشود.
براي اينكه ما بتوانيم حضور حداكثري مردم داشته باشيم چكار كنيم؟
براي اينكه حضور حداكثري مردم رخ بدهد بايد كاري كنيم همه ظرفيتهاي جاذب و تاثيرگذار در عرصه انتخابات وارد بشوند. همه ظرفيت ها، همه افراد مورد اعتماد مردم در عرصه انتخابات حضور پيدا كنند. همه سلايق در انتخابات به نوعي حضور داشته باشند و از اين طريق امكاني ايجاد شود و از همه مهمتر شرايطي فراهم شود مردم بتوانند انتخاب كنند. اگر يك كشور تك حزبي باشد بعبارتي قدرت انتخاب مردم را محدود ميكند يك حزب ميآيد و كانديدا ميدهد مردم هم در بعضي كشورها به اصطلاح بعضي مواقع كانديداي واحد ميآيد رفراندوم صورت ميگيرد حضور مردم كم است، و همه از يك حزبند حضور مردم خيلي كم است يا افرادي ميآيندو مردم از يك حزب هستند در كشورهايي كه سلايق مختلف شركت ميكنند انتخابات پرشورتر و موثرتر و كارسازتر است.
پس بعبارتي ما براي اينكه بتوانيم حضور حداكثري مردم را داشته باشيم همه ظرفيتهاي جاذب و مورد اعتماد و سلايق مختلف را بايد شرايطي فراهم كنيم كه در انتخابات شركت كرده از همه مهمتر شراطي فراهم كنيم كه مردم انتخاب كنند يعني بين خوب و خوبتر و خوبتر از آن ببينند چه كسي امتياز بيشتر ميآورد و قدرت انتخاب براي آنها بالاتر باشد. هر چه كانديداها متنوع تر و تعدادشان متكثرتر باشد به نظر ميرسد مردم قدرت انتخاب بيشتر پيدا ميكنند تا اينكه از دو جناح دو بيايد مردم مجبور ميشوند به يكي از اينها راي دهند باعث ميشود انگيزه مردم براي حضور در انتخابات و براي راي دادن كم شود اگر در انتخابات تكثري از جناحهاي مختلف و سلايق مختلف صورت بگيرد از خود همين انگيزهاي ميشود حضور مردم در انتخابات بيشتر باشد فعالتر باشد و پرشورتر باشد و تاثيرگذارتر باشد.
همچنين براي اينكه حضور مردم را در انتخابات بيشتر داشته باشيم يكي از راه هایش اين است كه شرايط رقابت را فراهم كنيم يا بعبارتي كاري بكنيم كه مردم حساسيتهاي لازم براي حضور در انتخابات و براي انتخاب بهتر و اصلح تر انجام دهند و اين راهش اين است كه امكان رقابت را در انتخابات بالا ببريم.
همانطور كه عرض كردم كار سياسي و كار انتخاباتي بدون تشكيلات و بدون جبهه بندي و ايجاد جبهه هايي كه درون آن افراد همفكر و همسو هم جهت وجود دارند امكان پذير نيست بايستي جبهه هايي ايجاد شود افراد همسو فعاليت كنند و با فعالتشان همه ظرفيتها پاي كار بياورند و كار را به نتيجه برسانند. ما معتقديم كه قطعا يك حزب يا يك جبهه نمي تواند اين كار را كند لذا هر حزب و جبههاي كه پا به عرصه انتخابات بگذارد و براي انتخاب برنامه داشته باشد كار بكند مهندسي كند و كار و تلاش كند نيروها را جمع كندو به سطح انتخابات بكشاند خب كارش ارزشي است. بايد به اين كار ارج نهاد.
خوشبختانه از اين يكي دو ماهي كه وارد عرصه انتخابات شده در جبهه نيروهاي انقلاب و و در جبهه نيروهاي ارزشي جناحها و جبهههاي مختلفي شكل گرفته يكي از اينها جبهه مردمي نيروهاي انقلاب است كه نفس تشكيل اين جبهه يك اقدام مثبت و كارساز و پيشرو بوده اين را بايد مورد استقبال قرار داد. اگر فكر كنيم كه اول و آخر نيروهاي انقلاب فقط همين جبهه هستند شايد اين طرز فكر، طرز فكر جامع و بدون اشكالي نباشد، لذا اين جبهه بايد اجازه بدهد جبهههاي ديگر فعاليت كنند افراد و اقشار و بدنه و كساني كه به نوعي به دلايلي به اين جبهه متمايل نشدند، بتوانند در جبهههاي ديگر خودشان را متشكل كنند، ايجاد ساختار كنند، برنامه ريزي كنند، حتي كانديدا داشته باشند و كارشان را با يك رقابت سازنده با اين جبهه و جبهههاي ديگر پيش ببرند.
هر چه جبهههاي متنوع ولي همسو با همديگر در نيروهاي انقلابي ايجاد شود اين ميتواند مستد باشد يك جبهه نمي تواند همه نظرات و سلايق مختلف را دور خودش جمع كند و دور يك ميز بنشاند و طبيعي است در عرصههاي مختلف هم اينجوري است هر كسي يك سليقه دارد و ميخواهد طبق سليقه خودش عمل كند.
