اتفاقات اخیر در سطح آذربایجان غربی در بخشهای مدیریتی اصلاحطلبان حکایت از این دارد که اشخاص مدعی با تمام قدرت به نقد سیستم مدیریتی دولت تدبیر و امید میپردازند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مهدی نصیری؛* اتفاقات اخیر در سطح آذربایجان غربی در بخشهای مدیریتی اصلاح طلبان حکایت از این دارد که اشخاص مدعی با تمام قدرت به نقد سیستم مدیریتی دولت تدبیر و امید میپردازند؛ این درحالی است که این کار را حامیان بی قید و شرط از دولت حسن روحانی انجام میدهند.
تغییر هویت و رنگ عوض کردن در سپهر سیاسی کشور توسط اشخاص خاصی اتفاق میافتد که عامل این کار را میتوان یا به خطر افتادن منافع شخصی نسبت داد و یا بازی ندادن این اشخاص توسط افراد یا احزابی که در گذشته در آغوش هم نقش پرورش دهنده نسبت به همدیگر را داشته اند؛ لذا قطع به یقین وزیران و در راس آن ریاست محترم جمهور که حسن روحانی است، نیز از سال ۹۲ تا بدین لحظه پرورش یافته همین اشخاصی هستند که امروز در نقش مدعی و اپوزیسیون قرار گرفته اند حالا اشخاص مدعی و شاکی چه یک نفر و یا یک حزب باشد.
حمایتهای بی قید و شرط اشخاص و احزاب و بنیادهای سیاسی استان آذربایجان غربی نیز مانند سایر استانهای کشور، برای پیروزی کابینه حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ بر همگان مشهود بود و همین روند نیز تا انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ با قدرت تمام ادامه یافت و بار دیگر منجر به پیروزی دوباره حسن روحانی در انتخابات سال ۹۶ گردید.
اکنون با یک بازنگری به شخصیت و هویت و مطالبه این اشخاص در استان از دولت در سال ۹۲ به راحتی امکان فهم این موضوع را فراهم می کند که دلیل اصلی گلایه قلم بمزدان ذکر شده در سطح دانشگاهی و مدیریتی در سطح استان چیست.
تصمیمات گرفته شده در بنیاد باران استان آذربایجان غربی در سال ۹۲ در چیدمان اشخاص مدنظر خود در بخشهای مختلف مدیریت دانشگاهی و غیر دانشگاهی تاثیر بسیار زیادی داشته و بدنبال موافقت کابینه حسن روحانی با تصمیمات متاخذه بنیاد باران باعث رضایت بخشی اصلاح طلبان از حسن روحانی را دارا بود که به مطالبه اصلی خود یعنی در تقسیم ارث و میراث مدیریتی استانها رسیده بودند.
اعتراض اشخاص بزرگ اصلاح طلبی و نیروهای مشغول در باشگاههای سیاسی استان آذربایجان غربی در سال ۱۳۹۷ با تغییر استاندار و قسمتی از مدیران باب میل این اشخاص شدت گرفت و این اعتراضات به حدی رسید که در جلسات و ضیافتهای افطاری خصوصی به نقد شدید از دولت تدبیر و امید کشیده شد.
اعتراضات اشخاص معلوم الحال را در چند بخش مختلف میشود تقسیم بندی کرد:
۱- اعتراضات دانشگاهی و بازی ندادن نیروهای کف میدان
۲- اعتراضات در حد استانداری و بازی ندادن نیروهای بزرگ شده کف میدان که از سال ۸۸ در دانشگاه فعالیت کرده اند و اکنون صاحب مغازه و قلم شده اند!
بخش اول اعتراضات در زمینه دانشگاهی از انتخاب وزیر علوم و خط خوردن اشخاص تند اصلاح صلبی همچون فرجی دانا از وزیر شدن و تغییر و تحولات در دانشگاه آزاد اسلامی بعد از فوت اکبر هاشمی رفسنجانی شدت گرفت.
مثال بارز این گونه اعتراضات در زمینه دانشگاهی در دانشگاه ارومیه بود که با بازی ندادن نفر اول ریاست دانشگاه از دید اصلاح طلبان همراه بود که به حذف شخصیتی این فرد و به هدر رفتن تمام مسافرتهای کوتاه و لابی گری وی با وزرات علوم وقت همراه شد که آخرین زور آزمایی وی در سطح یک مدیر چندساله دانشگاهی مطلوب از دید اصلاح طلبان استان، در حد نشر بیانیه اعتراض آقای دکتر در کانال تلگرامی تشکلی بود که وظیفه پیاده سازی و اداره نمودن باشگاه سیاسی اصلاح طلبان در قالب تشکل دانشجویی در دانشگاهها را بر عهده دارد که جای بسی تامل داشت.
