طبق طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت «حمایت اقتصادی» یکی از وظایف تنظیم بازار دولت اسلامی است. حمایت معقول و زمینه ساز کسب قدرت رقابت باید پیاده شود.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت) در بیانیه شماره 2 خود در حمایت از کالای ایرانی آورده است:
اصولاً در ادبیات تاریخ اقتصاد توسعه، صاحب نظرانی که در خصوص روشهای استعمار، استثمار و تقسیم کار بین کشورهای استعمارگر و مستعمره قلمفرسایی کردهاند به این مهمّ اعتراف نمودهاند که کشورهای غارتگر غربی از جوانب مختلفی حقوق مستضعفین به خصوص مسلمین را ضایع کردهاند.مقام معظم رهبری(حفظهاللهتعالی) دو ماه پیش در دیدار کارگران عزیز و زحمتکش کشور، مصرف کالاهای ساخت داخل را یکی از مجاهدتهای ضروری در سال جهاد اقتصادی دانستند و افزودند: «به موازات استقبال مردم از تولیدات داخلی، لازم است کیفیت و مرغوبیت این کالاها، به حد قانع کنندهای برسد.»
معظم له با نام گذاری امسال به عنوان سال «جهاد اقتصادی» حرکت با برکتی را در جهت فرهنگ سازی یک حقیقت و مفهوم متعالی دیگر همچون اصلاح الگوی مصرف، همت و تلاش مضاعف و بسیج آحاد مردم عزتمند کشور اسلامی ایران آغاز نمودند.
ایشان هر چند در بیانات مختلف به دلیل تسلط بر مسایل اقتصادی وارد بحثهای محتوایی شدهاند، ولی در سخنرانیهای سال جدید در چارچوب مقولهی «جهاد اقتصادی» اولین نکته مهم است را تحت عنوان مصرف کالای داخلی به عنوان یک مجاهدت در سال جهاد اقتصادی مطرح میفرمایند. همچنین در بند اول سیاستهای کلی اشتغال که به رؤسای قوای سه گانه، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیر شورای نگهبان توسط معظمله ابلاغ شد، آمده است: «ترویج و تقویت فرهنگ کار، تولید، کارآفرینی و استفاده از تولیدات داخلی به عنوان ارزش اسلامی و ملی با بهرهگیری از نظام آموزشی و تبلیغی کشور.» تأکید بر مصرف کالای داخلی در سیاستهای کلی اشتغال نیز نشان از نقش حرکت آفرین این مسأله در چرخهی اقتصاد است.
اصولاً در ادبیات تاریخ اقتصاد توسعه، صاحبنظرانی که در خصوص روشهای استعمار، استثمار و تقسیم کار بین کشورهای استعمارگر و مستعمره قلمفرسایی کردهاند به این مهم اعتراف نمودهاند که کشورهای غارتگر غربی از جوانب مختلفی حقوق مستضعفین به خصوص مسلمین را ضایع کردهاند؛ از جمله: با دزدیدن منابع خام، گماشتن حکام وابسته برای تسهیل دزدی منابع، قبضهی دانش و فنآوری و ندادن جواز انتشار به کشورهای دیگر، دزدی مغزها، تطمیع و طعمهگذاری برای جذب و عدم رجعت مغزها، تحریم اقتصادی و ممانعت از دسترسی به ابزارهای سرمایهای و نیازهای ضروری، شبیخون فرهنگی، فرهنگ زدایی، تخریب الگوی مصرف و ایجاد اشتیاق کاذب به مصرف کالاهای بیگانه، دزدی ثروتهای تاریخی، دفینهها وآثار فرهنگی، تبلیغ کاذب جاذبههای غربی و بهخصوص جاذبههای شهوانی، هجوم نظامی و غارت همه جانبه، جعل مذاهب باطل مانند بهاییت، وهابیت و مانند اینها و بسیاری از روشهای دیگر برای شکستن دژهای مستحکم اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی که در نهایت در جهت منافع دنیایی کوتاه مدت و بلند مدت آنها بوده است. یکی از این راهها «کشور گشایی بهوسیلهی فتح بازارهای مصرف کالاهای مصرفی و صادراتی آنها» بوده است.
