دبیر اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی گفت: نقدهایی به قوه قضاییه وجود دارد البته یکسری از نقدهایی که در رسانههای بیگانه و دشمن مطرح میشوند بیپایه و اساس هستند و ما با حرفهای غلط و بیپایه و اساس کاری نداریم.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، جنبش عدالتخواه دانشجویی مجموعهای است که داعیه عدالتخواهی، انتقاد و مطالبهگری از مسئولین و نهادها و توجه به مشکلات و معضلات سیاسی و اجتماعی را دارد. در ماههای اخیر این جنبش به دلیل حمایت از برخی اعتراضات صنفی و کارگری و انتقاد از عملکرد برخی اشخاص و نهادها با مسائلی همچون پیگرد قضایی تعدادی از اعضای سابق و فعلی خود مواجه بوده است. خبرگزاری دانشجو به منظور آگاهی مخاطبان خود از اولویت ها، برنامهها، آخرین وضعیت پرونده قضایی فعالان مجمع جنبش عدالتخواه در شیراز و دیگر مسائل گفت و گویی با محمد جواد معتمدی نژاد دبیر این جنبش ترتیب داده است که در ادامه آن را میخوانید:
جنبش عدالتخواه دانشجویی در حال حاضر با چه تعداد تشکل زیر مجموعه در سطح دانشگاهها مشغول به فعالیت است آیا برنامه ای برای افزایش تعداد اعضاء دارید؟
در حال حاضر ۱۹ تشکل رسمی زیر مجموعه جنبش عدالتخواه دانشجویی هستند. سیاست جنبش عدالتخواه از همان ابتدا این بوده که هر مجموعهای اعم از تشکلها و یا کانونهای دانشجویی که وابستگی خاطر به این جنبش دارند و هدف کلی عدالت خواهی را به عنوان یک سبک زندگی برای تمام دورانهای زندگی خود پذیرفته اند به عنوان یک عضو بپذیرد؛ با این وجود امروز علاوه بر ۱۹ تشکل رسمی که دارای مجوز مورد تایید وزارت علوم هستند چندین تشکل دیگر که یا درفضای شهری فعالیت میکنند و یا کانونهای دانشجویی هستند در کنار جنبش فعالیت دارند که با احتساب این مجموعهها میتوان گفت: ۲۳ تشکل و کانون دانشجویی عضو جنبش عدالتخواه هستند البته کانونها صرفاً با جنبش در ارتباط هستند و مجوزی از وزارت علوم ندارند. همچنین در حال حاضر مجموعههای طلبگی و گروههای مردمی شهری هم با ما ارتباط دارند.
جنبش عدالتخواه دانشجویی هیچ وقت به فکر توسعه کمی این اتحادیه نبوده است و همواره نظر فعالان آن بر خلاف نظر دیگر تشکلها این بوده که آنچه باعث میشود عدالت خواهی به عنوان یک خط فکری فراگیر شود به تعداد و کمیت مجموعه نیست بلکه این اصیل بودن حرف است که این تفاوت را ایجاد میکند؛ لذا آنچه که ما همیشه در توسعه تشکیلاتی خود آن را در نظر داشتیم این بوده که یک مجموعهای منطبق با خط فکری عدالتخواهی باشیم و در این مسئله هم خیلی ملاحظات خاص خود را داریم و همواره مراقب بوده ایم که افراد و مجموعههای خنثی در بهترین حالت وارد تشکیلات نشوند و این یک مسئله بوده که در توسعهی تشکیلاتی آن را در نظر داشته ایم هرچند که فشارهای مختلفی هم برای اینکه تعداد تشکلهای ما به حدی برسند وجود داشته است؛ البته در حال حاضر سه هیئت موسس در سطح دانشگاهها تشکیل شده و درخواست خود را برای ایجاد تشکل ارائه کرده اند.
