مسئولان دانشگاهها به جای نگاه تهدیدمحور و رفع تکلیفی به کرسیها، آن را به عنوان مهمترین فرصت برای تغییر جو فرهنگی و حتی علمی دانشگاهها ببینند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو_ امیررضا غلامی؛ در اوایل دهه ۸۰ مفهوم کرسیهای آزاداندیشی برای نخستین بار توسط مقام معظم رهبری مطرح شد و پس از آن در سال ۸۴ در دیدار دانشگاهیان کرمان و در سال ۸۵ در دانشگاه سمنان به صراحت راهاندازی این کرسیها را از دانشجویان مطالبه کردند. اما این مطالبه آنطور که باید و شاید از سوی دانشجویان پیگیری نشد تا آبانماه سال ۸۸ که مجدداً رهبری این مطالبه را این بار به صورت جدیتری در جمع نخبگان علمی خطاب به دانشجویان مطرح کردند. تا سال ۸۸ اگرچه موجی در کشور ایجاد نشده بود و لفظ کرسی فراگیر نشده بود ولی برنامههایی که همان ویژگیهای برنامههای آزاداندیشانه را داشته باشند کم و بیش برگزار میشد ولی نه با نام کرسی و نه به تعداد زیاد. آبان ۸۸ (پس از صحبتهای رهبری) پیک اول اتفاق افتاد و اولین موج فراگیر کرسیها آغاز شد. دانشگاههای زیادی به فکر برگزاری برنامه افتادند و در دانشگاهها برنامههای خوبی برگزار شد، اما به چند دلیل این موج فروکش کرد. این دلایل عبارتند از:
۱- عدم درک جدی ضرورت برنامه ضرورت برنامه و اینکه کرسی یک راهبرد اساسی برای پیشرفت کشور در این برهه حساس است خوب فهم نشد و به برکات بسیار زیادی که کرسیها میتوانست به همراه خود بیاورد توجهی که باید میشد، نشد.
۲- نداشتن مدلهای اجرایی برنامه کرسی یک حرف جدید بود و تشکلهای دانشجویی نمیدانستند این مفهوم با چه ساز و کاری اجرایی خواهد شد. بنا بر همین ضرورت بود که بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر در سال ۸۸ اقدام به تهیه و توزیع نشریه تخصصی انعکاس با موضوع کرسیهای آزاداندیشی کرد تا این خلأ را پر کند ولی به هر حال این ضعف باعث توقف بعضی از دانشگاهها شد.
۳- امنیتی بودن فضا ذات کرسیها همراه با ایجاد یک فضای آزاد توأم با منطق و اخلاق است که ایجاد این فضای آزاد در بحبوحه فتنه ۸۸ با موضع سختگیرانه و امنیتی برخی نهادها سازگاری نداشت. در ادامه که به تدریج دانشگاهها از این فضای سنگین امنیتی فاصله گرفتند، میتوان گفت که کرسیها رونق بیشتری پیدا کرد.
در فاصله تابستان ۸۸ تا مهر ۹۰، این روند ادامه داشت و به رغم فروکش کردن موج برخاسته از صحبتهای سال ۸۸، دانشگاههایی به صورت جدی مشغول برگزاری کرسی بودند ولی باز هم فراگیر نبود تا اواخر مهر ۹۰، رهبر انقلاب در دیدار با نخبگان علمی کشور تأکید دوبارهای (با ادبیات خود ایشان تذکر صد بارهای) فرمودند. اینجا بود که موج دوم فراگیری کرسیها آغاز شد و این بار بسیار عمیقتر و گستردهتر از قبل و تا به امروز هم ادامه دارد. در مورد عوامل فراگیری این موج دوم نیز میتوان نکاتی را عرض کرد:
-آیین نامه فراگیر ابلاغی توسط وزیر علوم که موجب جدی شدن مسئولان دانشگاه در این مقوله شد. - وجود مدلها و شیوههای متنوع اجرای برآمده از تجربیات چند دانشگاه طی این دو، سه سال - ایجاد هسته دانشجویی راهاندازی کرسیها متشکل از فعالان دیروز جنبش دانشجویی - جدیتر شدن نهادهای اصلی درگیر در موضوع مثل وزارت علوم، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، سازمان بسیج دانشجویی و... - کمتر شدن فضای سنگین امنیتی نسبت به دو سال گذشته - دیده شدن برکات جدی کرسیها در دانشگاهها.
