آیا شما هم بیشتر روزهای هفته بی قرارید؟ سخت به خواب میروید و به زور از خواب بر میخیزید؟ صبح که از خواب بیدار میشوید بداخلاقید؟ انرژی کافی برای انجام فعالیتهای روزانه ندارید و احساس بی انگیزگی میکنید؟
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، آیا شما هم بیشتر روزهای هفته بی قرارید؟ سخت به خواب میروید و به زور از خواب بر میخیزید؟ صبح که از خواب بیدار میشوید بداخلاقید؟ انرژی کافی برای انجام فعالیتهای روزانه ندارید و احساس بی انگیزگی میکنید؟ بسیاری از ما در خود یا اطرافیانمان چنین علایمی مشاهده کرده ایم. اگر این تغییرات خلق و خو، که ما آنها را به «کج خلقیهای صبحگاهی» میشناسیم، رفته رفته با گذر زمان از صبح به میانه روز بهتر و کمرنگتر شوند، احتمالا علایم هشدار دهندهای هستند که ما را به سمت عارضهای به نام «افسردگی صبحگاهی» هدایت میکنند.
اختلال افسردگی انواع مختلفی دارد که برخی از آنها با عنوان تغییرات خلقی روزانه شناخته میشوند و علایم آن در ساعات مشخصی از روز شدت پیدا میکند.
علایم افسردگی شامل احساس ناامیدی، ناراحتی و درماندگی است و اگر این علایم صبح هنگام تشدید شوند، به آن افسردگی صبحگاهی میگویند.
تغییرات خلقی روزانه به این معنی است که علایمتان هر روز و در زمان مشخصی شروع یا تشدید میشود. برای برخی از افراد این علایم بعد از ظهر یا غروب اتفاق میافتد.
از کجا بفهمم افسردگی صبحگاهی دارم
علایم افسردگی شامل بیرغبتی یا لذت نبردن از فعالیتهای روزمره و مشکلات خواب است. گاهی در فرد مبتلا به افسردگی صبحگاهی علایم اختلال افسردگی ماژور –حاد- نیز دیده شود. این علایم که اغلب هنگام صبح تشدید میشوند در طول روز از بین میروند یا از شدت آنها کاسته میشود.
به گفته کارشناسان در صورتی که فرد پنج علامت یا بیشتر را برای مدت زمان دو هفته یا بیش از آن تجربه کند افسردگی در او تشخیص داده میشود.
از علایم این اختلال به موارد زیر اشاره میکنیم:
احساس افسردگی که در بیشتر طول روز ادامه دارد لذت نبردن از انجام فعالیتهای روزمره کاهش شدید وزن بدون پیروی از رژیم غذایی ویژه سخت به خواب رفتن یا خواب زیاد احساس بی قراری در بیشتر روزهای هفته احساس خستگی یا نداشتن انرژی کافی در طول هفته احساس بی ارزش بودن مشکل تمرکز کردن یا تصمیم گیری
علاوه بر اینها بروز علایم زیر هم ممکن است:
سخت بیدار شدن در صبحها دشواری جسمانی در بیرون آمدن از رختخواب پرخوابیهای مکرر اشکال در درست فکر کردن، به ویژه صبحها اشکال در انجام فعالیتهای منظم صبحگاهی مثل لباس پوشیدن و مسواک زدن در یک فرد مبتلا به افسردگی صبحگاهی با گذر زمان علایم کمرنگتر میشود.
چرا صبحها افسرده ام؟
پزشکان دلیل آشکاری را در ابتلا به افسردگی صبحگاهی تشخیص ندادهاند، اما فاکتورهای بسیاری در بروز آن نقش دارند. از آنجا که افسردگی صبحگاهی حدود ساعت مشخصی از طول روز ظاهر میشود، پزشکان اغلب آن را با ناهماهنگی در ساعت زیستی بدن مرتبط میدانند. ساعت زیستی فرآیندی است که چرخه خواب – بیداری را تنظیم میکند. تغییرات هورمونی در طول روز میتواند بر ساعت زیستی تاثیر بگذارد. یکی از این هورمونها «ملاتونین» است که باعث خواب افراد میشود.
همه افراد ممکن است در طول روز با تغییرات خلقی روبرو شوند، اما مبتلایان به افسردگی صبحگاهی فراز و فرودهای زیادی در خلقیات خود دارند که هر روزه یا بیشتر روزهای هفته اتفاق میافتد.
برخی تحقیقات نشان میدهد علاوه بر تغییرات ریتم طبیعی بدن چندین فاکتور دیگر هم در بروز افسردگی صبحگاهی و اختلال افسردگی ماژور تاثیر دارند.
این فاکتورها به شرح زیر است:
سابقه خانوادگی ابتلا به افسردگی مصرف مواد مخدر یا مواد الکلی ابتلا به بیماریهایی که بر خلق و خو تاثیر میگذارد مثل درد مزمن یا اضطراب و اختلال کم توجهی – بیش فعالی وقوع اتفاقات ناگوار در زندگی
تروما یا ضربه روحی یا جسمی
تشخیص افسردگی صبحگاهی
پزشک با پرسیدن چند سوال فرایند تشخیص را آغاز میکند. پرسشهایی درباره تغییرات خلق و خو، خواب، وزن و اشتها پرسیده میشود. پزشک تلاش میکند دریابد بیمار چند وقت است که با این علایم درگیر است و چه وقتهایی بهبودی یا وخامت در نشانهها را مشاهده میکند. همچنین تلاش میکند عوامل محتمل دیگر مثل پرکاری تیرویید را هم بررسی کنند و بیماریهایی را که عوارض این چنینی دارند، رد کند. پزشک از شما درباره داروهایی که مصرف میکنید سوالاتی میپرسد، زیرا بعضی از داروها هم چنین عوارضی بر جا میگذارند.
مسیر درمان افسردگی صبحگاهی
اگر افکاری، چون خود آزاری یا فکر خودکشی به سراغتان آمد باید به سرعت به یک متخصص مراجعه کنید. پزشک میتواند به سرعت به درمان شما بپردازد. گزینههای درمان این نوع افسردگی با توجه به شدت آن به شرح زیر است:
روان درمانی: این روش به فرد کمک میکند که متوجه شود دچار افکار منفی است و او را به سمت افکار مثبت هدایت میکند. گروه درمانی یا خانواده درمانی به تقویت روابط کمک میکند. دارو: بعضی داروها مثل داروهای ضد افسردگی، تثبیت کننده خلق و خو و داروهای ضد روان پریشی از جمله درمانهای دارویی افسردگی هستند.
ورزش: ورزش منظم به ویژه در هوای آزاد میتواند به بهبود علایم افسردگی خفیف تا متوسط کمک کند. ورزش بیرون از خانه به ویژه برای مبتلایان به افسردگی صبحگاهی موثر است، بی خوابی را کاهش میدهد و با قرار دادن فرد در معرض نور طبیعی زیاد، علایم او را بهبود میدهد.
درمان تحریک مغزی: درمانهای تحریک مغزی مثل «الکتروشوک» و «تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال تکراری» به کاهش علایم و شدت آنها در افسردگی کمک میکنند، اما به ندرت پیش میآید که اولین انتخاب درمانی باشند.
بسیاری از افراد از درمانهای جایگزین مثل طب سوزنی، مدیتیشن و یوگا بهره میبرند. این درمانها به افراد کمک میکند که با گذر زمان احساس بهبودی کنند و بیشتر احساس سلامتی داشته باشند، اما جایگزین درمانهای بالینی در درمان اختلال افسردگی ماژور نخواهند شد.