این روزها فراغت بر خلاف آنچه از نامش پیداست به جای ایجاد زمان مفرح و خیالی آسوده سبب ایجاد دغدغه شده است. دغدغه زمان، مکان و... از جمله مواردی است که خانوادهها را از مدتی پیش از اوقات فراغت ایام تابستان تا حتی پایان این دوره درگیر آن هستند.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، جهان امروز با مسائل و پدیدههای جدیدی روبهروست که بسیاری از آنها زاییده تحولات صنعتی و پیچیدگی روز افزون زندگی بشری است. از جمله این مسائل میتوان به نمونه گذران اوقات فراغتاشاره کرد که چگونگی بهره وری از آن، تأثیر بسزایی در زندگی فردی و اجتماعی جوانان و نوجوانان به لحاظ کارکردهای متنوع آن، وقت، ذهن و توان بسیاری از صاحب نظران علوم انسانی را به خود اختصاص داده است.
این روزها فراغت بر خلاف آنچه از نامش پیداست به جای ایجاد زمان مفرح و خیالی آسوده سبب ایجاد دغدغه شده است. دغدغه زمان، مکان و... از جمله مواردی است که خانوادهها را از مدتی پیش از اوقات فراغت ایام تابستان تا حتی پایان این دوره درگیر آن هستند. مشکل اساسی مربوط به اوقات فراغت قبل از ورود به آسیب شناسی برنامهها، این است که برخی از خانوادهها، افراد و متولیان امر اطلاعات دقیق و جامعی نسبت به این واژه و جایگاه آن ندارند در حالی که اوقات فراغت یکی از آموزههای مهم دینی است.
اهمیت توجه خانواده به اوقات فراغت
در دورههای پیشین، نحوه گذران اوقات فراغت، میان جوامع به عنوان یک مسئله اجتماعی مطرح نبوده و از دلایل مهم آن، میتوان به سنتی بودن جوامع و پایین بودن رشد تکنولوژی و به دنبال آن، ایجاد روابط عمیق عاطفی میان افراد و نیز حضور آنها در خانوادههای گسترده اشاره کرد. در حالی که امروزه، رشد روزافزون صنعت و دست یابی به امکانات رسانهای و دگرگونیهای فرهنگی ناشی از آن، تغییرات عمیقی را در بافت و ساخت خانوادهها ایجاد کرده و سبب تحول در شکل خانواده، از گسترده به هستهای شده است.
در قدیم، به سبب وجود استحکام میان روابط خانوادگی، ایلی و عشیرهای، امکان ارتباط با خویشاوندان و گفت و شنود آنها به راحتی فراهم میشد و مردم در فرصتهای مناسب و در اوقات فراغت خویش، به دید و بازدید با آشنایان خویشاوندان خود میپرداختند. بنابراین، شاید هیچگاه احساس دل تنگی و افسردگی و بیحوصلگی که از دستاوردهای زندگی صنعتی است، به سراغ آنان نمیرفت و بدین ترتیب؛ دغدغه اوقات فراغت نداشتند.
در زمان ما نیز که عصر ارتباطات نام گرفته و ثانیهها در رقابتی تنگاتنگ با یکدیگر قرار گرفتهاند و امکانات رسانهای پدیدار شده، امکان همکاری و ارتباط مستقیم انسانها با یکدیگر، به مراتب کمتر از گذشته شده است.
سارا محمدی یک روانشناس برایمان میگوید: «زندگی جدید، به کوچک شدن ابعاد خانه و خانواده منجر شده و سکونت در آپارتمانها و خانههای کوچک، امکان دید و بازدیدهای فامیلی را به کمترین حد رسانده است. از سوی مشاغل جدید نیز به نوبه خود، فردگرایی ترویج شده و در مجموع، تغییرات اجتماعی و فرهنگی موجب توجه هر چه بیشتر مسئولان و صاحبنظران به پدیده اوقات فراغت شده است.
برخی از مردم، به ویژه ساکنان شهرهای کوچک و روستاها، فراغت را یک نیاز واقعی و ضروری خود نمیدانند و آن را پدیدهای کم اهمیت و بیتأثیر میپندارند که فقط میتواند در خدمت گروه مرفه و خوشگذران جامعه قرار گیرد. از این رو، به اوقات فراغت فرزندان خود توجه چندانی نمیکنند. بلکه از آن ساعتها برای امرار معاش و کمک به اقتصاد خانواده سود میجویند.»
