محسن اسماعیلی گفت: تنها شناخت خدا و اطاعت از اوبرای رسیدن به سعادت کافی نیست بلکه شناخت دشمن ومخالفت با او نیز لازم است، چنانکه درآیات قرآن نیز عبادت خدا در کنار اجتناب از طاغوت مطرح شده است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، محسن اسماعیلی در یکصد و بیست و یکمین جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه در محل مجموعه فرهنگی سرچشمه، درباره دشمنشناسی گفت: یکی از گرفتاریهای ما مسلمانان فراموش کردن دشمن و دشمنیهای او، و گاهی هم اعتماد به ظاهرسازیهای دروغین اوست؛ با اینکه قرآن تاکید میکند که دشمن، دشمن است و تا ما را از بین نبرد یا از مسیر صحیح منحرف نکند، دست از دشمنی برنمیدارد.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه تنها شناخت خدا و اطاعت از او برای رسیدن به سعادت کافی نیست بلکه شناخت دشمن و مخالفت با او نیز لازم است، خاطرنشان کرد: چنانکه در آیات قرآن نیز عبادت خدا در کنار اجتناب از طاغوت مطرح شده است. به حکم عقل و شرع نباید از دشمن و دشمنی او غفلت کرد. وقتی امام علی علیهالسلام، مالک اشتر را به مصر فرستاد، دو نامه نوشت؛ یکی خطاب به خود مالک و یکی هم خطاب به مردم مصر، و در هر دو نامه به لزوم دشمنشناسی اشاره فرمود. هم به زمامداران توصیه کرد و هم به شهروندان که خوشخیالی و حُسن ظن نسبت به دشمن را کنار بگذارند.
وی در ادامه جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه مطرح کرد: امیرالمومنین به مالک نوشت که «هرگز صلحی را که از جانب دشمن پیشنهاد میشود و رضای خدا در آن است، ردّ مکن، اما زنهار! زنهار! سخت از دشمنت پس از بستن پیمان صلح بر حذر باش! چرا که دشمن گاهی نزدیک میشود تا غافلگیر سازد؛ بنابراین دوراندیشی را بکار گیر، و در این موارد روحیه خوشبینی را کنار بگذار.» در نامه به مردم مصر نیز هشدار داد که: «هر که از دشمن خود غافل باشد، دشمن از او غافل نمیماند. ملتی که در خواب خوشخیالی نسبت به دشمن میرود، وقتی بیدار میشود که کار از کار گذشته و ضربه را از دشمن دریافت کرده است».
اسماعیلی دشمنان را به دو نوع تقسیم کرد و گفت: گروهی آشکارا دشمنی میکنند و گروهی هم زیرکانه و مخفیانه. انسان معمولاً از دشمن آشکار کمتر غفلت میکند و لذا نقشههای او غالباً کماثرتر است؛ چنانکه حضرت فرمود: «از دشمن پنهانکار بیشتر برحذر باش تا دشمنی که علناً به میدان آمده است.» اهمیت خطر نفاق و اینکه منافقان از کفار بدترند، از همین جا نشأت میگیرد.
استاد دانشگاه تهران یادآور شد: دشمنی که چهره عوض میکند و به عنوان دوست و دلسوز وارد صحنه میشود، بسیار موفقتر است و باید از آنان ترسید و برحذر بود؛ چنانکه امیر مومنان سلام الله علیه در خطبهای راجع به صفات منافقان ما را از آنان ترسانده و برحذر داشته و فرموده است: «شما را به تقوا و پرهیزکاری سفارش میکنم، و از منافقان برحذر میدارم. چرا؟ «زیرا آنها گمراه و گمراهکنندهاند. خود لغزیدهاند و دیگران را میلغزانند، به رنگهای گوناگون بیرون میآیند، و به قیافهها و زبانهای متعدد خودنمایی می کنند. از هر وسیله ای برای فریفتن و درهم شکستن شما استفاده می کنند و در هر کمینگاهی به کمین شما می نشینند.»
اسماعیلی در ادامه به فرمایشات امام علی (ع) که خطر منافق را برمیشمارند اشاره کرد: «اگر مردم میدانستند که این شخص منافق و دروغگو است، از او قبول نمی کردند و تصدیقش نمینمودند، اما، چون از واقعیت او آگاه نیستند میگویند: وی از صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است، پیامبر را دیده از او حدیث شنیده و مطالب را از او دریافت کرده است. به همین دلیل به گفتهاش ترتیب اثر میدهند.»
