زنگنه حالا ناامیدتر از همیشه به پروژه آی پی نگاه میکند. او، اما در آخرین تلاشش نامهای به وزیر نفت پاکستان نوشته و از این کشور گله کرده درحالیکه میداند این نامه هم راه بهجایی نمیبرد.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو-علی امینی: «من یک وزیری میخواهم که اسمش برند باشد. اسامی برخی از وزرای ما در دنیا برند جذاب است.» اینها را رئیسجمهور در جلسه رأی در مجلس به زبان آورد. روحانی، اما در ادامه از برندهای کابینهاش رونمایی کرد؛ ظریف، زنگنه، آخوندی! برند خواندن این سه وزیر همانا و واکنشهای اعتراضی اصلاحطلب و اصولگرا همانا. (توییتهای پیرامون این سخنان را در اینجا بخوانید). بهراستی برندها برای حل مسائل کشور چه کردهاند؟ همهچیز درباره تاریخچه خط لوله صلح (آی پی) سال ۱۹۹۰ بود که طرح انتقال گاز ایران به شبهجزیره هند در محافل سیاسی مطرح شد، با توجه به تیرگی روابط هند و پاکستان، انتقال گاز برای ایران هم صرفه اقتصادی داشت، هم تأمین امنیت شبهجزیره را به کشور ما گره میزد. سال ۲۰۰۲، بالاخره تفاهمنامه سهجانبه به امضا رسید و ایران متعهد شد درمجموع روزانه ۱۵۰ میلیون متر مکعب گاز به مدت ۲۵ سال از طریق خط لوله به دو کشور هند و پاکستان صادر کند. هند، اما خیلی زود با فشارهای آمریکا از پروژه خط لوله صلح خارج شد. غلامرضا انصاری، سفیر ایران در هند در همین رابطه گفت: «اجرای خط لوله صلح انتقال گاز ایران به هند شدنی نیست، چرا که آمریکاییها در صنعت گاز طبیعی مایع شده هند سرمایهگذاری قابل توجهی کرده و در صورت ورود هرگونه خط لوله به این کشور این سرمایهگذاریها با مشکل مواجه خواهند شد پس این کشور اجازه احداث خط لوله از ایران به هند را نخواهد داد.» پس از خروج هند، دولت قبل تلاش کرد پاکستانیها را برای انتقال گاز به این کشور با خود همراه کند تا کلید امنیت انرژی این کشور همچنان در دستان ایران باشد. تلاشهای دولت نتیجه داد و بر اساس توافق صورت گرفته، قرار بر این شد پروژه احداث خط لوله در ۲۰۱۴ تکمیل و صادرات گاز ما به پاکستان شروع شود.
ورود نابه هنگام وزیر برند دولت یازدهم خیلی زود، تمام توافقات انجامشده پیرامون خط لوله صلح را کان لم یکن اعلام کرد؛ اما علت این ماجرا چه بود؟ یک اصل اساسی در تأمین انرژی وجود دارد، کشورهای صادرکننده برای ترغیب سایر کشور به تأمین انرژی آنها، تأمین مالی پروژه را بر عهده میگیرند. بر اساس همین اصل ایران متعهد شده بود که مبلغ ۵۰۰ میلیون دلار برای تأمین مالی احداث خط لوله در پاکستان بهصورت وام به این کشور پرداخت کند. در مقابل پاکستان قرار بود به ازای هرروز تأخیر در اجرای پروژه، مبلغی را بهعنوان جریمه به ایران بپردازد.
