هرمز علیپور می گوید:هرجا که شعر هست من به عنوان خدمتگزار حضور دارم و هرجا که من هستم حتما صدای شعر هم هست، چون غیر از شاعری کاری بلد نیستم و اینها را مفید میدانم، اگر پزشکی شاعر هم باشد از نظر رفتاری بدون شک در طبابتش تاثیر خواهد داشت.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ هرمز علیپور شاعر و از داوران جشنواره نبض واژهها با اعلام این نکته گفت: اگرچه شعر هنری است که بیشتر مبتنی بر ذات قریحه و استعداد خدادادی است، ولی این دلیل نمیشود که ما نقش آموزش و تلمذ را نادیده بگیریم.
امروزه با توجه به تنوع و تکثر سلیقهها که البته امر مبارکی هم هست، شاعران جوانتر میتوانند از تجربه شاعرانی که پیشکسوت هستند یا تجربیاتی دارند که میتوانند در اختیار جوانترها بگذارند و راهگشا باشد، استفاده کنند.
وی افزود: در ارتباط با جشنواره، خود من معتقدم هر حرکتی که بتواند اندک کمکی به شاعران جوانتر کند یا شاعرانی که الزاما جوان نیستند، اما دوست دارند به شکلی به شعر خالص یا شعر موفق برسند میمون و مبارک است.
حال چه به شکل انجمنها و جلسات شعر باشد چه به صورت جشنواره ها، از جمله همین جشنواره نبض واژهها که اتفاقا اسم با مسمایی هم هست و در ارتباط با شاعرانی است که در حوزه پزشکی و مسائل پیراپزشکی کار میکنند.
مسلما اگرچه شعر امری تخصصی است، اما هیچ گروه و فکری از شعر جدا نیست، ما داشتیم و داریم آدم هایی که در زمینههای مختلف بزرگ بودند، اما شعر هم میگفتند برای نمونه میتوانم به پروفسور هشترودی و دکتر سیاوش مطهری اشاره کنم.
خب اینها موقعیتشان ایجاب نمیکرد که به صورت حرفهای به شعر بپردازند، اما در این فضا بودند و امروزه هم ما داریم کسانی را که هم پزشک هستند و هم شاعرند و موفق هم هستند.
علیپور ادامه داد: این امری است که به اعتقاد من قابل تمجید است و خود من به عنوان شاعری که ۵۰ سال در این زمینه کار کرده و از تمام افت و خیز و حرکتهای شعر ایران از سال ۴۵ تاکنون مطلع هستم همیشه میگویم هرجا که شعر هست من به عنوان خدمتگزار حضور دارم و هرجا که من هستم حتما صدای شعر هم هست، چون غیر از شاعری کاری بلد نیستم و اینها را مفید میدانم.
شاعر «داغ بی بی» با اشاره به ادبیات کلاسیک فارسی و قدما نیز گفت: در ادبیات کلاسیک ما هم دقیقا همین هاهست.
من، چون ادبیات کلاسیک را از دوران تحصیل خوب میخواندم میتوانم مدعی شوم تمام دواوین شعر ایران را از حنظله بادغیسی تا رودکی خوانده ام و میتوانم مدعی شوم همین اندوخته گرانسنگ ادبیات فارسی خود ما و عرفان ما هست که میتواند در بحث سلامت روان ما موثر باشد.
البته ادعا نمیکنم که از ترجمه متون خارجی بی نیاز هستیم، اما شما مولوی یا غزلیات شمس یا عطار یا روزبهان بقلی و خیلیهای دیگر را در نظر بگیرید، این متون سرشار از آموزههای روانشناسی و روانکاوی و خیلی از مسائلی هستند که امروزه به صورت علمی مطرح شده اند. این موارد در فرهنگ ادبی و هنری ما بوده اند.
فرض کنید در ادبیات ما مثلا میگویند حکیم ابوالقاسم فردوسی، حکیم به معنی کسی که حکمت و فلسفه میداند.
آموزههای حکمایی، چون مولانا و ملاصدرا که فلسفه هم میدانستند در سطح جهان مطرح هستند، ولی خب کاربرد اینها زحمت دارد و به شکلی این کار گوهری است و صرفا برای پز دادن نیست.
وی گفت: وقتی شما با این آثار روبه رو میشوید آنچنان غرق آموزش و لذت میشوید که رویتان نمیشود ادعای شاعری و داشتن دانش کنید.
حتا من یادم هست سالهای قبل کسی کتابی نوشته بود که در آن از تعبیر مولوی هگل شرق یاد کرده بود من پیشنهاد دادم بنویس هگل مولوی غرب، چون اول مولوی بود که درباره دیالکتیک صحبت کرد و آن ابیات معروف: از جمادی مردم و نامی شدم/ وز نما مردم به حیوان برزدم/ مردم از حیوانی و آدم شدم/ پس چه ترسم کی ز. مردن کم شدم را سرود. ادبیات عرفانی، کلامی، فلسفی ما و شعر ما واقعا سرشار از نکاتی است که در مورد شناخت انسان بی نظیر است.
علیپور درخصوص تاثیر روی آوردن جامعه پزشکی ما به ادبیات و شعر نیز بیان کرد:، چون شعر هنر ظریفی است دوست دارد انسان را به سوی تعالی روحی، لطافت، غمخواری و انسان دوستی سوق دهد.
حالا اگر بعضی از ما نمیتوانیم از این مسائل استفاده کنیم و به ظواهر و صرفا پزدادن قانع میشویم مشکل از ماست. شما مطمئن باشید اگر پزشکی شاعر هم باشد از نظر رفتاری بدون شک در طبابتش تاثیر خواهد داشت.
من همین الان دو شاعر میشناسم که پزشک هستند و نفسشان بوی حافظ و مولانا میدهد. اینها حتما موثر است، چون شعر انسان را به نوعی به عشق و جان پاک و زلال سوق میدهد.
گفتنی است نخستین جشنواره ملی شعر جامعه پزشکی (نبض واژهها) با نظارت و حمایت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برگزار میشود.