اشاره کردید که جنبش عدالتخواه دانشجویی برای اینکه تشکلی را به عنوان عضو زیرمجموعه خود بپذیرد ملاحظاتی دارد در مورد این ملاحظات توضیح میدهید؟
اصلیترین ملاحظهای که داریم این است که افرادی که به جنبش وارد میشوند به معنای واقعی آرمان عدالت را به عنوان یک ارزش مطلق بپذیرند و آرمان عدالت اصلیترین آرمان آنها باشد. مجموعههای مختلفی بوده اند که یکسری اشتراکاتی با جنبش عدالتخواه دانشجویی داشتند به همین دلیل به سمت جنبش متمایل شدهاند، اما پس از مدتی به یک سری حدود مرزی با ما رسیده اند که با خط فکری آنها منطبق نبوده که در اینجا دقیقاً اختلاف یک عدالتخواه اصیل به آنها مشخص میشود.
ملاحظه دیگر ما این است که فرد عدالت خواهی را به عنوان یک سبک زندگی بشناسند و نگاه او به عدالتخواهی یک نگاه کوتاه مدت ۴ ساله دانشجویی نباشد و دیگر اینکه نگاه او به فلسفه زندگی یک مسیر مبارزاتی باشد و نه صرفا به چند مطالبه گری کوتاه مدت دوران دانشجویی محدود شود.
اصل ماجرا این است که دانشجوی عضو جنبش عدالتخواه دانشجویی عدالت خواهی را به عنوان یک سبک زندگی بشناسد، چون این سبک زندگی در بعد فردی و بعد اجتماعی او اثر میگذارد.
با توجه به اینکه شورای مرکزی جدید جنبش عدالتخواه دانشجویی اخیراً فعالیت خود را آغاز کرده در خصوص برنامهها و اولویتهای این اتحادیه توضیح دهید؟
هر ساله که شورای مرکزی جدید اتحادیه انتخاب میشود بر اساس اولویتهایی که این شورا تشخیص میدهد و همچنین با توجه به دغدغه هایی که هر یک از اعضای شورا دارند به طور خاص بر روی مسائلی متمرکز میشویم که از یک سو این مسائل باعث پیشبرد اهداف انقلاب هستند و از سوی دیگر انقلاب در وضعیت کنونی در مورد این مسائل در حال درجا زدن است و این در حالی است که نباید از این مسائل غفلت شود.
از دو سال پیش که برخورد با آمران به معروف و ناهیان از منکر همچون سید میثم صفائیان لیدر رانندگان کامیون و منصور نظری به دلایل مختلفی شدت پیدا کرد کمیتهای در جنبش عدالتخواه دانشجویی به نام کمیته عدالت قضایی شکل گرفت که این کمیته به طور خاص بر روی مسائل قوه قضاییه در حال رصد، پیگیری و مطالبهگری است انشاءالله این کمیته امسال هم به قوت خودش باقی خواهد بود و با تجربهای که طی این مدت کسب کرده به فعالیت خود ادامه میدهد. معتقدم که در شرایط کنونی برخورد با آمران به معروف و ناهیان از منکر بیشتر میشود و از طرفی هم فشارها بر قوه قضاییه افزایش مییابد با این وجود اعضای شورای مرکزی جنبش به این نتیجه رسیده ایم که کمیته عدالت قضایی امسال هم با قوت به فعالیت خود ادامه دهد.
مسئله دیگری که مورد توجه جنبش عدالتخواه دانشجویی قرار گرفته اعتراضات صنفی کارگری و مردمی است در یکی دو سال اخیر و امسال این اعتراضات که هر کدام مسائل خاص خود را دارند خیلی شدت پیدا کردند مسئله این است که جنبش دانشجویی و به خصوص قشر حزب اللهی هیچ وقت در مسائل کارگری ورود جدی پیدا نکرده است، چون یا اصلا توجهی به این مسئله نداشتند و یا به خاطر برچسب هایی که ممکن است به آنها زده شود در این مسائل ورود پیدا نکرده اند، چون اساس شکل گیری اعتراضات کارگری به خصوص در تهران و در جریان شکل گیری انقلاب در محاصره چپهای کمونیست بوده لذا جریان دانشجویی و قشر حزب اللهی هیچ وقت در این مسائل ورود جدی پیدا نکردند و اگر ورودی هم داشتهاند به صورت موردی بوده است و این در حالی است که امام خمینی بارها و بارها مطرح کردند که کارگران، مردم و مستضعفین وارثان انقلاب هستند و وضعیت معیشتی کارگران باید بهبود پیدا کند. در هر حال پیگیری مسائل مرتبط با اعتراضات صنفی و کارگری یکی دیگر از مسائل اصلی است که جنبش عدالتخواه دانشجویی آن را پیگیری میکند و برای هر کدام برنامه خاص خود را دارد.
