نماینده پارلمان افغانستان گفت: برنامه فارسی زدایی از سال ۱۳۴۳ خورشیدی و قبل از آن در زمان محمود طرزی پدر زن شاه امان الله شروع شده بود.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو-رضا حیدری: دکتر لطیف پدارم یکی از چهرههای سیاسی شناخته شده در افغانستان است که چندباری هم نامزد انتخابات ریاست جمهوری این کشور شده است. وی هم اکنون رهبر حزب کنگره ملی افغانستان است و به عنوان نماینده بدخشان در پارلمان این کشور حضور دارد. اخیراً کلیپی از وی در فضای مجازی ایران منتشر شد که او از سیاستهای تفرقه برانگیز انگلیس در محو زبان فارسی در این کشور انتقاد میکند و مستندات جالبی ارائه میدهد. در همین موضوع با او مصاحبهای داشته ایم و او از سیاستهای دولتی افغانستان در به حاشیه بردن زبان فارسی با ما صحبت کرده است.
شما مسئله هویت قومی در افغانستان را مطرح کرده اید؛ این هویت قومی به چه صورت شکل میگیرد؟ آیا مردم ساکن در کشور افغانستان از یک هویت مشخص همانند کشورهای همسایه خود بی بهره اند؟
اجازه بدهید به تعبیر داریوش شایگان ترکیب " هویت چهل تکه " را بکار ببرم. اما این تعبیر برای یک بحث فلسفی و جامعه شناختی دقیقتر مینماید. من هویت را در محدودهی تنگ تری مطرح میکنم یعنی در چهار چوب سرزمین خودم – افغانستان یا به بیان دیگر خراسان. با این رویکرد در افغانستان هویت ملی به آن معنی که در متن دولت – ملت شکل گرفته باشد وجود ندارد چرا که ما هنوز دولت – ملت نشده ایم و بازار ملی هم به طور کلی شکل نگرفته است. بنابر این باید از هویتهای متعدد سخن بگوییم. از فرهنگهای متعدد و زبانها و عرف و عادات گوناگون.
نظر من این است برای رسیدن به یک هویت معرف اقوام ساکن افغانستان یک دیگر را به رسمیت بشناسیم و احترام بگذاریم و در بلند مدت از مجموع هویتها هویتی را برای یک دیگر بپذیرند که آیینهی تمام نمای همه باشد. پشتونها میخواهند هویتهای دیگران را بزدایند و هویت یگانهی به نام قوم پشتون و فرهنگ پشتون و زبان پشتو بر ما تحمیل کنند، که برای ما پذیرفتنی نیست. اما شکی نیست هویت و فرهنگ غالب، به لحاظ تاریخی و بالفعل، هویت فارسی و فرهنگ و تمدن فارسی است. اگر زبان یکی از جلوه گاههای هویت باشد زبان فارسی زبان اکثریت مردم افغانستان است.
مسئله عدالت قومی از سوی شما طرح شده است. علت طرح چنین دیدگاهی چه بوده است؟ آیا مکمل شکل دهی به هویت ملی برای کشور افغانستان است؟
عدالت قومی را مطرح کرده ام به این علت یا دلیل که، بی عدالتی قومی و ستم گری ملی بیداد میکند. قدرت سیاسی و اقتصادی در اختیار پشتونها قرار دارد. تنها چیزی که حضور ما را بر جسته میکند زبان و فرهنگ پربار ما است. شوونیستهای پشتون حملات خود را چندین دهه است که علیه این زبان و فرهنگ آغاز کرده اند. میخواهند زبان و فرهنگ ما را نابود و در نهایت تضعیف کنند. ما هم در برابر این بی عدالتی به پا خاسته ایم و در برابر آن مقاومت میکنیم. برای رسیدن به عدالت میان اقوام من جمهوری دموکراتیک فدرال را برای افغانستان پیشنهاد کردم. تا اقوام بتوانند امور خود را به صورت عادلانه و دموکراتیک رهبری کنند.
آیا در افغانستان ناعدالتی قومی به صورت ساختاری وجود دارد؟
آری! بی عدالتی قومی را نهادینه کردند. از زمان حکومت شاه امان الله به این سو سیاست غصب سرزمینهای غیر پشتونها را روی دست قرار دادند. حکومت پشتون تبار مردمان بومی را از سرزمین هایشان راند و املاک شان را تصاحب کرد. قدرت سیاسی پیوسته در دست پشتونها بوده است و خارجیها چه روسها و چه انگلیسها آنها را حمایت کرده اند و هم اکنون تحت حمایت امریکاییها قرار دارند.
