شهید چمران معتقد بود که بعنوان یک ایرانی و مسلمان باید به جایگاهی رسد که مغرورین آمریکایی را به خاک کشاند و نشان دهد که یک ایرانی و مسلمان میتواند از لحاظ علمی در جایگاهی قرار گیرد که مورد رشک دیگران باشد.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محیامعصومی، به مناسبت شهادت دکتر مصطفی چمران، گفتگوی مفصلی را با مهدی چمران برادر کوچکتر ایشان ترتیب دادیم تا ناگفتههای این خانواده و حال و احوال آنان را از ابتدا تاکنون بشنویم. در بخش اول این گفتگو مهدی چمران بسیار زیبا و مفصل زندگی خانواده بزرگ چمران را شرح داد و از خصوصیات دانشجویی این شهید والا مقام گفت؛ هماکنون در بخش دوم این گفتگو به فعالیتها و زندگی شهید میپردازیم.
قدری از فعالیتهای سیاسی و مذهبی دکتر چمران در دوران دانشجویی برایمان تعریف کنید مصطفی در طول دبیرستان مبارزات سیاسی شدیدی در جبهه ملی (یعنی همه ملیون و مذهبیون در یک جناح با هم بودند و برای ملی شدن صنعت نفت مبارزه میکردند) داشت و یکی از فعالین بود.
شهید مصطفی با خطی بسیار خوش پارچه نوشتی را برای حمایت از ملی شدن صنعت نفت به دیوار کنار مغازه پدر نصب کرد و از تمام مردم دعوت میکرد که آن را امضا کنند، این ابتکار شهید مصطفی با استقبال زیاد مردم روبهرو و دو توپ پارچه استفاده شد حتی سه نفر ضمن زدن رگشان، با خون پارچه را امضا کردند.
شهید مصطفی پارچه نوشت را هنگام رایگیری ملی شدن صنعت نفت به مجلس برد، در آن دوره بیشتر نیروهای جبهه ملی در مجلس حاضر شده بودند. ابتکار او به سرعت در همهجا پیچید، رادیو آن را مطرح کرد و روی رای نمایندگان هم اثرگذار بود.
در زمان انتخابات، از صبح تا شب با استفاده از برگههای کپی، لیست ۱۲ نفرهای که از سوی جبهه ملی ارائه شده بود را روی کاغذهای کوچک مینوشتیم و بین مردم توزیع میکردیم.
در زمان ملی شدن صنعت نفت شعارهای مختلفی عنوان میشد بعنوان مثال حزب توده همواره مطرح میکرد «صنعت نفت جنوب باید ملی شود»، اما ما معتقد بودیم صنعت نفت باید در سراسر کشور ملی شود؛ درحقیقت طبق شعار حزب توده نفت شمال کشور برای روسها باقی میماند، این بحث داغ باعث شد شعار خود را با مداد روی پارچههای نازک بنویسیم و ضمن وصل کردن آنها به سینه علاقهمندان، شعار ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور تبلیغ شود.
شهید مصطفی به شدت اهل مطالعه بود و مطالعات مذهبی و سیاسی را با هم دنبال میکرد، او بعد از کودتای ۲۸ مرداد و دوران اختناق به دانشگاه فنی میرفت و هرچند در آن زمان هنوز ساواک به وجود نیامده بود، ولی بختیار و نیروهای نظامی در اختیارش، با تفنگ به کلاسهای دانشگاه وارد میشدند از این رو در حادثه ۱۶ آذر سه تن از همکلاسیهای مصطفی به نامهای شریعت رضوی، قندچی و پاکنیا به شهادت رسیدند و او هم در ان حادثه زخمی شد.
زیباترین و بهترین تحلیل و تاریخ نگاری ۱۶ آذر را شهید مصطفی هنگام حضور در آمریکا نوشت که همان جا منتشر شد و همچنان هم خوانده میشود.
در خانواده ما همه فعال بودند و در مباحث سیاسی و مذهبی شرکت میکردند، مادرم نسبت به مسائل سیاسی آگاه و مغازه پدرم پاتوق سیاسیون بود.
سبک زندگی دکتر چمران در دوران دانشجویی چگونه بود؟ زمانی که دوران ملی شدن صنعت نفت را سپری میکردیم، شرایط اقتصادی مناسبی در کشور حاکم نبود از این رو خانوادهها زندگی سادهای داشتند. ما هفتهای یکبار شب یا ظهرهای جمعه برنج و در سایر شبها به جای غذاهای پختنی، نان و انگور یا نان و حلواارده میخوردیم؛ صبحانه ما هم قبل از رفتن به مدرسه نان و چای شیرین بود. با چنین قناعت و اقتصادی خانواده ما روزگار میگذراند و از این جهت مصطفی هم زندکی ساده و آرامی داشت.