اساس عدالتخواهی ما این است که مردم خودشان عدالت خواهی کنند مثلاً در قضیه رانندگان کامیون ما با آنها همراهی کردیم و برای آن که دیده شده و مطالبات آنها پیگیری شود برای شان فضا سازی کردیم در واقع اولین کار ما این است که یک فضای رسانهای در اختیار کسانی که دیده نمیشوند، یا نادیده گرفته میشوند و یا مطالبات آنها مطرح نمیشود ایجاد کنیم مثلاً در قضیه کارگران هپکو دانشجویان عدالتخواه در جمع این کارگران حاضر شدند که جمع خوبی هم بودند و فهم خوبی از امام و انقلاب داشتند، اما درگیر یک سری مسائل بودند به گونهای که نمیتوانستند مطالبات خود را بیان کنند و بگویند اولویت مطالبات آنها چه چیزی است و از چه خطی باید این مطالبات را پیگیری کنند. در واقع مهمترین کاری که ما میتوانیم انجام دهیم این است که فضایی ایجاد کنیم که کارگران و دیگر اقشار که مطالباتشان به حق است دیده شوند تا بعد بتوانند در یک مسیری عدالت خواهی کرده و مطالبات خود را در سطوح مختلف پیگیری کنند.
بعضاً به جنبش عدالتخواه دانشجویی در خصوص حمایت هایی که از برخی متهمین و محکومین انجام میدهد نقدهای وارد میشود واقعیت این است که جنبش به طور مصداقی روی برخی از مسائل وارد میشود مثلاً جنبش به طور مصداقی روی مسئله میثم صفائیان و منصور نظری ورود پیدا کرد با این وجود ممکن است که این سوال مطرح شود که چرا ما به طور مصداقی ورود پیدا میکنیم؟ یکسری نقدها به ساختار و رویههای موجود قوه قضاییه وجود دارد که پرداختن به آنها به صورت کلی گویی تا یک جایی مورد قبول مردم و مسئولین ارشد قوه است، اما از یک جایی به بعد مورد قبول نیست. در این شرایط برای اینکه مسئله به درستی جا بیفتد و به یک درک عمومی تبدیل شود نیاز است که به وسیله یک سری از مصداقها حرفها را جا انداخت و یا پختهتر کرد؛ مثلاً موضوعی که وجود دارد نظارت بر قوه قضاییه است که الان توسط حفاظت قوه انجام میشود این نظارت یک نظارت درون سازمانی است و این خودش میتواند عامل فساد باشد. این قضیه را هم ما وقتی درک کردیم که با قضیه منصور نظری مواجه شدیم در واقع وقتی که او گزارش فساد یکسری از قضات را برای آقای اژهای میفرستند در حالی که آن گزارش را به صورت عمومی منتشر نکرده بود متاسفانه به دلیل سیکل نظارتی ضعیف و غلطی که در قوه وجود دارد این پرونده به قاضی محول میشود که نظری گزارش فساد او را برای مراجع بالاتر فرستاده است با این وجود از این رویه و سیستم نه تنها چیزی به نام عدل و حق بیرون نمیآید بلکه از آن ظلم خارج میشود و این یک مسئله است.
