فرهنگ نبیی محقق برجسته ایرانی در EPFL سوئیس است که به مقایسه سیستم آموزش عالی ایران و سوئیس میپردازد.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ فرهنگ نبیی در سال 1368 در تبریز به دنیا آمده و فارغالتحصیل مهندسی مواد از دانشگاه شریف است. او بعد از کارشناسی تصمیم میگیرد برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود و در همین راستا کارشناسی ارشد و دکتریاش را هم از دانشگاه EPFL (موسسه پلیتکنیک فدرال لوزان) در همان رشته در سوئیس گرفت. برای پست دکتری هم در همین دانشگاه پذیرفته شد.
نبیی در دوران دکتری در آزمایشگاه علم زمین و سیارات کار میکرد و هماکنون در لابراتوار میکروسکوپی وطیفسنجی الکترونی کار میکند. در این لابراتوار از میکروسکوپ الکترونی عبوری برای دیدن موادی با سایز پایینتر از اتم یا پیکومتر استفاده میکنیم. این دستگاه آخرین فناوریای است که بشر توانسته است بسازد تا به جای نور از الکترونها برای دیدن مواد استفاده کند. الکترونها در این دستگاه پراش پیدا میکنند (diffraction) و نه تنها میتوان مواد بسیار ریز را با کمک آن دید، بلکه میتوان ساختارهای ریز اتم حتی چینش آنها را هم مشاهده کرد.
در نتیجه بهراحتی ساختار کریستالی یک ماده قابل مشاهده است. در بخش طیفسنجی این دستگاه باید بدانید که الکترونها با اتمهای ماده نیز اندرکنش (Interaction) دارند و همین امر موجب ایجاد سیگنالهایی میشود که با کمک این سیگنالها بتوان از مواد طیفسنجی و ترکیب شیمیایی و ساختار الکترونی مواد را مشاهده کرد. در ادامه این مصاحبه را میخوانید:
* مهاجرت چطور شرایط آموزش و تحقیقات شما را تغییر داد و نقش این مهاجرت چه بوده است؟ مهاجرت خیلی خیلی تاثیرگذار بود. چون زمینه کاری من به امکانات زیادی نیاز دارد و در ایران این امکانات قابل مقایسه با کشور سوئیس نیست و اگر در ایران بودم مطمئنا نمیتوانستم در زمینه مورد علاقهام تحقیق کنم.
* این مهاجرت چه چالشهایی برای شما داشت؟ چالش دوری از خانواده و دلتنگی. با این که هفت سال در سوئیس زندگی میکنم، باز هم زمانی که به ایران میآیم، برگشتنم سختتر میشود و هر بار که میآیم میسنجم که آیا میتوانم کاملا به ایران برگردم و بمانم. با این حال اگر به ایران برگردم، باید تا حدودی زمینه کاریام را تغییر دهم و خیلی چیزها را از اول شروع کنم.
* طرح پژوهشیای که در آینده قرار است روی آن کار کنید، چیست؟ ما در مطالعه اخیرمان فقط روی یک شهابسنگ مطالعه کردیم و هنوز 480 نمونه سنگ دیگر داریم که احتمالا از همین سیاره میآیند. حتی دوست دارم روی یورلیتهایی کار کنم که فقط درونشان گرافیت دارند و الماس ندارند.
* از نظر شما، محققان ایرانی تا چه اندازه در زمینه علوم مواد پیشرفت داشتهاند؟ به نظر شما محققان ایرانی چقدر از دانش و علوم دنیا فاصله دارند؟ بدون شک محققان ایرانی خیلی خوبند و کسانی که در ایران کار تحقیقاتی میکنند، نسبت به افرادی که در خارج از ایران هستند، کار سختتری میکنند چون با کمترین امکانات مواجه هستند. ولی بحث اینجاست که با این امکانات کم، محققان بیشتر از این نمیتوانند کاری انجام دهند.
کسانی که در ایران تحقیق میکنند، اولا باید آنقدر توانایی مالی داشته باشند که تمام توان و ذهنشان را برای تحقیق بگذارند. دوم بودجه تحقیقات برای آزمایشها در ایران بسیار کم است. سوم ارتباطات دانشگاهی در ایران وجود ندارد و این خیلی بد است. ارتباط با دانشگاههای دیگر دنیا راههای بسیار زیادی را برای محققان باز میکند. البته در ایران دانشگاههای انگشتشماری هستند که با دانشگاههای جهان در ارتباطند که از میان آنها میتوان به دانشگاه صنعتی اصفهان اشاره کرد که با دانشگاه پلیتکنیک فدرال لوزان ارتباط خوبی دارد.
