در حالی که دبیر کل و عضو مرکزیت کارگزاران، دولت را سرگشته و بیکفایت و بدتر از چوب خشک خواندهاند، سخنگوی این حزب ضمن فرافکنی مدعی شد دولت فاقد اختیار است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه سازندگی از قول حسین مرعشی نوشت: «دولت چیست و چه کارکردی در ایران دارد؟ دولت در جامعه ایران از تعریف دیگری برخوردار است. آنچنان که میبینیم در ایران، نمیتوان از دولت توقع کارهای بزرگ داشت و البته نمیتوان آن را هیچ کاره قلمداد کرد. مهم درک درست از واقعیت دولت در ساختار نظام جمهوری اسلامی است که میتواند هم سطح توقعات را واقعیتر کند و هم دست موجهای حمایتی را برای دفاع از دولت باز گذارد.»
مرعشی میافزاید: «ما نمیتوانیم در شرایطی که بین خود اقتصاددانان اختلافنظر وجود دارد پیشبینی کنیم که خروجی دیدار اصلاحطلبان با اقتصاددانان با روحانی چه خواهد شد، ما فقط میتوانیم به بایدها و نبایدهای دولت اشاره کنیم.
اقتصاددانان نظراتشان را میگویند، اما مسئول اداره کشور نیستند، آنها تا جایی جلو میآیند مابقی ماجرا دست رئیسجمهوری و دولت است. البته ناگفته نماند که همه چیز در ایران به دولت برنمیگردد. مسئله تحریمها، کارشکنیها، نهادهای موازی و... اجازه نمیدهند که دولت به راحتی به اعمال نظرات کارشناسان بپردازد.
به عنوان مثال دولت درباره معرفی گزینههای حداکثری خود محدودیت دارد.»
یادآور میشود حسین مرعشی سخنگوی کارگزاران ۲۶ مرداد ۱۳۸۴ در جمع خبرنگاران گفته بود: «به فردی که میخواست مدیر شود ۳ پاکت دادند و گفتند اولی را روز اول، یک سال بعد پاکت دوم و سال آخر پاکت سوم را بردار و به نوشته آنها عمل کند. در پاکت اول نوشته بود وقتی مدیر شدی، عملکرد مدیر قبلی را تخطئه و تخریب کن و تا یک سال این کار را ادامه بده. سال بعد، دومی را باز کن که در آن نوشته شده حالا وعده بده؛ و ۳ سال بعد، پاکت آخر را باز کن که در آن نوشته شده استعفا بده و برو.» به نظر میرسد مرعشی به این نسخه کلاهبردارانه، یکی دو پاکت دیگر درباره پوست کلفتی و پر رو بازی و ماستمالی و انکار و فرافکنی را هم اضافه کرده است.
او توضیح نمیدهد که مثلاً در حوزه وزارت راه و شهرسازی، «گزینه حداکثری» یعنی چه؟! اگر منظور اراجیف گفتن در کنار بیعرضگی است که عباس آخوندی به عنوان عضو ستاد فتنه در سال ۸۸ در اوج (!) قرار داشت و با کارنامهای مملو از بیکفایتی و سرشکستگی بیش از آن که توسط نمایندگان همسو در مجلس اخراج شود، جاخالی داد.
همچنین باید پرسید دولت دیگر باید چه اختیاری میداشت؟ برجام را امضا نکرد و امتیازات انبوه یکطرفه نداد که داد. زیر بار تعهدات FATF نرفت که رفت.
سؤال بعدی این است که دعوای جهانگیری و آخوندی با رئیسجمهور و حزب اعتدال و توسعه و تلاش برای انداختن مسئولیت قصور و تقصیرهای خود به گردن آنها، چه ارتباطی به تصویرسازی دولت فاقد اختیار دارد؛ و بالاخره اینکه آقای مرعشی، اظهارات کرباسچی و لیلاز و بیانیه کارگزاران را کجای دلش میگذارد که گفتند دولت، سرگشته و بیکفایت و بزمی است و چوب خشک هم اگر اختیارات روحانی را داشت بهتر از روحانی عمل میکرد؟!