در مرحلهی ورود به دورهی فراصنعتی، غربیها به این نتیجه رسیدهاند که اگر در این مرحله که دارای ویژگیهایی چون: استخدام فنآوری فوق مدرن در خدمت تولید انبوه و تولید کالاهای با کیفیت بالا، افزایش میل فنآوری در تولید و سرمایهی طلب شدن صنایع و در مقابل و کاهش کاربری و از این رو کاهش نرخ اشتغال و رها سازی بخش زیادی از نیروی انسانی، اشباع بازارهای داخلی خودشان و سرریز شدن مازاد تولید روی دستشان و ... است بخواهند موفق باشند باید بتوانند از عهدهی حصار مستحکم بازارهای کشورهای در حال توسعه و عقب مانده برآیند. زیرا در مقابل اشباع بازارهای کالا، فرصت سرمایه و خدمات در کشورهای استعمارگر مواجه با بازارهای بکر و دست نخورده و جمعیت فراوان بالقوهی بسیار مصرف کننده و فرصتهای باد آورده در این کشورها به گمان خود بودند. از این رو راهبرد آنها در عصر جدید، صبغهی اصلی «بازار گشایی به کمک سیطره بر رسانههای، در خدمت بازار گشایی» است.
با وجود حمایتهای گسترده و متنوع خودشان از صنایع داخلی که همچنان به دو شکل آشکار و پنهان بهطور گسترده جریان دارد با دیکته کردن شعاری در دل ادبیات اقتصاد توسط برخی افراد درس خوانده کم بینش از کشورهای در حال توسعه شعار رفع محدودیتهای غیر تعرفهای گمرکی، حمایت زدایی و رقابت زایی و مانند اینها را باب میل و روش خودشان بر سر زبانها و محافل انداختند. به تازگی نیز در چارچوب موافقتنامهی «دور اروگوئه» (گات GATT) و سپس سازمان تجارت جهانی (WTO) ترتیباتی را اتخاذ کردند تا در یک ساختار به ظاهر قانونی این حصارها را بشکنند و اقتصاد خود را از بیکاری، مازاد کالاهای تولید شده و اشباع بازار داخلی، خود را برهانند و در مقابل مستضعفین را مانند ترویج مواد مخدر در دو قرن گذشته معتاد مصرف کالاهای خود سازند.
ثمرهی این بازار گشایی، بیکاری نیروهای انسانی کشورهای فقیر به خصوص مسلمان، نابودی صنایع و تولید آنها، تخریب و وارونه شدن الگوی مصرف داخلی بهخصوص درکشور ما و درنهایت وابستگی شدید به کشورهای استعمارگر شد. برای شکستن این سد نیز کار عمیق فرهنگی را نیز با کمک رسانههای صهیونیستی پشتوانهی کار خود کرده بودند که متأسفانه هنوز هم ریشهی این شبیخون فرهنگی ـ اقتصادی را در صحبتهای برخی از غافلان مشاهده میکنیم که مرتب چشم بسته کالاهای داخلی ایرانی را تحقیر میکنند و ناخودآگاه یا خودآگاه آب به آسیاب دشمن میریزند. به همین دلیل نیز بنیانگذار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) و رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی بر خودکفایی و خوداتکایی تأکید داشته و دارند و به تازگی نیز مقام معظم رهبری(حفظهاللهتعالی) در دیدار کارگران عزیز با درک اینکه در قبال حقیقتی چون لزوم مصرف کالاهای داخلی ممکن است این واکنش منطقی نیز ایجاد شود، بر ارتقای کیفیت کالاهای ایرانی تأکید و از دیگر مسؤولیتهای جامعهی کارگری و کارآفرینان دانستند و فرمودند: «باید کاری کنیم که کالای داخلی در نظر مصرف کنندهی ایرانی و غیرایرانی کالایی مطلوب، بادوام و زیبا باشد که البته دستگاههای دولتی باید پیش نیازهای تحقق این هدف از جمله آموزش مهارتهای مختلف را تأمین کنند.» ایشان تلفیق «هنر و توانایی» ایرانی را زمینه ساز تقویت کیفیت تولیدات داخلی برشمردند و افزودند: «برخی محصولات داخلی دارای قدرت رقابت و برخی دیگر به مراتب بهتر از کالاهای مشابه خارجیاند که باید این ویژگی را به تمامی کالاها و مواد تولیدی خوراکی، پوشاکی و وسایل زندگی تعمیم داد.»
رهبر انقلاب فرمودند: «باید کاری کنیم که کالای داخلی در نظر مصرف کنندهی ایرانی و غیرایرانی کالایی مطلوب، بادوام و زیبا باشد که البته دستگاههای دولتی باید پیش نیازهای تحقق این هدف از جمله آموزش مهارتهای مختلف را تأمین کنند. برخی محصولات داخلی دارای قدرت رقابت و برخی دیگر به مراتب بهتر از کالاهای مشابه خارجیاند که باید این ویژگی را به تمامی کالاها و مواد تولیدی خوراکی، پوشاکی و وسایل زندگی تعمیم داد.»