دانشگاه پلیتکنیک کلا علاقه خاصی به ارتباط با دانشگاههای ایرانی دارد زیرا بیشتر دانشجوهای دکتری این دانشگاه از سه دانشگاه برتر ایران یعنی دانشگاه شریف، تهران و امیرکبیر هستند. به نظرم اگر به این موضوع توجه شود، خیلی به نفع ایران میشود.
به طور کلی باید بگویم که محققان ایرانی با دانش تئوریک دنیا فاصلهای ندارند ولی از نظر تجربه و آزمایشگاهی خیلی فاصله دارند.
* به نظر شما نظام آموزش عالی ایران در مقایسه با سوئیس چه مزایا یا معایب و نقصهایی دارد؟ در مورد مزایا هیچ نظری ندارم! به نظر من افراد فقط در کاری موفق میشوند که دوست دارند. در ایران ما دنبال کاری نمیرویم که دوست داریم. دنبال کاری میرویم که جامعه دوست دارد. در نتیجه بازده نظام آموزشی کمتر است. در ایران هنوز هم رشتههای ردهبندی وجود دارند. مثلا کسی که در دبیرستان ریاضی فیزیک خوانده و رتبه خوبی آورده، کاملا مشخص است که چه رشتهای میرود.
در سوئیس 30 درصد افراد هیچ وقت به دانشگاه نمیروند. چون دلیلی ندارد که بروند. در سوئیس کسی که دانشگاه نرفته و کارش در حد یک کار خدماتی باشد، به اندازه کافی درآمد دارد که زندگیشان را بگذرانند. از سوی دیگر، خیلی از افراد میتوانند وارد دوره لیسانس در دانشگاه شوند ولی در نهایت 30 تا 40 درصد آنها فارغالتحصیل میشوند. چون معمولا میبینند که علاقهای به این رشته یا درس خواندن ندارند و دانشگاه را ترک کنند. در واقع آنها فرصت این را دارند که مطمئن شوند رشتهای را دوست ندارند اما در ایران این فرصت وجود ندارد.
* وضعیت دانشجویانی که از ایران به سوئیس برای تحصیل یا کار مهاجرت میکنند، چگونه است؟ در مقایسه با افراد بومی آنجا در چه سطحی هستند؟ به نظر من خیلی باسوادند؛ به خصوص این که دانشجوهای ایرانی به شرایط سخت عادت کردهاند. بازدهی درس خواندن دانشجویان ایرانی هم بالاست و خود دانشگاهها هم این مساله را میدانند. مثلا دانشگاهی که من در آن تحصیل میکنم، خیلی خوب بچههای دانشگاه تهران، شریف و امیرکبیر را به شرط این که معدلشان بالا باشد، پذیرش میکنند.
* محبوبترین ابزاری که از آن استفاده میکنید چیست و برای چه کاری؟ آیپدم. من عاشق کتابهای فانتزی- حماسی (epic- fantacy) هستم و دوست دارم که این کتابها را در آیپدم بخوانم. بهترین کتابهایی که در این زمینه خواندهام Song of Ice and Fire و Storm light archive هستند.
* اوقات فراغتتان را چه کار میکنید؟ کتاب میخوانم. با دوستانم رفتوآمد میکنم. بهتازگی هم اسکی را بعد از 10 سال شروع کردهام و خیلی دوستش دارم.
* آیا با گوشی بازی میکنید؟ چه بازی موبایلی یا کامپیوتری دوست دارید؟ عاشق بازیهای استراتژیک مثل War Craft هستم که در کامپیوتر دسکتاپ گاهی بازی میکنم.
* آیا از اپلیکیشنهای پیامرسان مثل تلگرام یا واتساپ یا ایمو استفاده میکنید؟ بله چرا که نه. پیامرسانهای تلگرام، واتساپ و وایبر را دارم و از آنها برای ارتباط با خانواده و دوستانم استفاده میکنم.
* چه توصیهای به جوانان ایرانی دارید؟ توصیه میکنم کاری را که علاقه دارند انجام دهند.