محدود كردن مردم به يك حزب و يك جناح شايد مقداري نقض قرض باشد و نتواند ما را به هدف برساند .ما بايد با همسويي و سعه صدر و تحمل ديگر اجازه دهند به اينكه همه جناحها وارد انتخابات شوند و كار خودشان را بكنند. ضمن اينكه چون مقداري حساسيت در جامعه ما هست و بيشتر در بين سياسيون ما هست، نيروهاي انقلاب و جماح ارزشي به يك كانديداي واحد برسد كه بتواند در مقابل رقيب پايداري كند و به پيروزي برسد. به نظر من يك طرز فكر و ايده كليشهاي است كه فكر كنيم يك فرد ميتواند ما را به پيروزي برساند تجربه اين را نشان نداده من به ياد ندارم نيروهاي انقلابي و ارزشي در جايي ائتلاف كرده باشند و به يك كانديداي واحد رسيده باشند و پيروز شده باشند، حرف دارم و من روي آن حرف دارم شايد بعضيها بگويند چون در سال ۹۲ وحدت نكرديم شكست خورديم و رقيب پيروز شد و ميتوانم نفي كنم به روشهاي مختلف؛ بخاطر اينكه به نظر ميرسد اگر در سال ۹۲ به يك كانديداي واحد ميرسيديم شايد رقيب فضا را دو قطبي ميكرد و با دو قطبي كردن فضا با يك اختلاف بيشتري پيروز ميشد. شايد بعضي از كانديداها كنار ميرفت رايشان در سبد رقيب ميرفت اگر چهرههايی كه در انتخابات حضور داشتند تحليل كنيم به اين نتيجه ميرسيم كه بعضي از راي دهندگان به آنها و هواداران آنها اگر كانديداي خاص در عرصه نبود به سمت رقيب ما ميرفتند و راي رقيب را افزايش ميدادند. به نظر ميرسد كه واقعا فكر كنيم حتما يك كانديدا است ضمن اينكه يك رقابت سازنده در نيروهاي انقلاب ميتواند ما را رشد دهد حضور چندين كانديدا از جناحهاي مختلف و گروههاي مختلف و تشكلهاي مختلف انقلابي ميتواند يك فضاي كاملا رقابتي و رقابت واقعي را ايجاد كند .
ما بايد شرايطي فراهم كنيم همه طرز فكرها، سلايقها حتي در درون جبهه انقلاب به عرصه بيايند و همه ظرفيت خود را به كار بگيرند براي رقابت جدي با رقيب اصلي، البته بايد توجه داشته باشيم در جبهه انقلاب بايستي يك همگرايي و وحدتي در مباني صورت بگيرد و بر اساس يك مباني واحد حركت كنند و همه با يك قصد واحد و پيروزي نيروهاي انقلاب در انتخابات و با رويكردهاي واحد ارزشي و مباني واحد اگر كانديداها متنوع شدند به نظر ميرسد شايد تعدد كانديداها رقابت را جدي تر كند به نوعي با همراهي همه كانديداهاي انقلابي بشود رقيب را در مرحله اول شكست داد و حتي در مرحله اول بشود پيروزي را نصيب نيروهاي انقلاب كرد نظر من اين است اگر در مرحله اول هم اتفاق نيفتد در مرحله دوم پيروزي با نيروهاي انقلاب خواهد بود.
خلاصه حرفم اين بود كه نظام جمهوري اسلام دو بال دارد اسلاميت و جمهوريت نظام، جمهوريت در انتخابات تبلور پيدا ميكند با انتخاب قوه مقننه با انتخاب رئيس جمهور كه قوانين را اجرا ميكند و قوانين و مجري قانون هست كه اسلاميت نظام را تثبيت ميكند و استمرار ميدهد كه اين هم در جمهوريت نظام و انتخابات در تبلور پيدا ميكند؛ به عبارتي اسلاميت نظام هم متاثر از جمهوريت نظام است لذا بايد به جمهوريت نظام توجه كنيم در انتخابات حضور فعال داشته باشيم تا مردم بتوانند با اطلاعات كامل تصميم درستي بگيرند.
بر اساس اين فرآيند و اين برنامه و اين نظر ما انتخابات براي ما خيلي مهم است بايد كاري كنيم كه در سازو كار انتخابات بتوانيم انشالله مردم را به تصميم صحيح برسانيم در جهت اسلاميت نظام و تعالي و رشد و حل مشكلات مردم انشالله. در ارتباط با قضاياي كارهاي سياسي و تشكيلات به نظر ميرسد براي اينكه بتوانيم قشر خاكستري كه ۷۰% راي دهندگان را به خود اختصاص ميدهند بايستي مقداري ديدمان را فراتر از ديدگاههاي جناحي و حزبي و گروهي بكنيم و كاري كنيم راي خاكستري را جذب كنيم براي اينكه راي خاكستري را جذب كنيم الزامات خاص خود را دارد كه عرض كردم و در اين راستا بحث كانديداهاي واحد و كانديداهاي متكثر را بحث كردم كه به نظر ميرسد براي كانديداهاي واحد برسيم يا ظرفيتهاي مختلفي به عرصه بيايد نياز داريم مقداري دقت لازم را انجام دهيم و مقداري از تفكرات كليشهاي پرهيز كنيم.