وی ادامه میدهد: «از طرف دیگر، برخی از خانوادهها برای پر کردن اوقات فراغت فرزندان هیچگونه برنامهریزی نمیکنند و وقت آنان را بدون نقشه و طرح حساب شده سپری میسازند. اینان بر این باور نادرست تأکید دارند که اوقات فراغت، زمان بیکاری، تنبلی و خواب است. بنابراین، به فرزندان اجازه میدهند که به دلخواه خود بدون هیچ طرح از پیش ریخته ای، این اوقات را پر کنند. رها کردن فرزندان به حال خود و نظارت (محسوس و نامحسوس) نداشتن بر کار آنان، پی آمدهای تلخی به همراه دارد. در این میان، بسیاری از خانوادههای ثروتمند نیز برای ارضای خواستههای فرزندان و پاسخ دادن به روحیه تجمل پرستی و چشم و هم چشمی خود، برای فرزندان کم سن و سال خویش، وسایلی مانند موتورسیکلت یا حتی اتومبیل تهیه میکنند و در نتیجه مشکلاتی را برای خود و دیگران به بار میآورند. بر این اساس، در اوقات فراغت شخص باید مراقب باشد که نه برای دیگران مشکل ایجاد کند و نه آنکه امری بیاهمیت تلقی شود.»
علاقه بچهها، اولویت اول برنامهریزی برای آنهاست
پیشتر در مورد اهمیت و نقش خانوادهها در آفرینش اوقات فراغتی مفید و هدفمند صحبت کردیم. توجه و سرمایهگذاری بر زمان اوقات فراغت دارای تبعات و نتایج شیرینی است که شاید در نگاه اول این تفکر را ایجاد کند که فرد یک شبه به آن جایگاه رسیده در حالی که استفاده بهینه از این اوقات کاشت این برداشت است. پای گفتگو با خانوادههایی مینشینیم که با استفاده درست از این ایام توانستهاند فرصت رشد و شکوفایی را برای فرزندانشان خلق کنند.
پریناز امیری، مادر پسر کوچکی به نام ماهان است که توانسته با وجود سن کمش در حوزه برنامه نویسی به موفقیتهایی دست پیدا کند. امیری درباره نحوه ورود فرزندش به این مسیر توضیح میدهد: «مدرسهای که ماهان در آن تحصیل میکند از پایه اول ابتدایی در ساعت فوق برنامه آموزش رایانه را در برنامه داشته و پسرم از همان ابتدا علاقه وافری به مباحث رایانه از خود نشان داد.»
وی همچنین در ادامه میافزاید: «اخیرا در دوره دوم مسابقات رایانه که با همیاری موسسه «واله»، بنیاد ملی بازیهای رایانهای و انستیتو ملی بازیهای رایانهای برگزار شد شرکت کرده و با جدیت فراوان سطح آمادگی خود را برای این مسابقات بالا برد و تنها به آموزشهای دبستان اکتفا نکرد و سطح خود را با یاری استادی توانمند و مطالعه کتابهای مکمل در اوقات فراغت بالا برد تا جایی که در این مسابقات در رده تیمهای دبیرستانی قرار گرفت و در جمع ده تیم برتر تنها تیم برنده از دوره ابتدایی بود.»
مادر این کودک موفق در این باره که والدین چطور میتوانند بچهها را به مهارت آموزیهای این چنینی در تابستان هدایت کنند، میگوید: «به نظر من مهمترین مسئله در درجه اول علاقه و توانایی ذاتی خود بچه هاست و قطعا در درجه بعدی تشویق والدین و ایجاد بستر مناسب جهت ارتقا انگیزه و شوق از جانب آنها میباشد.»
امیری در ادامه تصریح میکند: «همراهی والدین در کنار بچهها و دیدن تواناییهای آنها تاثیر بسزایی در بالا بردن انگیزه آنها دارد.»
وی که معتقد است فعالیت و مهارت آموزی در این حوزه سبب افزایش انگیزه فرزندش بوده است، میگوید: «انگیزههای زندگی او با کسب این موفقیتها فزون گشته و احساس زیباتری از زندگی به او دست میدهد و بیشک آموزههای علم کامپیوتر در عصر حاضر جزء مهمترین اولویتهاست.» درباره نحوه گذران اوقات فراغت که صرفا با ثبتنام در کلاسهای مختلف است و با او گفتگو میکنیم، میگوید: «این روند به هیچ عنوان روند صحیحی نیست و حتما باید شوق فرا گیر و استعداد در درون بچه باشد تا با پیگیری اولیا و صرف وقت و هزینه مجموعا به نتیجه قابل قبولی رسید.»
پریناز امیری در پایان گفتوگوی خود با گزارشگر کیهان میگوید: «ابتدا از خداوند مهربان و سپس از تمام اساتیدی که با عشق بچهها را به آموختن تشویق میکنند سپاسگزارم. امیدوارم دولت و خاصه آموزش و پرورش و یا مراکز مرتبط بستر مناسب برای فعالیت بچهها ایجاد کنند.»
برنامهریزی یا رفع تکلیف اوقات فراغت؟!