بخش دوم اعتراضات در سطح استانداری و مدیریتی از ورود استاندار جدید و خط خوردن نفرات نزدیک به شخص خط خورده در بخش دانشگاهی بود که باعث از بین رفتن تنها روزنههای امید افراد شاکی در بخش دانشگاهی شد.
این روزها نیز با چرخشی کوتاه در فضای مجازی به یک نشستی در قالب نشست حامیان دانشگاهی حسن روحانی در ارومیه برخورد می کنیم که شاهد تغییر هویت حرفهای عاملان بوجود آمدن دولت تدبیر و امید از سال ۹۲ میشویم که بعد از سالیان طولانی برای اولین بار زبان مصلحت اندیش این گونه اشخاص گشوده شده است و چه بسا که جای بحث و گفتگوی طولانی را میطلبد.
در این مراسم چند ساعته نقدهای متفاوتی به بخشهای دانشگاهی و غیردانشگاهی شده است که از عدم کفایت کسب ریاست مجدد حب نقی برای دانشگاه ارومیه گرفته تا عدم کفایت مدیران استانی مورد بررسی قرار گرفته است.
با بررسیهای بیشتر و دقیقتر میتوان به چند نکته اساسی پی برد:
۱- اعتراضات فعلی جوانان اصلاح طلب در نقش نیروی کف میدان در باشگاه سیاسی استان آذربایجان غربی را که بر عهده دارند به دانشگاهها به گونهای در حال مطرح شدن است که همه این نقد و شکایات مستقیما به سمت دولتی است که دست پرورده خود از همان سال ۹۲ میباشد، ولی گویا سیاست مصلحت اندیشی از سال ۹۲ تا سال ۹۷ که خود آقایان معترض اینگونه سیاست در کشور است را پی ریزی نمودند تا خدایی نکرده منافع خود در دانشگاه و در سطح استانداری بخطر نیافتد.
۲- اعتراض حامیان بی قید و شرط سال ۹۲ای از دولت تدبیر و امید به نحوه مدیریتی در همه بخشهای استان نشان دهنده بارز عدم کفایت داشتن کابینه دولت حسن روحانی است.
۳- آقایان میگویند دولت به مطالبات عمومی آذربایجان غربی باید اهمیت بدهد!
از همین جوانان معلوم الحال میخواهیم بپرسیم که آیا مطالبات عمومی مردم استان در سالهای ۹۲ تا ۹۶ وجود نداشت یا مورد مصلحت شما عزیزان برای مطرح کردن اینگونه نقدها فعلا نبود؟
۴- آقایان ابزار واقع شده برای دولت تدبیر و امید میفرمایند، که رای بالا در دور دوم باعث افزایش توقعات شد.
از همین آقایان میخواهیم جویا شویم چه فرقی بین رای بالا در سال ۹۲ با رای بالا در سال ۹۶ است که باعث شود رای بالای ایشان در سال ۹۲ در بین مردم توقعات ایجاد نکند؟ آیا در سال ۹۲ توقعات مصلحت اندیشان و قلم بمزدان در حال برطرف شدن بود که حالت خفگانی به زبان و چشم و گوش خود گرفته بودید.
۵- جوان کف میدان اصلاح طلبان در این نشست به وجود فساد اعتراض کرده است!
از این جوان رعنا جویا میشویم که آیا آن زمانی که فساد در خود کابینه دولت در اشخاصی مثل حسین فریدون بود فساد آن وقت معنای محبت را میداد و چرا به زبان خود مهر لال بودن را زده بودید؟ آیا منافع و بخشهای مدیریتی که در جریان سهم خواهی سال ۹۲ گرفته بودید ترسیدی به خطر بیافتد؟
۶- آقایان میگویند رتبه دانشگاه ارومیه افت کرده است!
آیا رتبه دانشگاه ارومیه در بازه سال ۹۲ تا سال ۹۶ افزایش یافته بود بود که سر در آخور خود کرده بودید.
موارد بالا تنها نشانههایی از تغییر هویت اشخاص معلوم الحال و معترض و به ارث از دست داده میباشد.
حال اگر میبینیم خفه شدگان دیروز تبدیل به مدعیان امروز شده اند نشان از سلب شخصیت و هویت اینگونه افراد در سپهر سیاسی میباشد که برای یکبار هم که شده جرات لیس زدن تف کف خیابان خود به خود داده اند.
مهدی نصیری- فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.