روند رو به رشد تلاش برای برگزاری کرسی در دانشگاهها تا به امروز ادامه دارد و برخی از تشکلهای دانشجویی به خصوص بسیج دانشجویی در فصل تابستان و تعطیلی دانشگاهها، برای بیش از ۱۰ هزار نفر دورههای مختلفی را برگزار میکند که آموزش تخصصی کرسیهای آزاداندیشی از اصلیترین مباحث این دورهها میباشد. همچنین برخی تشکلها همانند انجمن اسلامی دانشجویان مستقل و جامعه اسلامی دانشجویان نیز در این عرصه فعالیتهایی داشتهاند.
نکته مهم دیگر اینکه تعداد قابل توجهی از دانشگاههای کشور اولین کرسیهای خود را در سال ۹۱ شروع کردند. در همان سال آمارهای گرفته شده توسط هستههای آزاداندیشی بسیج دانشجویی نشان میدهد که در ۱۱۳ دانشگاه کشور حدود ۵۳۰ برنامه کرسیهای آزاداندیشی برگزار شده است. این ۱۱۳ دانشگاه، دانشگاههای بزرگتر و به لحاظ تشکلی قویتر از سایرین هستند و احتمال میرود که در زمینه کرسیها نیز بسیار فعالتر بوده باشند، اما باید توجه داشت که این تعداد از دانشگاهها به نسبت کل، کمتر از ۱۰ درصد مراکز آموزش عالی کشور هستند. با این حساب میتوان برنامههای برگزار شده را تا دو برابر این مقدار در آن سال تخمین زد که این آمار نشاندهنده برگزاری حدود هزار برنامه درست و دقیق کرسیها میباشد. این تعداد برنامه کرسی یک آمار خوب برای تشکلهای دانشجویی محسوب شد.
شناخت اعم مشکلات و موانع، شامل دستهبندی و اولویتبندی در برگزاری بیشتر و اصولیتر کرسیهای آزاداندیشی میتواند برای دانشگاهها و تشکلهای دانشجویی بسیار مهم و تأثیرگذار باشد. در ادامه به مهمترین مشکلات این حوزه و همچنین راهحلهای پیشنهادی آن میپردازیم.
درک نکردن مفهوم آزاداندیشی از سوی دانشجویان و تشکلها
دانشجویان مدت زیادی نیست که با مفهوم کرسیهای آزاداندیشی و اقتضائات آن به صورت جدی درگیر شدهاند و حتی در میان صاحبنظران نیز هنوز روی این موضوع و مسائل مرتبط با آن مانند حد آزادی بیان، مباحث فقهیـ حکومتی و... کارهای عمیق و دقیق که پاسخگوی سؤالات برآمده از فضای عملیات باشد، انجام نشده است. هرچند در طول چند سال گذشته فهمی که دانشجویان در مورد آزاداندیشی کسب کردهاند رشد چشمگیری داشته است، اما همچنان احساس میشود که این مفهوم و جوانب مختلف آن کاملاً از سوی دانشجویان درک نشده است، شاهد این ادعا بیان اهداف و ضرورتهای غیراصیل برای راهاندازی کرسیها و نگاه ابزاری به مقوله آزادیبیان است. مواردی مانند سوپاپ اطمینان بودن کرسیها. همین مسئله موجب شده است دانشجویان انقلابی به کرسیها به عنوان ضرورت امروز دانشگاههای جمهوری اسلامی نگاه نکنند و در بهترین حالت کرسیها به عنوان کاری از کارهای یک تشکل دیده میشود و نه راهبرد فعالیتهای آن تشکل.
محافظهکاری و ترس مسئولان دانشگاهها
مشکلات مختلفی ذیل این عنوان میتوان برشمرد، اما مهمترین آنها این است که تیم مدیریت دانشگاه به دلیل ناآشنایی با فضای آزاداندیشی، کرسیها را تهدیدی برای سکون دانشگاه و دور کردن آن از فضای علمی محسوب میکنند و همین محافظهکاری منجر میشود که تمایلی به برگزاری کرسیها نداشته باشند و حتی در پیش پای دانشجویان برگزارکننده به انحای مختلف سنگاندازی میکنند، اما برای رفع این مشکل باید کاری کرد که مسئولان و رؤسای دانشگاهها نسبت به مسئله کرسیهای آزاداندیشی کاملاً توجیه شوند به صورتی که به جای نگاه تهدیدمحور و رفع تکلیفی به کرسیها آن را به عنوان مهمترین فرصت برای تغییر جو فرهنگی و حتی علمی دانشگاهها ببینند. به نظر میرسد وزارتین علوم و بهداشت از طرق مختلف میتوانند این مهم را رقم بزنند. از طرفی با توجه به ابلاغ آییننامه کرسیهای آزاداندیشی از سوی وزارت علوم به نظر میرسد این وزارتخانه از این پس باید توجهش را به نظارت کیفی (و نه کمی و شکلی) بر همراهی مسئولان دانشگاهها با روند کرسیها معطوف کند و به صورت جدی با مسئولانی که بر سر راه کرسیها مانعتراشی میکنند، برخورد کند.