از آنجایی که اوقات فراغت مقولهای فرهنگی و اجتماعی محسوب میشود، بنابراین مسئولیت نهادها وسازمانهای فرهنگی و اجتماعی در این عرصه بیشتر و سنگینتر است و سایر نهادها و حتی خانواده و افراد باید آنان را در اجرای بهتر برنامهها یاری دهند.
کارشناسان تعلیم و تربیت معتقدند باید این فرهنگ در جامعه نهادینه شود که نحوه گذراندن اوقات فراغت برای افراد در سطوح مختلف امری انتخابی است و نباید در آن اجباری صورت گیرد.
یک مسئول اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان میگوید: «عمدتا برنامهریزی برای اوقات فراغت با نگاه رفع تکلیف بوده است درصورتی که باید به این موضوع بسیار مهم و حساس نگاه ویژه داشت و هر ساله فقط برای ایام خاصی و مخاطبین ویژهای نسخههای تکراری پیچیده نشود.»
وی همچنین ادامه میدهد: «هرساله با ارائه گزارشی غیرواقعی و بدون توجه به خروجی و کیفیت از کنار برنامههای اوقات فراغت عبور کردهایم، غافل از اینکه این برنامهریزیها خود دارای اثرگذاری زیادی است.»
این کارشناس فرهنگی در گفتگو با گزارشگر کیهان بیان میکند: «به نظر میرسد خانواده و جامعه، رسانه و متولیان امر برنامهریزی اوقات فراغت پس از گذشت سالها و کسب تجربه نتوانستهایم آن طور که شایسته است زمینه استفاده بهینه از نعمت الهی را فراهم کنیم، بنابراین لازم است تا برنامهریزیها بادقت بیشتری انجام شود.»
وی همچنین در ادامه میگوید: «یکی دیگر از مشکلاتی که در برنامهریزی برای اوقات فراغت وجود دارد، محدود کردن برنامهها برای قشر خاص نوجوان و جوان است، در حالی که اوقات فراغت برای تمام ردههای سنی وجود دارد و برنامهریزی باید برای همه گروهها انجام شود.»
کم توجهی به شرایط بومی، اقلیمی، فرهنگی، جنسیتی وبسیاری دیگر از موارد در برنامهها وپیچیدن نسخه واحد برای همه، کمبود امکانات و فرسودگی فضاها و لوازم موجود و تکراری بودن برنامهها و برخوردار نبودن از جاذبههای لازم از دیگر تهدیدات اوقات فراغت است.
خانه فراغت زیر آوار تلویزیون
جامعهشناسان بر این باورند که ورود تلویزیون به خانه، خانوادهها را به خانوار تبدیل کرده است؛ یعنی به گروهی از افراد که فقط با یکدیگر همخانهاند و زیر یک سقف زندگی میکنند، ولی روابط آنها با یکدیگر، از بعد عاطفی و روانی به دور است.
تلویزیون، رایانه و بازیهای رایانه ای، رقیبان جدی افراد در برقراری ارتباط و هم فکری میان اعضای خانواده به شمار میروند و فرصت کمی را برای درد دل کردن و گفت: وگوی صمیمانه به اعضای خانواده میدهند.
در این میان، تلویزیون جایگاه و تأثیر ویژهای در خانواده و جامعه یافته است و بیشتر افراد به منظور تماشای برنامههای تلویزیون یک جا جمع میشوند.
همچنین از آنجا که برنامههای تلویزیونی را میتوان با معیارها، هنجارها و نظام اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه منطبق ساخت، جنبه آسیبی کمتری دارد. حال آنکه استفاده از انواع برنامههای ماهوارهای و... به عنوان مشکل جدی، حیات فرهنگی خانوادهها را تهدید میکند. البته با داغ شدن تب گوشیهای هوشمند فضاهای مجازی بخشی از زمانی که افراد به تماشای تلویزیون میپرداختند، حالا به فضای مجازی اختصاص یافته است.
بنابر پژوهشهای بسیاری در این زمینه، بسیاری از اعضای کلوپهای بازیهای کامپیوتری و کاربران اینترنت، دچار بیماری صرع شده و به استفاده مداوم از داروهای خاص رو آوردهاند. از پیآمدهای ناگوار استفاده بیش از حد این وسایل، پرخاشگری، جویدن ناخن و سردردهای پیدرپی است. توصیه پژوهشگران علوم ارتباطات بر این است که نوجوانان دانشآموز، در شبانهروز حداکثر بیش از دو ساعت در مقابل دستگاههای تصویری نظیر تلویزیون و کامپیوتر قرار نگیرند. برای جلوگیری از اعتیاد الکترونیکی، شایسته است کلیه دستگاههای تصویری و صوتی در اتاق نشیمن عمومی قرار گیرند و از اختصاصی کردن آنها در اتاق ویژه فرزندان خودداری شود.