آیت الله خامنهای با اشاره به عدهای که مصرف کالای خارجی را نشانهی نوعی «تشخص و برتری» میپندارند، افزودند: «دلبستگی به تولیدات بیگانه و بیاعتنایی به تلاش کارگر ایرانی، بیماری و عادت بدی است که پول و ثروت کشور را به جیب کارگر خارجی سرازیر میکند.»
با توجه به مطالب بیان شده باید آحاد مردم توجه داشته باشند که امروزه مصرف کالای خارجی به منزلهی عدم مصرف کالای مشابه داخلی است. عدم مصرف کالای مشابه داخلی نیز به معنی تعطیلی صنایع داخلی، بیکاری جوانان و نیروی انسانی و وابستگی به خارج در جهت تأمین نیاز و تداوم مصرف ثروت ملی یعنی نفت و تشدید فزایندهی وابستگی به بیگانه و به نفت و مرگ تدریجی اقتصاد و جامعه خواهد بود. به رغم وجود برخی از قوانین حمایت از صنایع داخلی باید: اول، با فرهنگ سازی میل تقاضای مؤثر را از کالای خارجی به داخلی تبدیل کرد. باید توجه نمود که دلیل برجستگی این مسأله به عنوان یک مجاهدت در جهاد اقتصادی وجود اهداف دشمن در ورای قضیه برای شکستن دژ اقتصاد ما است. اگر مصرف کالای خارجی باب شود دیگر دروازهی بستهای برای اقتصاد در جهت دفاع باقی نمیماند.
دوم، در طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نیز باید توجه شود که «حمایت اقتصادی» یکی از وظایف تنظیم بازار دولت اسلامی است. حمایت معقول و زمینه ساز کسب قدرت رقابت باید پیاده شود. رهبر انقلاب با اشاره به عدهای که مصرف کالای خارجی را نشانهی نوعی «تشخص و برتری» میپندارند، افزودند: «دلبستگی به تولیدات بیگانه و بیاعتنایی به تلاش کارگر ایرانی، بیماری و عادت بدی است که پول و ثروت کشور را به جیب کارگر خارجی سرازیر میکند.»
سوم، باید توجه شود که هزینهی فرصت مصرف یک کالا برای اقتصاد بسیار سنگین است از این رو اگر مشابه داخلی وجود دارد باید بیش از هر چیزی به فکر برتری دادن کالای داخلی بر خارجی باشیم. این روال را غربیها بر خلاف باور برخی از آقایانی مانند اشخاص اتاق بازرگانی ما طی کردهاند که در طراحی «فضای کسب و کار و کارآفرینی» نظرشان این است که اقتصاد ما باید دستها را بالا ببرد تا نظریهی ابطال شده و وارداتی «رقابت» این آقایان، ثابت شود. به عنوان مثال اخذ رتبههای ایزو (ISO) اگر خوب توجه شود نیز به شکلی است که با پرداختن هزینه به آنها، قیمت تمام شدهی تولیدات داخلی ما را بالا میبرد که در نهایت این صنعت مجوز گرفته و نتواند حداقل در قیمت تمام شدهی تولید کالای برتر، رقابت کند.
در اجلاس «داووس» سویس در سالهای 2010 و2011 میلادی اقتصاددانان اعتراف میکنند که بحران اقتصاد غرب در انتهای سال 2008 میلادی به دلیل رها کردن اقتصاد و سپردن عنان اقتصاد به دست بخش خصوصی بهخصوص بانک، مؤسسههای مالی و پولی بوده و ما (غربیها) اشتباه کردهایم. مقایسه شود با برخی آقایان که انگار هنوز در خواب به سر میبرند. آنان راه رفتهی شکست خورده را برگشتهاند.
اینان گویی نمیخواهند عبرت بگیرند. راه برتری دادن کالای داخلی بر خارجی رها سازی نیست بلکه فرصت سازی در چارچوب عدالت اسلامی برای صنایع داخلی و کمک به بهرهوری و استفاده از فرصتها است.
چهارم، فرصت مغتمی است که در طرح هدفمندی یارانهها مانند مصرف کننده به تولید کننده نیز مستقیم یارانه پرداخت شود تا با خروج از حالت کم تحرکی فعلی به سمت تلاش و تحرک رفته و حرکت در جهت کاهش مصرف انرژی، افزایش کیفیت و تغییر روش تولید و افزایش بهرهوری اقدام نماید