در یک نمونه دیگر که مرتبط با دوستان عدالتخواه ما در شیراز است دادستان به عنوان مدعی العموم شکایت کرده و بررسی این شکایت هم دقیقاً به همان ساختار واگذار شده است در حالی که در اول انقلاب دادستانی و شورای عالی قضایی از هم جدا بودند؛ البته چند سال پیش قرار بود که کانون وکلا هم به قوه قضاییه واگذار شود که اگر این اتفاق میافتاد دیگر قاضی، شاکی و وکیل همه یک نفر بودند.
در دیداری که سال گذشته دانشجویان با آیت الله لاریجانی رئیس قوه قضاییه داشتند ایشان قائل به این بودند که ۸۰ درصد مردم از قوه قضاییه راضی هستند با این نگاه اگر ما بخواهیم برای مسائل هم مدل بدهیم و بگوییم مثلاً برای نظارت بر قوه باید چنین مدلهای اجرا شود تا این رویه بهبود یابد دیگر این مدلها هم جوابگو نیست و اصلاً مورد پذیرش مسئولین ارشد قوه قرار نمیگیرند.
در هر حال ورود جنبش عدالتخواه به مصادیق به خاطر یکسری مسائل و نقدها به رویههای یک نهاد است و این برای ما مسئله مهمی است؛ مثلاً در قضیه حمایت جنبش از رضا شهابی این حمایت به معنای تایید ۱۰۰ درصدی این فرد نبود طبیعتاً ما نمیتوانیم کسی را صد درصد رد و یا تایید نماییم. متاسفانه ما به خاطر نقد و یا مسئلهای که به یک فرد داریم به انکار او روی میآوریم و او را نادیده میگیریم در قضیه رضا شهابی هم مسئله اساسی این بود و ما میگفتیم اگر چنانچه این فرد که گفته میشود مشکل امنیتی دارند و امثالهم نباید تحت هیچ شرایطی به او ظلم شود ما رویهای داریم و آن رویه هم این است که قوه قضاییه نباید به کسی ظلم کند حتی اگر آن فرد ملحد، کافر، ضد انقلاب و جاسوس باشد. شهید بهشتی در قضیه تصویب قانون اساسی در پاسخ به اظهارات کسی که بیان کرده بود اگر چنانچه به فردی به خاطر فلان اتهام مظنون شدیم و او را دستگیر کردیم حالا اگر او را شکنجه نماییم اشکالی ندارد گفته بود این حرف یعنی چه به محض اینکه این رویه را پایهگذاری کنید از این رویه حقی بیرون نمیآید. دقیقاً مسئله ما هم همین جاست و ما میگوییم که تحت هر شرایطی حتی اگر فرد متهم کمونیست هم باشد نباید به او ظلم شود. با این وجود حتی اگر افراد هم مشکل امنیتی داشته باشند حکومت اسلامی نیامده است که به افراد ظلم کند. در قضیه یاشار سلطانی هم جنبش تا زمانی پای کار بود که مطالبه او را مطالبه به حق میدانست ما میگفتیم که مطالبه یاشار سلطانی یک مطالبه به حق است و به همین دلیل پای کار آمدیم و جنبش چندین اقدام را نیز انجام داد و اصلاً کاری نداشتیم که طرف چپ است یا راست.
در قضیه حسن خسروآبادی هم که در مورد فیشهای نجومی بود جریان اصولگرا تا وقتی که میتوانست از او استفاده ابزاری کند پای کار آمد و وقتی هم که استفاده ابزاری آنها تمام شد دیگر رهایش کردند در هر حال وقتی که دادگاه خسرو آبادی برگزار میشد حداقل یک نفر از آنهایی که از او استفاده ابزاری میکردند و رسانه در اختیارش میگذاشتند باید در جلسه محاکمه اش نیز شرکت میکرد، ولی او را تنها گذاشتند.