سطحی شدن دانشجویان و بیتفاوت شدن به مسائل جامعه
مشکل دیگری که میتوان در عرض مشکل مسئولان دانشگاهها مطرح کرد، سطحی شدن دانشجویان است. در دانشگاه دو اقلیت وجود دارند که ذهنشان با مسائل سیاسی، اجتماعی و اندیشهای درگیری نسبتاً بیشتری دارد، اما اکثریتی هم وجود دارد که آنچنان میانهای با مسائل مزبور ندارند و از دیدن یک فیلم سینمایی طنز به صورت محسوسی بیشتر استقبال میکنند تا بحث روی یک موضوع معرفتی یا سیاسی. طبعاً دانشجویی از این جنس حوصله شنیدن بحثهای عمیق، به دور از هیاهو و فاقد جذابیتهای کاذب را ندارد و در نتیجه از اینگونه جلسات استقبال چندانی نمیکنند. از سوی دیگر در صورت استقبال نیز عمدتاً سطح معلومات، مطالعات و دغدغه دانشجویان در حدی نیست که بحث از مصداقها و لایههای اولیه فراتر رود و همین امر میتواند موجب عدمکارایی کرسیها شود.
نداشتن احساس امنیت در بعضی از دانشجویان
القای حس امنیتی بودن دانشگاه از سوی عدهای مغرض در درون و بیرون دانشگاه، برخوردها نابجا و به دور از سعهصدر مسئولان حراست برخی دانشگاههای غیرمسئولانه به بحثهای درون دانشگاه از طرف نهادهای بیرون دانشگاه موجب شده است که در برخی دانشگاهها شاهد ادعای فقدان آزادی بیان باشیم. این ادعا در برخی موارد واقعی و در برخی موارد غیرواقعی و کاذب است. شایان ذکر است این مشکل در دانشگاههای اصلی تهران و برخی دیگر از دانشگاههای بزرگ کشور نمود بیشتری دارد و در واقع با همین بهانه با نوعی تحریم این جلسات از سوی طیفی از دانشجویان مواجهیم که البته این ادعا محدود به این طیف نمیماند و دائماً به فضای سایر طیفهای دانشجویی نیز کشیده میشود و همین امر به مانعی جدی برای پاگرفتن کرسیهای آزاداندیشی در این دانشگاهها تبدیل شده است.
با بررسی دقیقتر مشکلات و موانع برگزاری کرسیهای آزاداندیشی، این موانع و مشکلات به شرح زیر دستهبندی میشوند:
-مشکل از جانب مسئولان دانشگاه - مشکلات درونتشکیلاتی تشکلهای دانشجویی - سطحی شدن دانشجویان و بیتفاوتی آنها - مشکل داوری و جمعبندی جلسات - مشکل آییننامههای وزارت علوم - مشکلات امنیتی خارج از دانشگاهها - عدم پشتیبانی تشکلهای همسو
آمار درصد مشکلات و موانع در بررسی میدانی و همچنین مصاحبههای مختلف دانشگاهها در خصوص این دسته از مشکلات به شرح زیر ارائه شده است:
در پایان باید توجه داشت دانشجویان دانشگاهها که متولی برگزاری چنین برنامههایی هستند باید با شناخت کافی و مطالعه دقیق درباره چرایی، چیستی و چگونگی برگزاری کرسیها آزاداندیشی در راستای برگزاری هر چه بهتر این برنامهها با مطالعه مشکلات، موانع، فرصتها، نیازها و الزامات این دست از برنامهها بکوشند در راستای تحقق مطالبه رهبری که تأثیر کرسیها بر زندگی مردم و تقویت روحیه مطالبهگری بر کسی پوشیده نیست، این مهم را به بهترین نحو ممکن در دانشگاهها اجرایی کنند.
امید است شکلگیری موجهای مقطعی آزاداندیشی به یک رسالت دائمی و یک وظیفه خطیر برای جنبش دانشجویی تبدیل شده و شاهد کرسیهایی با ضریب کیفی بالا و دقیق در فضای منطقی و مسالمتآمیز برای تبیین حق و عدالتخواهی باشیم و همچنین کرسیهای آزاداندیشی به رفع مشکلات گفتمانی، معیشتی و اعتقادی مردم بینجامد.