همهی سمبولهای ملی را از میان فرهنگ یک قوم یعنی قوم پشتون انتخاب کرده اند. در سرود ملی، در پول، در پرچم نشانی از اقوام دیگر وجود ندارد. نام محلات و اماکن را تغییر دادند و اسم پشتو گذارده اند. این عمل آنها پاک سازی قومی و فرهنگی نام دارد. نام تاریخی سبزوار را " شیندند" ساختند. نام قره تپه را " تور غندی " و قزل قلعه را " شیرخان بندر". این به معنای نهادینه شدن استبداد است.
اخیراً کلیپی از شما که در خصوص نقش کشورهای استعماری در به حاشیه بردن زبان فارسی در شبکههای اجتماعی ایران منتشر شده است که بازخوردهای مثبتی هم داشته است. شما در این کلیپ به نقش کشورهای و رسانههای خارجی همانند بخش فارسی بی بی سی اشاره کرده اید؛ آیا این اقدامات را تلاشی برای به محاق بردن زبان فارسی و بخشی از هویت ملی افغانستان میدانید؟
بدون شک! برنامه فارسی زدایی از سال ۱۳۴۳ خورشیدی و قبل از آن در زمان محمود طرزی پدر زن شاه امان الله شروع شده بود. در همان سال در قانون اساسی زمان محمد ظاهر شاه با قصد و عمد زبان فارسی را حذف کردند و زبان دری به جای آن گذاردند. تا آن زمان مثلاً برای مدارس کتاب هایی داشتیم بنام " قرائت فارسی" بعد شد دری. در قانون اساسی زمان کرزی عبارتای جعل کردند به نام "مصطلحات ملی". این کار برای محدود کردن زبان ما یعنی زبان فارسی بود.
منظور شوونیستها پشتون از مصطلحات ملی این بود که ما فارسی زبانها واژه هایی مانند دانشگاه، دانشکده، دانش آموز، دانش یار، پایان نامه، دادستان و ... به کار نبریم. این گونه واژهها برای سران پشتون واژههای بیگانه تلقی میشوند یعنی غیر ملی اند.
بر اثر جدال بین ما و پشتونها بر سر هویت زبانی قانون تحصیلات عالی در هردو مجلس پازدهم و شانزدهم به تصویب نرسید. چون پشتون مخالف استفاده از واژه دانشگاه میباشند؛ و ما میگوییم واژه دانشگاه باید در قانون آموزش عالی نوشته شود. کشورهای استعمار گر مانند انگلستان و امریکا در حمایت از فارسی زدایی قرار دارند و بی بی سی و صدای امریکا از ابزارهای مهم تبلیغاتی این دو کشور مهم اشغالگر اند.
فیلم|صحبت های جنجالی و قابل توجه دکتر پدرام در پارلمان فغانستان
دول خارجی، مصداقاً چه اقداماتی برای به حاشیه بردن زبان فارسی انجام داده اند؟
زبان فارسی زبان علم، فرهنگ، بازار و تعاملات روزانه مردم افغانستان است. انگلیسها و امریکاییها کوشش کرده اند برنامه درسی دانشگاههای ما منجمله دانشگاه کابل را انگلیسی بسازند به ویژه در دانشکده هایی مانند پزشکی، مهندسی و کشاوری.
در عین حال قانون وضع کرده اند هر شهروند هنگام استخدام در ادارات دولتی، باید جبراً زبان پشتو و انگلیسی بداند. این سیاست در راستای به حاشیه راندن زبان فارسی انجام میگیرد. در نشستهای دولتی به ویژه وقتی که خارجیها حضور دارند سعی میکنند جلسات به زبان انگلیسی و یا پشتو باشد. مراسلات بسیاری از ادارات دولتی به ویژه دفتر ریاست جمهوری به صورت غالب و قهرآً به زبان پشتو تنظیم میشوند. این همان کاریست که انگلیسها در نیم قاره هند در مبارزه علیه زبان و فرهنگ فارسی انجام دادند.