در بحث هایی که با فعالان دانشجویی داشتهایم آنها معتقدند که با جنبش عدالتخواه در مسائل مختلف خیلی اختلاف نظری ندارند، اما انتقادی که دارند این است که جنبش تمام معادلات را در تصمیمگیریهای خود دخیل نمیکند. آنها معتقدند که مثلاً اگر شما در مقابل یک ظلم کوچک ایستاده اید دیگر این را در نظر نمیگیرد که از همین ممکن است سوء استفاده هایی شود در ارتباط با این رویه توضیح میدهید؟
این مسئله از همان ابتدای فعالیت جنبش تا کنون مطرح بوده است مثلاً در مسائل اخیر به ما میگویند که قوه قضاییه دچار هجمه است و ورود شما به مسائل موجب میشود که دشمن و بیگانگان سوء استفاده کنند. حقیقت این است که فشارها همیشه بوده و از اول انقلاب تا کنون جمهوری اسلامی همواره در "برهه حساس کنونی" قرار داشته است میخواهم بگویم که حجمهها در این ۴۰ سال بر روی نهادهای مختلف وجود داشته است، اما اعتقاد ما این است که عدالت تحت هیچ شرایطی نباید ذبح شود در هر حال ما به جای اینکه به مسائل نگاه تهدید محور داشته باشیم دقیقاً نگاه فرصت محور داریم و معتقدیم که اگر مسائل مطرح شود همین باعث خواهد شد که هجمهها کاهش یابند. الان نقدهایی به قوه قضاییه وجود دارد البته یکسری از نقدهایی که در رسانههای بیگانه و دشمن مطرح میشوند بیپایه و اساس هستند و ما با حرفهای غلط و بی پایه و اساس کاری نداریم، اما یکسری از مسائل هستند که بالاخره اگر بررسی شوند شاید یک درصد از این حرفها درست باشد. در هر حال هجمه علیه قوه قضاییه وجود دارد و به خاطر این حجمهها هم به ما گفته میشود که در مسائل ورود پیدا نکنیم، اما سوال این است که ما تا کی نباید به این موضوعات نپردازیم دقیقاً ما به جای اینکه یک نگاه تهدید محور داشته باشیم یک نگاه فرصت محور داریم به این معنا که معتقدیم بیان مسائل باعث میشود که رویه سیستم بهبود پیدا کند الان یکسری نقدهای اساسی به قوه قضاییه وارد است سوال این است که مطرح کردن این نقدها کار چه کسی است اگر جنبش دانشجویی که جریان دلسوز انقلاب است اگر این مسائل را مطرح نکند چه کسی باید به این مهم بپردازد معتقدم که اگر ما علمدار این مسائل نشویم و خودمان آنها را از نهادهای مربوطه مطالبه نکنیم قطعاً یک کسی دیگری میآید و این علم را بر میدارد و این علم را هم به گونهای بلند میکند که در ضدیت با اصول است و به گونهای هم عمل میکند که چیزی از اسلام و انقلاب نماند با این وجود اگر این علم توسط دلسوزان نظام بلند شود بدون شک کارها را در جهت انقلاب پیش میبرند معتقدم که باید خودمان یعنی بچههای انقلابی بیاییم و این علم را بلند کنیم. اینکه گفته میشود جنبش عدالتخواه دانشجویی تمام ابعاد قضایا را نمیبیند شاید حرف ما هم همین باشد که تمام ابعاد قضایا را نمیبینیم و شاید یکسری مسائل کوچکتر را میبینیم و از یکسری مسائل کلانتر که نسبت به مسائل کوچکتر ارجحیت دارند غافل میشویم مثلاً در قضیه رضا شهابی خیلی مسائل وجود دارد که ما نمیتوانیم از آن مطلع شویم و اصلاً از آنها اطلاع نداریم، ولی صرفاً یک مسئله را میدانیم و آن هم این است که در این رابطه یک ظلمی اتفاق افتاده است که این ظلم تحت هر شرایطی حتی اگر او ۱۰۰ نفر را هم کشته باشد و یا جاسوسی و ضد انقلاب هم باشد نباید اتفاق بیفتد.