زنگنه، اما در کمال ناباوری بلافاصله پس از ورود به ساختمان طالقانی تأمین مالی را ملغی و مسئله دریافت جریمه را رد کرد (جزئیات ماجرا را در اینجا بخوانید) عربستان هم که فرصت را مناسب میدید، با نقشی فعالانه قرارداد تاپی (انتقال گاز از ترکمنستان به افغانستان و پاکستان و هند) را روی میز مسئولان هندی و پاکستانی گذاشت. پیشنهادی وسوسهانگیز با تأمین مالی عربستان که تنها هدفش، کاهش نفوذ ایران در منطقه بود (جزئیات ماجرا را در اینجابخوانید)
ظریف وارد میشود! در روزهایی که از شیر مرغ تا جان آدمی زاد ایرانیها به برجام گره خورده بود، خط لوله صلح هم از این قاعده مستثنا نبود. ظریف که پس از پیروزی برجامی اش قهرمانانه به ایران برگشته بود برای حل مسئله آی پی به ماجرا ورود کرد. همه منتظر دیدن معجزه برند ظریف و شعبده او در ماجرا خط لوله صلح بودند. آقای وزیر به هند و پاکستان سفر کرد و با نخستوزیر این دو کشور صحبت کرد؛ اما این صحبتها هم راه به جایی نبرد تا همچنان سر ما از صادرات گاز به پاکستان و هند بیکلاه بماند
تسلیم آقای وزیر انگار تمام تیرهای زنگنه به خطا رفته. هرچند سفیر پاکستان در ایران گفته: «خط لوله طی دو سال آینده تکمیل میشود»، اما زنگنه خوب میداند که این اتفاق نخواهد افتاد. زنگنه حالا ناامیدتر از همیشه به پروژه آی پی نگاه میکند. او، اما در آخرین تلاشش نامهای به وزیر نفت پاکستان نوشته و از این کشور گله کرده درحالیکه میداند این نامه هم راه بهجایی نمیبرد. ژنرال در همین رابطه گفته: «ما میلیاردها دلار برای این خط لوله احداث شده خرج کردهایم. طرف پاکستانی جواب درستی به ایران نمیدهد. یک تا دو روز پیش از برکناری آقای نواز شریف، نخستوزیر پیشین پاکستان، نامه رسمی از طریق مجاری دیپلماتیک به شاهد خاقان عباسی، وزیر نفت پیشین پاکستان نوشتم و آمادگی ایران را برای صادرات گاز به پاکستان اعلام کردم. ۲ روز بعد خاقان عباسی پس از برکناری نواز شریف، نخستوزیر موقت پاکستان شدند، ازاینرو نتیجه و سرانجام نامه مشخص نشد.» معلوم نیست، میلیاردها دلار سرمایه ایران در احداث خط لوله به کجا ختم میشود. میرزایی عضو کمیسیون انرژی مجلس در همین رابطه گفته: «تنها راهکار کلیدی که میتوان به کمک آن بخشی از خسارات وارده را جبران کرد این است که خط لوله انتقال گاز پاکستان را به سمت چابهار با ایجاد مجتمعهای پتروشیمی هدایت کرد تا بتوان با صدور انواع فرآورده علاوه ایجاد اشتغالزایی، ارزشافزوده بیشتری را نصیب کشور کرد.» برندهای کابینه این روزها انگار حال روز خوشی ندارند. ظریف نگران برجام است. سیاستهای زنگنه در توسعه میادین و صادرات با مشکل مواجه شده، آخوندی هم حال روزش بهتر از دو رفیق دیرینش نیست. روحانی اما، نگرانتر از همیشه به ۴ سال آینده کشور نگاه میکند، او شاید دیگر حساب ویژهای روی برندهایش باز نکند. کسی چه میداند شاید او منتظر معجزه دیگر وزراست.
و همینجاست که آدم به این نتیجه میرسه که کشور پول و سرمایه داره فقط مدیر سرمایه دان نداره ( البته اشتباه نشه ایران تا دلت بخواد مدیر و وزیر و وکیل سرمایه دار داره ) یعنی کسی که بدونه سرمایه کشور رو باید کجا و چطور خرج کرد
چقددر باید از این ولخرجی ها و هدر دادنهای سرمایه مملکت انجام بشه تا وزیری که خودش رو ژنرال میدونه تجربه کسب کنه
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
چقددر باید از این ولخرجی ها و هدر دادنهای سرمایه مملکت انجام بشه تا وزیری که خودش رو ژنرال میدونه تجربه کسب کنه