شهید مصطفی از خانه تا دبیرستان البرز با دوچرخه میرفت و پس از رفتن او به آمریکا، آن دوچرخه به من رسید. مادرمان با چرخ خیاطی که تنها ۲۵ ریال خریده بود، کار میکرد تا کمک خرج خانواده باشد، او ضمن کار تمام لباسهای فرزندان از جمله کتوشلوار مدارس آنان را میدوخت به یاد دارم وقتی شهید مصطفی به آمریکا میرفت کت و شلوار قدیمی او به من داده شد و تمام عکسهای دیپلم من با کت و شلوار شهید مصطفی است.
شهید چه افق و هدفی را در زندگی خود دنبال میکردند؟
از آنجایی که انجمن دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا زیر نظارت سفارت ایران و اردشیر زاهدی اداره میشد، عدهای مخالف و معترض بودند که چرا باید یک انجمن دانشجویی زیر نظر دولت و غیردانشجویان اداره شود از این رو بعد اعتراضهای فراوان و ضمن رایگیری، مصطفی چمران عهدهدار اداره انجمن دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا شد که برای دانشجویان کار میکردند.
سپس او انجمن اسلامی دانشجویان، انجمن اسلامی دانشجویان مسلمان و کنفدراسیون دانشجویان ایرانی را در آمریکا راهاندازی کرد و تا زمان حضور در آمریکا مسئولیت اداره آنها را برعهده داشت. این فعالیتها نشان میدهد که او حتی در آمریکا هم مباحث مذهبی و سیاسی را دنبال میکرد.
بعنوان مثال شهید مصطفی در آمریکا طی جلسات هفتگی درباره مسائل اسلامی (حج، روزه، حجاب، زن در اسلام و ...) سخنرانی میکرد و از همین طریق با دختری که طی همین جلسات مسلمان شده بود، ازدواج کرد. شهید مصطفی عاشق علم بود و دوست داشت که به مدارج بالای تحصیل و دانایی برسد.
از فرزندان و همسر آمریکایی شهید مصطفی خبری دارید؟ شهید مصطفی عکاس بود و تاریکخانه داشت، او همواره عکسهای زیبایی از سه فرزندش میگرفت و برای ما میفرستاد. متاسفانه فرزند کوچک شهید مصطفی به اسم جمال که زیبایی خاصی هم داشت در استخر خانه پدر همسرش فوت شد و از این رو شهید مصطفی که به شدت احساسی بود با اندوه فراوانی دست و پنجه نرم میکرد.
بعد از شهادت دکتر چمران تا مدتها با فرزندان برادرم ارتباط داشتیم و در مناسبتهای مختلف برای آنها سوغات و هدایای ایرانی میفرستادیم، اما پس از فوت مادر، پدربزرگ و مادربزرگشان، پاشیدگی خانواده آنها باعث شد برای مدتی از فرزندان بیخبر باشیم، اما اخیرا شمارهای از دو فرزند شهید چمران پیدا کردهایم و میخواهیم مجددا با آنها در ارتباط باشیم.
مخاطبان دوست دارند بدانند که برادر کوچک شهید چمران هماکنون چه میکند؟ هنوز هم به دانشکده هنرهای زیبا سر میزنید؟ سال ۱۳۳۹ به عنوان دانشجو به دانشکده هنرهای زیبا راه پیدا کردم و سال ۱۳۴۷ فارغ التحصیل شدم. بعد از انقلاب فرهنگی که منجر به تعطیلی دانشگاهها شد بعنوان رئیس دانشگاه هنرهای زیبا انتخاب شدم و عضو هیات علمی آنجا بودم. هم اکنون هم در این دانشگاه تدریس میکنم.
زندگی دکتر شهید چمران تا چه اندازه روی زندگی و فعالیتهای شما اثرگذار بوده است؟ از همان ابتدا برادرم مصطفی روی من تاثیر زیادی داشت، من فرزند بعد از او بودم و صمیمیت زیادی با یکدیگر داشتیم. در تمام تفریحات، جلسات سخنرانی و حتی موضوع ملی شدن صنعت نفت همراهیش میکردم.
شهید مصطفی ادبیات و نیایشهای بسیار زیبا و خوشقلمی داشت، از این رو در انشانویسی بسیار از او کمک میگرفتم، البته دراکثر اوقات معلم متوجه انشا نوشتن مصطفی به جای من میشد.