در بین ادوار جنبش عدالتخواه دو نگاه وجود دارد یک نگاه معتقد است که باید بی عدالتی را فهمید، پیگیر بود و افشاء کرد و یک نگاه دیگر نیز به اصلاح سیستمی معتقد است در حال حاضر کدام یک از این دو نگاه مورد توجه شماست؟
نگاه ما به جنبش دانشجویی از جنس فریاد زدن آرمانها و مسائل اساسی است من نگاه دوم را به این معنی که صرفاً به سمت ارائه مدل برویم قبول ندارم، چون اگر قرار است که بهبود ساختار صورت بگیرد باید این نهاد و مجموعه یکسری مسائل را قبول داشته باشد مثلاً وقتی که نگاه دستگاه امنیتی ما به امنیت یک نگاه تهدید محور است خروجی این نگاه برخوردهای پلیسی و سرکوب کردن میشود، ولی وقتی که نگاه این دستگاه به امنیت فرصت محور باشد و این را در نظر بگیرد که همین مردم اصل ماجرا هستند دیگر وضعیت فرق میکند و مثلا اگر این نگاه وجود داشت دیگر آن برخورد نیروی انتظامی با کارگران هپکو اتفاق نمیافتاد. از طرفی وقتی که آیت الله آملی لاریجانی معتقدند که ۸۰ درصد مردم از قوه قضاییه راضی هستند خب دیگر نقطه ضعفی باقی نمیماند و هر مدلی هم که ما بخواهیم برای اصلاح سیستمی بدهیم دیگر مورد قبول و پذیرش آن فرد مسئول هم واقع نمیشود، چون اصلاً چنین چیزی را قبول ندارد؛ لذا رسالت جنبش دانشجویی این است که آرمانها را مدام فریاد بزند و بگوید که الان مسئله استقلال، جمهوریت و آزادی چیست و این فریاد زدن بستر ساز اصلاح سیستمی نیز میشود.
در رابطه با اصلاح سیستمی یک مثال واضح میزنم. ببینید وقتی که وزارت جهاد کشاورزی به خودکفایی اعتقاد نداشته و اراده سیاسی برای خودکفایی در آن نباشد اگر ۱۰۰ مدل و سیاست هم پیشنهاد بدهیم اصلاً مورد پذیرش این وزارتخانه قرار نمیگیرد بحث اصلی این است که جنبش دانشجویی باید این را جا بیاندازد که استقلال در کشاورزی، خود کفایی و امنیت غذایی چرا؟ و اینجاست که میگویند وظیفه جنبش دانشجویی فریاد زدن آرمان هاست. همه و به ویژه مجموعههای تخصصی میدانند که خود کفایی صرفه اقتصادی ندارد، ولی صرفه اقتصادی تمام ماجرا نیست و یک مسئله کلانتر وجود دارد و آن هم این است که ما به هر طریقی نباید به کشورهای دیگر و به خصوص دشمنان خود وابسته شویم و اینجاست که استقلال معنای خود را پیدا میکند؛ لذا معتقدم که تا وقتی که جنبش دانشجویی نتواند آرمانهای انقلاب را فریاد بزند و اساس و اصل انقلاب را به یک گفتمان تبدیل نکند اساساً ارائه مدل جایگاهی ندارد؛ البته یک جاهایی است که برای بیشتر جا افتادن یک مسئله باید مدل هم پیشنهاد شود مثلاً همین کمیته عدالت قضایی جنبش عدالتخواه دانشجویی در این مدت یک سالی که فعالیت کرده است در رابطه با موضوع نظارت بر قوه قضاییه به چند مدل رسیده است اگرچه این مدلها زمانی مورد پذیرش قرار میگیرند که این اعتقاد وجود داشته باشد که سیستم موجود پاسخگو نیست. در مجموع معتقدم که جنبش دانشجویی باید بر اساس نگاه شهید بهشتی به عنوان موذن جامعه عمل کنند.
در مورد جلسه دادگاه دانشجویان عدالتخواه شیراز که اخیراً برگزار شد توضیح دهید؟
این جلسه از ساعت 9:30 صبح سه شنبه ۲۵ مهر شروع شد و تا ساعت ۱۴ به طور انجامید. نکته جالبی که وجود داشت این بود که در روز دادگاه مردم شیراز و به ویژه مردم محله کوشکک که مردم عادی هم بودند از زن و مرد و پیر و جوان دوستان ما را برای حضور در دادگاه همراهی کردند.