چرا علیه زبان فارسی این جریان به وجود آمده است؟
استعمار گران از یگانگی زبان فارسی و حوزه تمدنی آن میترسند. فکر میکنند با ایجاد محدودیتهای زبانی برای ما رابطه فرهنگی ما را میتوانند با همزبانان مان در منطقه قطع کنند و در نهایت ما را حذف نمایند.
آیا دولت و حکومت افغانستان از این اقدامات حمایت میکند؟ چرا که در مصاحبه هایتان اشاراتی به اقدامات قابل تامل دولت آقای کرزای داشته اید که سرود ملی برخلاف فرهنگ زبانی به صورت پشتو در آمده است و از خیانت برخی سران تاجیک در لوی جرگه صحبت به میان آورده اید.
دولت افغانستان حامی سیاستهای شوونیستی و فارسی زدایی است. اینکه ما واژه گان زبان مان را به کار نبریم و در نوشتار و گفتار مان از واژه گان اصیل فارسی استفاده نکنیم دستور حکام رژیم دست نشانده کابل است. کرزی و غنی حامی اصلی سیاستهای شوونیستی و انحصار طلبانهی قومی اند. اینها مخالفان سرسخت زبان و فرهنگ ما میباشند. سران تاجیک در مجلسی که قانون اساسی را تصویب میکرد خیانت کردند و در ازای چند کرسی و مقام حقیر و مقداری پول و دلار در برابر تمامیت خواهان تسلیم شدند و به زبان و فرهنگ فارسی خیانت کردند.
ضدیت با زبان فارسی را میتوان نوعی مقابله با سیاست فعلی ایران و پس از انقلاب اسلامی ایران دانست؟ در واقع تلاشی برای دوری فرهنگی این دو کشور؟
این سیاست همیشگی شوونیستهای پشتون و مدافعان خارجی شان بوده است. ریشه در گذشته دارد. به زمانی برمیگردد که روسیه تزاری و بریتانیا جغرافیای سیاسی ما را تجزیه کردند و نام جعلی افغانستان را برما گذاردند. قدرتهای استعماری نمیخواهند ما، ایران، تاجیکستان، سمرقند و بخار با هم گفتگو کنیم از این رابطه و گفتگو میترسند.
جامعه دانشگاهی و نخبگان افغان چه نظری در خصوص این اقدام (حذف زبان فارسی از معادلات رسمی کشور) دارند؟
این جوامع و دانشگاهها با سیاست تبعیض طلبانه قومی و حذف زبان فارسی مخالف اند. زبان فارسی تنها منبع تغذیه علمی و فرهنگی و هنری نهادهای دانشجوی و دانشگاهی در افغانستان است. زبان پشتو از چنین توانایی بی بهره است.
بهترین سیاستی که میتوان برای این مقابله فرهنگی اتخاذ کرد چیست؟ رفت و آمدهای فرهنگی به مراکز آموزشی دو کشور ایران و افغانستان چه تاثیری میتواند در بهبود این وضع داشته باشد؟
در گام نخست باید ساختار نظام سیاسی افغانستان دموکراتیک شود. قوانین باید حقوق شهروندی و حقوق اقوام را بربتابد. قدرت در یک ساختار دموکراتیک عادلانه توزیع گردد. در عین حال داد ستد فرهنگی در حوزه تمدنی ما باید توسعه پیدا کند. این بسیار مهم است داد و گرفت فرهنگی میان ما، ایران، تاجیکستان و بقیه کشورهای که با ما فرهنگ مشترک دارند گسترش بیابد. تبادل فرهنگی امر ضرور است.
زبان هم مثل تاریخ، عرصه قدرتنمایی ملتهاست. همانطور که قدرت و نفت و اقتصاد دست رژیمهای مرکزی بوده و با تکیه به آنها زبانهای غیر فارسی را نابود کرد، قدرت تکنولوژی و پیشرفت سریع علم که در دست ملتهای توسعه یافته است هم باعث نابودی زبانهای ضعیفی مانند فارسی خواهد شد. این جریان عادی طبیعت است. با حیف و میل ملیاردها دلار پول بیت المال برای ساخت کلمات بی سر و ته فقط جیب چند نفر آدم بی هنر را پر میکنید. حقوق و مزایای این حضرات چند ده برابر کارگران زحمتکش گرسنه جامعه است. این تعصبات بیخود را باید کنار گذاشت و هزینه آن را صرف آموزش زبانهای علم نمود. البته مافیا اجازه آن را نمیدهد و همین است که این است سرنوشت ما....
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.