از هیچ کمکی برای مردم در مناطق زلزله زده دریغ نمیکردند آنها دانشجو هستند؛ اما برای ساخت خانه مردم مناطق زلزلهزده پای کار آمدند یکی بیل میزد و دیگری آجر را روی آجر میگذاشت.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمد حسین سلطانی؛* هنوز حادثه تلخ زلزله در کرمانشاه را پشت سر نگذاشته بودیم که زلزله کوهبنان را لرزاند. آخرین روز پاییز بود که زلزله آمد بسیاری از خانهها تخریب و مردم زیادی در آن روزهای سرد زمستانی مجبور به زندگی در چادر شدند؛ مردم روزهای سختی را پشت سر میگذاشتند.
کپسولهای اکسیژن بیماران در سرمای هوا یخ زده بود، سالمندان، کوکان و زنان نیز تجربه تلخی را تجربه میکردند؛ مردم کوهبنان در شوک زلزله فرو بودند. بسیاری از آنها شبها را بیرون از خانههای ویران شده سپری میکردند و لازم بود که در این روزهای سخت، افرادی در کنار آن ها باشند و از آنها حمایت کنند.
گروه جهادی دانشجویی ما به نام منتظران حضرت ولیعصر(عج) که از دانشجویان دانشگاه پیام نور زرند بودند، تصمیم به حضور در مناطق زلزله زده استان گرفتند؛ خیلی از نهادها و ارگانها دست بکار شده بودند تا به مردم زلزله زده کمک کنند، وضعیت بحرانی بود و سرمای هوا مردم زلزله زده را تهدید میکرد؛ کانکسهایی که به مناطق زلزله زده ارسال میشد، کافی نبود؛ اما در طول این مدت بچههای گروه جهادی همراه مردم زلزله زده بودند، قبل از اینکه کانکسی در محل استقرار شود، به همراه سایر بچهها محل استقرار کانکس را که سکوی بلندتر از سطح زمین بود را آماده میکردیم.
برخی از دانشجوها کمپینهایی در جهت حمایت و جمع آوری کمکهای مردمی به مردم زلزله زده تشکیل داده بودند و برخی هم سعی میکردند تا وسایل زندگی مردم را از خانههای آوار شده بیرون بیاورند. خلاصه هر کسی گوشهای از کار را به دست گرفته بود و سعی داشت که به آنها کمک کند.
نزدیکهای ایام عید بود؛ اما گروه جهادی ما هنوز هم مشغول کار بود؛ حال نوبت به آواربرداری رسیده بود تا هرچه زودتر کار ساخت خانههای زلزله زده از سر گرفته شود. گروه جهادی ما بیش از ۳ مرتبه در مناطق زلزله زده کوهبنان حضور یافت. بیشتر فعالیت ما عمرانی بود؛ اما برنامههای فرهنگی هم شامل برگزاری جشن برای کودکان مناطق زلزله زده برگزار میکردیم تا حال و هوای آنها عوض شود؛ بچهها سعی داشتند تا آن ها را امیدوار به ادامه زندگی کنند برای همین در آن شرایط سخت هر کاری که از دستشان بر میآمد، انجام میداند.
بچهها از هیچ کمکی برای حضور در مناطق زلزله زده دریغ نمیکردند. آن ها دانشجو بودند؛ اما بیل به دست گرفتند و برای ساخت خانه پای کار آمدند یکی بیل میزد و دانشجوی دیگری آجر را روی آجر میگذاشت. همه کار میکردند و به اندازه یک کارگر روزمزد، اما بدون هیچ مزد و مواجبی برای مردم مناطق زلزله زده کارگری میکردند از حمل مصالح ساختمانی گرفته، بیل زدن، آجر بالا انداختن بار بردن و هر کاری که از دستشان بر میآمد، انجام دادند.
درآمد روزنه کارگر در روز ۶۰ هزار تومان بود، هر کدام از اعضای گروه جهادی ما روزی ۶۰ هزار تومان کارگری میکرد، شاید نزدیک به ۸ میلیون تومان برای مردم زلزله زده در ایام تعطلات نوروزی کارگری کردیم؛ اما بچهها هنوز از پای ننشسته اند، یک ماه تا پایان تعطیلات تابستانی باقی مانده؛ اما قرار است باز هم برای کمک به مردم زلزله زده عازم کوهبنان شویم.
از هفته آینده تا اوایل ماه محرم نیز برای انجام فعالیتهای عمرانی عازم کوهبنان هستیم و فعالیت گروه جهادی ما از سر گرفته خواهد شد؛ علاوه بر آن طرح شناسایی مردم محروم را هم در برنامه خود داریم و تا ساخت سرپناه برای مردم زلزله زده همراه آنها خواهیم ماند؛ هر چند که در قبال کاری که میکنیم، مزدی دریافت نمیکنیم؛ اما میدانیم که خداوند هیچ کار خیری را بی اجر نمیگذارد و مزد واقعی ما نزد خدا محفوظ است.