در جلسه اول دادگاه که با حضور نماینده دادستان برگزار شد کیفرخواست دانشجویان عدالتخواه قرائت شد و جلسه بعدی که مربوط به دفاعیه دوستان ماست ۹ آبان برگزار میشود.
نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که رهبر معظم انقلاب در پیام سال ۸۱ خود به جنبش عدالتخواه دانشجویی که در واقع ماهیت جنبش بر اساس این پیام شکل گرفت ۲ مسئله اساسی را بیان فرمودند: اول اینکه هر پدیده ضد عدالت را مورد سوال قرار دهید و دوم اینکه هر مسئلهای را که حتی اگر به آن مضنون شدید مورد سوال قرار دهید در واقع معظم له در این پیام نگفتند که اگر مطمئن شدید در مورد آن سوال کنید بلکه گفته اند اگر مضنون شدید. واقعیت این است که دوستان عدالتخواه ما در شیراز هم تنها در چارچوب این پیام عمل کرده اند.
دوستان ما در شیراز چندین سال بود که روی موضوع امام جمعه این شهر و نماینده، ولی فقیه در این استان ورود پیدا کردند و به طور خاص هم مسئله از آن جایی شروع میشود که امام جمعه این شهر در زمان انتخابات مجلس خبرگان میگویند که هزینههای انتخاباتی نباید زیاد باشد و نباید از بیت المال هزینهای صورت بگیرد با این وجود وقتی که زمان انتخابات فرا میرسد و آیت الله ایمانی هم کاندیدا میشوند تبلیغاتشان به حدی زیاد بوده که هر جا نگاه میکردید تراکتهای تبلیغاتی ایشان وجود داشته است با این وجود دوستان ما این سوال را میپرسند که این همه هزینه انتخاباتی به چه دلیل بوده و منبع آن کجا بوده است در هر حال دانشجویان عدالتخواه پس از طرح این سوالات از آیت الله ایمانی درخواست میکنند که طبق مطالبه رهبر انقلاب در یکی از دانشگاههای شیراز حاضر شوند و به سوالات دانشجویان پاسخ دهند.
پس از ارائه این درخواست آقای سلمان زاده رئیس دفتر امام جمعه شیراز و نماینده، ولی فقیه در استان فارس یک نامهای را خطابه داستان مینویسند و خواستار پیگیری و برخورد با دانشجویان میشوند و الان هم دادستان به عنوان مدعی العموم وارد قضیه شده است.
مسئله دیگر این است که پرونده آقای کدیور، شهبازی زاده و مسعودی که به خاطر پرونده مربوط به آیت الله ایمانی تشکیل شده یک پرونده جداگانه بوده، اما یک پرونده دیگر هم مربوط به آقای پور خسروانی دبیر مجموعه عدالتخواه شیراز است که موضوع آن مربوط به نامهای است که خطاب به قوه قضاییه منتشر کرده و بر اساس آن خواستار شفاف سازی در مورد برخی مسائل شده است که الان هر دو پرونده در یک شعبه در حال بررسی هستند. در واقع هر دو پرونده را یک کاسه کرده اند. اتهام اصلی دانشجویان عدالتخواه هم افترا و توهین به مقامات و نشر اکاذیب مطرح شده است.