حتی هنگام رفتن شهید مصطفی به آمریکا برای تمام فعالیتها و دروس خود به او نامه مینوشتم و مشاوره میگرفتم، اما هنگام حضور شهید مصطفی در لبنان ارسال نامه سخت بود و در اندک موارد تمام اتفاقات و حوادث را برای یکدیگر تعریف میکردیم.
اگر برادرتان مصطفی هماکنون در قید حیات بود به نظر شما کدام گزینه را انتخاب میکرد، دفاع از حرم یا تدریس در دانشگاه؟
اولین زیردریایی را شهید مصطفی ساخت و هماکنون با قطر ۱.۱۰ و طول ۳ متر در باغ موزه دفاع مقدس قرار دارد، شهید مصطفی این زیردریایی را آزمایش کرد، اما متاسفانه فرصت تکمیل و استفاده از آن را نیافت. پس از شهادت او با حکم آیت الله خامنهای رئیس جمهور وقت، پیگیری و تکمیل کارهای علمی شهید چمران برعهده من گذاشته شد.
دو سال دبیر کمیته علمی نظامی بودم و پس از آن با آغاز فعالیت ستاد کل نیروهای مسلح، مدیریت علمی نظامی ستاد را عهدهدار شدم تا اینکه طبق حکم مقام معظم رهبری برای سمت معاونت فرهنگی و تبلیغات ستاد کل نیروهای مسلح و رئیس بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس انتخاب شدم و فعالیت در این حوزه را آغاز کردم.
در صحبتهای خود درباره علاقه شهید چمران به جوانان و به کارگیری آنها گفتید، چرا امروزه برای فعالیتهای مختلف کمتر از جوانان استفاده میشود؟ این مسئله که از جوانان در بطن کارها کمتر استفاده شود، اشتباه بزرگی است البته من هم مانند شهید مصطفی معتقدم نباید در این مضوع به افراط و تفریط کشیده شویم و از هر نسل باید به نحوی مطلوب در جای خود استفاده کرد. نیروی جوان راحت شکل میگیرد، آموزش میبیند و با شجاعت و قدرت جوانی میتواند کارها را دنبال کند.
علاقه شهید مصطفی به جوانان بسیار جالب بود او هنگام مواجهه با جوانان وقتی فرصت آزادی را پیدا میکرد به آنها پیشنهاد کشتیگیری میداد؛ در واقع با فکر نو و جوان خود همواره پیشگام بود و با جرات تمام برای فعالیتهای نظامی قدم برمیداشت.
تفاوت دانشجویان نسل امروز با دانشجویان نسل شما چیست؟ دانشجویان زمان ما با دانشجویان کنونی بسیار تفاوت دارند؛ ما دانشجویان زمان شاه هستیم و مسائل سیاسی و اسلامی بسیاری را در دانشگاه دنبال میکردیم. طی آن دوران در دانشکده هنرهای زیبا غریب بودیم و نمیتوانستیم نمازمان را در آتلیه بخوانیم به همین خاطر برای نماز به اتاق سرایدار دانشگاه میرفتیم.
درحقیقت همواره هنگام حضور در دانشکده هنرهای زیبا دو نماز میخواندیم یکی در آتلیه برای عنوان کردن این موضوع که در شرایط سخت هم به فکر نمازمان هستیم و یکی در اتاق سرایدار دانشگاه برای آنکه از ادای نماز خود رضایت قلبی داشته باشیم.
هنگام نماز در اتاق سرایدار با چند دانشجوی دیگر همانند خود آشنا شدم و تصمیم گرفتیم با تشکیل یک انجمن اسلامی کوچک، فعالیتهای سیاسی و مذهبی را پیش بریم.
دانشجویان امروزه آزادی فراوانی دارند در حالی که آن زمان سربازهای شاهنشاهی مدام بین ما میآمدند و درگیریهای فراوانی با آنها داشتیم. ما به عنوان دانشجو از ساعت ۷ صبح تا ۱۰ شب کارهای مختلف سیاسی و علمی انجام میدادیم، اما دانشجویان امروزه از جهت میزان کار مانند دانشجویان آن زمان نیستند.
شهید چمران و سایر شهیدان نمی دانستند که مکاران و حیله گران خناثان ودغلبازان وارثان انقلاب خواهند شد. اگر امروز شهید چمران ها سر از خاک بر اورند کدام عمل این مسئولان را تایید می کنند؟
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.