زن در غرب

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛* با انقلاب کبیر فرانسه، غرب مدعیِ اعمالِ حقوقِ بشر شد و رفته رفته مطالبه  حقوق زن مبتنی بر حقوق بشر را مطرح کرد.حقوقی که از نگاه غرب فقط در آزادی و تساوی خلاصه می شد ولاغیر❗️

اواخرِ قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بود که زن،دارای حق_مالکیت شد! حقِ مالکیتی که ۱۴قرن پیش با ظهور اسلام به زن داده شد[آن هم در آن فضای جاهلیت اعراب].

آزادی و تساوی ای که غرب به زن داد در واقع به مثابه بردگی_مدرنیته بود منتها اینجا تغییرچهره داده وبا بزک کردن خود در پس کلمات قلمبه سلمبه به اصطلاح حقوقی پنهان شده و  به زن تحمیل شد.

آن زنی که در آن اجتماع از داشتن کوچکترین حقی محروم بود فریفته تب داغِ دفاعیات سرمایه دارانِ به ظاهر دلسوزِ زمان خود شد،همانها که هدفی جز استفاده_ابزاری از زن نداشتند؛ به طوریکه با یقه چاک دادن برای تساوی و برابری حقوق_زنان با مردان نظریه ها مطرح کردند و کارها کردند تا دادِ زنِ مظلومِ غربیِ آن روز را در بیاورند و به نوعی او را بیدار کنند و موفق هم شدند.

غرب تساوی حقوق زن با مرد را حقیقت هم بخشید❗️ولی به قیمت کشیده شدنِ زنان به کارخانجات صنعتی و ساعتها کار طاقت فرسایی که از حدوتوان زن خارج است.

با تغییر شکل زندگی همگام با ماشینی شدن کارخانجات ایندفعه حضور زن ضروری تر بود؛ اما نه برای کار در کارخانه بلکه این بار به نیروی دیگری از زن تکیه کردند؛ ظرافت و جاذبه زن که جز ذاتیات نهادینه شده در وجود زن است این بار مورد بهره برداری روشنفکران_غربی قرار گرفت.

از گذشته تا کنون زن_غربی آماج تفکرات مکارانه ای قرار گرفته که از جسم تا روح او را نشانه رفته است و این معنای بردگی_مدرنیته را به هر ذهنی متبادر می کند.

آنچه در بالا گفته شد تاریخچه ای بسیار کوتاه از چگونگی تحمیل ( قانون_بردگی_زن_غربی)  به وی می باشدکه در ذیل به بررسی اشکالات آن می پردازیم:

در نظر نگرفتن وضع مادی و فطری زن:

مدافعانِ حقوق زن در غرب با مطرح کردن تساوی حقوق زن و مرد بدون توجه به خصوصیات_خاص این دو جنس و بدون ملاحظه به فطرت و طبیعت_زن، او را همانند مرد در نظر گرفتند درحالیکه این دو جنس به اقتصای خلقت همانند هم نیستند.

(وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنثَىٰ *)

سیاسیت ورزی مقرضانه:

خاستگاه دفاعیاتِ نظریه پردازانِ حقوق ِزن چه در زمان گذشته چه در حال حاضر تنها به فکر منفعت خویش بودند و هچمنان هم هستند!

چه آن روز که زن را در کارخانه باحقوق نصف حقوق مرد به کار گماشتند وچه امروز که از زیبایی_های_ظاهری_زن بهره می برند فقط و فقط اهداف سرمایه_داری خود را در سر می پرورانند.آنان با دست نهادن بر ویژگی خاص نوع زن که "جلوه " می باشد سعی در تحریک و تشویق زن و جلب رضایت او با تطمیع و دادن آزادی_های کاذب کردند تا به اهدافِ شوم خود برسند.

تفهیم غلط معنای آزادی به زن:

غرب با تلقین این دروغ بزرگ به زن که:

 آزادی یعنی: همپای مرد کار کردن

آزادی یعنی: برهنه شدن

آزادی یعنی:  ارتباطات آزاد جنسی و.... ظلم بزرگی به کل جامعه بشری ونه صرفا #زن مرتکب شدند ظلمی که بشریت را فرسنگ ها از اصل خود دور کرد.

تدابیرِ مقرضانه ی غرب کانون خانوادگی را که مبتی بر زن است نشانه رفته و با تلقیناتِ نادرستِ خود تغییراتِ مهلکی در بسیاری از مفاهیمِ ارزشی اعمال کرده است.

بنابر آنچه گفته و خوانده شد اجازه دهید صریح بگویم( امروز_زن_درغرب_آزادنیست) و دلیل بر این مدعایم کلاه بزرگی است که به اسم تساوی و آزادی بر سر او گذاشتند.

به تعبیری دیگر زن غربی امروز در سیاه چاله یِ افکارِ پلیدِ افرادِ به ظاهر دلسوز وسینه چاک حقوقش دفن شده، روح و روانش آسیب دیده و از او تنها جسمی باقی مانده که آنهم زندانی حصارِ بی بندوباریِ مردانِ جامعه خویش قرار گرفته.

*آیه ۳۶ سوره مبارکه آل عمران

پی نوشت: اسلام تنها پرچمدار تساوی و آزادی، دینی است مبتنی بر عقلانیت که هویت حقیقی زن را به طور کامل در اختیار او قرار می دهد.

والسلام.

خانم موسوی- فعال دانشجویی