آنچه که از نماینده، ولی فقیه در استان فارس انتظار میرود این است که سعه صدرشان نسبت به این مسائل بیشتر باشد. معتقدم که هر مسئولی در جمهوری اسلامی باید خود را در سطحی ببیند که به مردم پاسخگو باشد. آزادی به معنای کلی یعنی انتقاد از رهبران و این باید به عنوان یک اصل پذیرفته شده باشد در هر حال هیچ توهین و افترایی از طرف دانشجویان عدالتخواه در کار نبوده است و صرفاً یک مسئله و مطالبه بیان شده و بر اساس آن درخواست کرده اند که نماینده، ولی فقیه در استان فارس نسبت به آن پاسخگو باشد. ما حق شکایت برای آیت الله ایمانی را به رسمیت میشناسیم، اما به این مسئله هم اعتقاد داریم که اگر به خاطر یک انتقاد و مطالبهگری با چنین رویهای با منتقدین و آمرین به معروف و ناهیان از منکر برخورد شود ماحصل آن یک فضای بسته خواهد بود و با این رویه دیگر کسی پای کار نمیآید.
در مورد پرونده قضایی دانشجویان عدالتخواه شیراز یکسری خصومتهای جریانی نیز وجود دارد. در واقع برخی نهادها و مجموعهها در این استان طی چندین سال با دانشجویان عدالتخواه مشکلاتی داشته اند که گزارشهای این دوستان هم باعث شده که پرونده پیچیدهتر شود در هر حال ما پیگیریهای خود را انجام میدهیم و اعتقادمان هم این است که حق مطالبه گری در یک حکومت اسلامی باید برای همه مردم به رسمیت شناخته شود و اگر اینگونه نشود به سمتی حرکت میکنیم که دیگر چیزی جز یک پوستهای از اسلام که تهی از آرمانها و اعتقادات است باقی نمیماند.
با توجه به عملکرد دولت در قبال وزارت علوم به نظر شما وضعیت مطلوب تحت چه شرایطی بر این وزارتخانه حاکم میشود؟
اگر بخواهیم در حوزه فرهنگی عملکرد کمیتههای انضباطی دانشگاهها را از دولت نهم و دهم تا کنون بررسی کنیم میبینیم که در زمان احمدی نژاد بیشتر مسائل اخلاقب در کمیتههای انضباطی مورد بررسی قرار میگرفتند، اما الان فعالیت این کمیتهها به سمت مسائل سیاسی معطوف شده است با این وجود معتقدم که در حال حاضر در کنار تمام فشارهایی که وجود دارد، اما باز هم فضا برای دانشجویان بازتر شده است. مسئله اصلی این است که هر وزیری که روی کار میآید باید نگاه او به فضای دانشجویی یک نگاه تربیتی باشد و وقتی که این نگاه حاکم شود فضای باز سیاسی هم در دانشگاهها افزایش مییابد و جریان دانشجویی آزادی بیشتری پیدا میکند و میتوانند حرف خود را با هویت و آزادی بیشتری به زبان بیاورد. این که دانشجو بتواند در فضای دانشجویی حرفهای خود را بزنند یک مسئله اساسی است، چون وقتی که دانشجو از فضای دانشجویی خارج شود دیگر فضایی برای گفتن حرفها با آن آزادی و صراحت لهجه وجود ندارد؛ لذا اصلیترین موضوع این است که وزیر علوم باید این مسئله را که فضای دانشجویی یک فضای تربیتی واقعاً قبول داشته باشد.
متاسفانه وضعیت فعلی وزارت علوم از این جهت که این وزارتخانه هیچ برنامه فرهنگی را ندارد وضعیت مطلوبی نیست و همانطور که مشاهده میکنیم برنامههای فرهنگی به فضاهای خاص منتهی میشود و در مسائل فرهنگی نگاه سیاسی وجود دارد و اخیراً هم در بعضی مسائل یکسری بده بستانها وجود داشته است که مثلاً از فلان شخص حمایت شود که سکان این وزارتخانه را به او محول کنند که به هر طریقی این اتفاق نیفتاد. در مجموع معتقدم که باید نگاه تربیتی نسبت به دانشگاه وجود داشته باشد.
مسئله اساسی دیگری که باید مورد توجه وزیر علوم قرار بگیرد و به آن اعتقاد داشته باشد رشد علمی است چراکه مسائل علمی در کنار مسائل سیاسی به حاشیه میرود. در هر حال نباید مسائل علمی به پای مسائل سیاسی ذبح شود.