عضو حقوقدان شورای نگهبان با بیان اینکه نفوذیهای منافق که راه سخنوری و دلبری بلد باشند بیشتر است، افزود: در آن وقت واقعاً باید برای آینده امّت اسلام ترسید؛ چنانکه وقتی امام علیهالسلام، محمدبن ابی بکر را منصوب کرد، به او یادآوری فرمود که: «رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمود: من برای امّتم نه از مؤمن میترسم و نه از مشرک؛ زیرا مؤمن را خداوند به واسطه ایمانش جلوگیری میکند و مشرک را خداوند به سبب شرکش از پای درمیآورد. امّا ترس من برای شما از منافق زبانبازی است که مطابق اعتقادات شما سخن میگوید و بر خلاف آنچه معتقدید عمل میکند.»
اسماعیلی در ادامه با تاکید بر بصیرت و اجتناب از سطحینگری، اظهار داشت: دومین کاری که باید کرد تقویت بینش دینی و سیاسی و اجتناب از سطحینگری است؛ یعنی همان چیزی که در ادبیات دینی «بصیرت» نامیده میشود. اگر مردم و مهمتر از آنان، زمامداران احساساتی نباشند، و دست از سطحینگری بردارند، حتی منافقان چربزبان نیز چندان موفقیتی نخواهند داشت. این هشداری است که حتی به پیامبر نیز داده شده است.
عضو حقوقدان شورای نگهبان گفت: برای دفع توطئه اختلافانگیزی توسط نفوذیهای منافق و خودیهای سادهلوح باید دشمنشناس بود و خصوصاً از خطر نفاق غفلت نکرد. همچنین سطحینگری را کنار گذاشت و با بصیرت و دوراندیشی فریب شعارهای زیبا را نخورد و با هر صدایی به حرکت درنیامد.
وی افزود: خدای متعال خطاب به رسول خویش فرمود: «از میان مردم، کسانی هستند که گفتار و شعارهای آنان در زندگی دنیا مایه اعجاب و شگفتی تو میشود. آنان نه تنها خوشسخن هستند، بلکه به دروغ خدا را نیز بر آنچه در دل دارند گواه میگیرند. یعنی قسم میخورند که خیرخواه شما هستند. این در حالی است که آنان، سرسختترین دشمنانند».
به گفته اسماعیلی، نه شعارهای جذاب دینی و نه شخصیتهای مقبول اجتماعی نباید موجب آن شوند که ما چشم بسته به دنبال این و آن بیفتیم و به تعبیر علی (ع) پشت سر هر ناعقی حرکت کنیم. ناعِق یعنی شعاردهنده و کسی که صدایی از او در جامعه شنیده میشود. آن حضرت خطاب به خوارج سطحینگر که فریب عمروعاص زیرک را خورده بودند، فرموده بود: «لاَ تَلْتَفِتُوا إِلی نَاعِقٍ نَعَقَ»؛ (به هر صدایی اعتنا نکنید). افزون بر این، کمیل میگوید: امام علی علیهالسلام به من فرمود: مردم سه گروهند: علمای الهی، دانشطلبانی که در راه نجات دنبال تحصیل علم هستند، و «هَمَجٌرَعَاعٌ» یعنی: «أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِقٍ یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ»؛ کسانی که دنبال هر صدایی میدوند و با هر بادی حرکت میکنند!
محسن اسماعیلی افزود: در امور مهم سیاسی و اجتماعی که سرنوشت دین و جامعه در معرض خطر است، نباید هر چه میشنویم و میبینیم را بدون دقت و تامل قبول کنیم. اینجا جای اندیشه و تیزبینی است نه غفلت و سادهانگاری.
وی در پایان به این آموزه امام علی (ع) اشاره کرد که میفرمایند: «شخص بصیر و بینا آن است که بشنود، اما بیندیشد، نگاه کند، ولی به دقت ببیند و از گذشته درس عبرت بگیرد و سود ببرد.» و گفت: اگر کسی چنین تیزبین و ژرفاندیش باشد، دیگر فریب دشمن را نمیخورد؛ حتی دشمن منافق و نقابدار، و حتی دشمن منافق و نقابداری که از هنر سخنوری و تبلیغات عوامفریبانه نیز برخوردار است.