* میزان سواد و علمی جوانان ایرانی را در چه سطح میبینید؟ میدانید از نظر سطح علمی و اطلاعات عمومی، جوانان ایرانی هم مثل جوانان سوئدی هستند. اما مساله اصلی اینجاست که دانستن حجم وسیعی از اطلاعات مهم نیست؛ مهم این است که این اطلاعات و دانستهها مورد استفاده قرار گیرند. در ایران نسبت به حجم اطلاعاتی که داریم، از اطلاعات و دانستههایمان کمتر استفاده میکنیم و کمتر به مفهوم و بخش کاربردی آن نگاه میکنیم.
* سیستم پژوهشی سوئیس چطور دانشجویان و دانشمندان را به تحقیق و پژوهش تشویق میکند؟ تفاوت میان فضای آموزشی و تحقیقاتی در ایران و آمریکا چیست؟ باید بگویم که دانشگاه سوئیس من را به ادامه تحصیل یا پژوهش ترغیب نکرده است. میتوانم به جرات بگویم که خانوادهام و بعد اساتید و دوستانم من را به تحقیقات تشویق کردند. در سوئیس بیشتر بحث این است که برای کسی که بخواهد درس بخواند، شرایط را مهیا میکنند تا نگران چیز دیگری نباشد و تمام و کمال فقط به درس و تحقیقاتش فکر میکند.
برای این کشور خیلی مهم است که زنان که کمتر جذب رشتههای مهندسی و ریاضیات میشوند، به تحصیل در این گونه رشتهها ترغیب کند.
* فکر میکنید چه امکاناتی باید در ایران وجود داشته باشد تا دوست داشته باشید در ایران زندگی کنید؟ مساله کار کردن در ایران مساله بزرگ من است. به نظرم استاد دانشگاه شدن در خارج از کشور خیلی راحتتر از ایران است چون روابط و سیستم خاصی در دانشگاههای ایران حکمفرماست که نه اطلاعات کافی در اختیار ما قرار میدهند و نه میتوان به راحتی از آنها عبور کرد. از سوی دیگر کسانی که فارغالتحصیل میشوند، رفاه مالی ندارند و باید به غیر از درس به فکر تامین مالی خودشان باشند.
با این حال اگر امکاناتی نزدیک به امکانات سوئیس در ایران وجود داشت، حتما در ایران میماندم.
این چه حرفیه که یک عده از دانشجوها می زنند که اگر امکانات باشه بر می گردند! اگر همه همین حرف رو دنبال کنند پس چه کسی بیاد امکانات را ایجاد کند؟
من خودم پذیرش دکتری از آمریکا داشتم ولی بعد از کلی مشورت به این نتییجه رسیدم که راه درست اینه که در ایران بمانم به عنوان کسی که از اعضای خانواده ام و فامیلهام تعداد زیادی سالهای زیاد در آمریکا زندگی کردند این نکته را بشنوید:
رضایت از زندگی افرادی که برای ادامه تحصیل رفتند آمریکا با گذشت زمان بودنشون در آمریکا به شدت کاهش میاد عمدتا افراد در ده سال اول زندگی در آمریکا خوشحال هستند و راضی ولی به مرور با خارج شدن از محیط دانشگاه و ورود به محیط کار و زندگی واقعی این رضایت کم می شود که علل مختلفی دارد. عمدتا هم در نهایت خیلی مایل هستند بر گردنند ولی دیگه نمی تونند پس اگر می خواهید با فردی برای رفتن مشورت کنید حتما افرادی با سالهای حضور مختلف مشورت کنید تا یک دید درستی از کل مسیر زندگیتون در آمریکا یا جای دیگه بدست آورید
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
من خودم پذیرش دکتری از آمریکا داشتم ولی بعد از کلی مشورت به این نتییجه رسیدم که راه درست اینه که در ایران بمانم به عنوان کسی که از اعضای خانواده ام و فامیلهام تعداد زیادی سالهای زیاد در آمریکا زندگی کردند این نکته را بشنوید:
رضایت از زندگی افرادی که برای ادامه تحصیل رفتند آمریکا با گذشت زمان بودنشون در آمریکا به شدت کاهش میاد عمدتا افراد در ده سال اول زندگی در آمریکا خوشحال هستند و راضی ولی به مرور با خارج شدن از محیط دانشگاه و ورود به محیط کار و زندگی واقعی این رضایت کم می شود که علل مختلفی دارد. عمدتا هم در نهایت خیلی مایل هستند بر گردنند ولی دیگه نمی تونند پس اگر می خواهید با فردی برای رفتن مشورت کنید حتما افرادی با سالهای حضور مختلف مشورت کنید تا یک دید درستی از کل مسیر زندگیتون در آمریکا یا جای دیگه بدست آورید