سفر نتانیاهو به مسقط را نمیتوان بیارتباط با گرفتاری منطقهای و بینالمللی دانست که به واسطه قتل جمال خاشقچی گریبانگیر ریاض شده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو؛ سفر یک روزه نخست وزیر رژیم صهیونیستی اولین ملاقات نخست وزیر این رژیم با سران عربی نیست، پیش از او انور سادات، حسنی مبارک و عبدالفتاح سیسی از مصر، ملک حسن دوم از مراکش، ملک حسین و ملک عبدالله از اردن، یاسر عرفات و محمود عباس از تشکیلات خودگردان فلسطینی و حمد بن خلیفه با نخست وزیران رژیم صهیونیستی ملاقات کرده بودند. با این وجود سلطان قابوس روز پنجشنبه ۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ در کاخ البرکه از نتانیاهو استقبال کرد تا اولین رئیس یک کشور عربی باشد که بعد از انتقال پرهیاهوی سفارت ایالات متحده از تل آویو به بیت المقدس با نخست وزیر رژیم صهیونیستی دیدار کرده است.
این نخستین سفر نتانیاهو به یکی از کشورهای ساحل خلیج فارس است، قبل از این ۲ بار شیمون پرز (یک بار در سال ۲۰۰۷ به عنوان معاون نخست وزیر و یک بار در سال ۱۹۹۶ بعنوان نخست وزیر) و یک بار اسحاق رابین در سال ۱۹۹۴ به مسقط سفر کرده بودند. با وجود مراودات پیدا و پنهان هنوز هیچ کشور عربی (به جز مصر و اردن) حتی عربستان سعودی حاضر نشده اند برقراری روابط رسمی بین خود و تل آویو را اعلام نمایند. سفر غیر منتظره نتانیاهو به مسقط را میتوان از ۳ منظر مورد بررسی قرار داد؛
۱- مقدمه سازی برای معامله قرن: اگر چه جزئیات دقیق و روشنی از این سفر کوتاه منتشر نشده است و هر دو طرف اسرائیلی و عمانی بیان داشته اند که این ملاقات با درخواست طرف مقابل صورت گرفته است، اما خبرگزاری رسمی عمان (ONA) در گزارشی کوتاه نوشته است: دو طرف در زمینه پیشبرد فرایند صلح در خاورمیانه و برخی مسائل دوجانبه رایزنی کرده اند.
جیسون گرینبلات، فرستاده ویژه دولت آمریکا در طرح صلح خاورمیانه نیز ضمن استقبال از سفر نتانیاهو به مسقط گفته است «این دیدار گامی سازنده برای پیشبرد تلاشهای ما در زمینه صلح است، منتظر دیدارهای بیشتری خواهیم بود». امیر عبدالهیان دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی در امور بین الملل صراحتا این دیدار را به معامله قرن ترامپ مرتبط دانسته است او در تویتی ضمن تقبیح این دیدار نوشته است: برای ترامپ و نتانیاهو «معامله قرن» ثمری نخواهد داشت.
ترامپ بر خلاف نگاه ایدئولوژیک- امنیتی بوش و رویکرد سیاسی اوباما به مساله فلسطین، از دریچهی تجارت و اقتصاد به منازعه اعراب و اسرائیل مینگرد. او نمیخواهد هزینهای از این جانب گریبانگیر ایالات متحده شود به همین لحاظ اولا حتیالمقدور تلاش دارد نقش میانجیگری خود را به یک کشور عربی بسپارد و ثانیا «به هر شکل ممکن» طرفین را به سازش بکشاند. یکی از اهداف اصلی ترامپ در انتقال سفارت ایالات متحده از تل آویو به بیت المقدس، سنگین کردن وزن خود به سوی اسرائیل و خروج از نقش میانجیگر بوده است.
مقدمهی طرح معامله قرن، عادی سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی است در همین راستا عربستان سعودی با چراغ سبز آمریکا گامهای مهمی در نزدیکی با اسرائیل برداشته است. مساعد نبودن اوضاع سیاسی، امنیتی و اجتماعی در کشورهای شمال آفریقا (مصر، لیبی، تونس، الجزایر و مغرب)، فاصله تاریخی کویت با اسرائیل و همچنین عدم آمادگی قطر و عربستان برای بدست گرفتن نقش میانجی گری موجب شده است، مسقط برای این ماموریت در نظر گرفته شود. اگر چه بن علوی وزیر خارجه عمان پذیرش این میانجیگری از سوی مسقط را رد کرده، اما نمیتوان این گفتهی او را واقعی دانست.
عادی سازی روابط بین تل آویو و پایتختهای عربی نکتهای است که سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران از آن به عنوان یکی از اهداف آمریکا از آن یاد کرده است، بهرام قاسمی گفته است: «آمریکا بیش از پیش در جهت منافع غیر مشروع رژیم صهیونیستی و فشار بر کشورهای اسلامی برای عادی سازی مناسبات دیپلماتیک با غاصبان قبله اول مسلمین فعال شده است».
منیر الجاغوب یکی از مقامات جنبش فتح ضمن محکوم کردن این دیدار، همین موضوع را اینگونه بیان کرده است «هدف این سفر عادیسازی روابط مجانی با رژیم صهیونیستی بوده بدون اینکه رژیم اسرائیل به حق فلسطینیها و عربها و در سرزمینهای خود اعتراف کند و کشور فلسطین را به رسمیت بشناسد».
۲- تغییر نگاهها از خاشقچی به عمان جمال خاشقجی، روزنامهنگار، مقالهنویس و منتقد عربستانی، روز دوم اکتبر ۲۰۱۷ با پای خودش وارد کنسولگری عربستان در ترکیه شد، ولی آنطور که گفته میشود جسد قطعه قطعه شده اش با چمدان از کنسولگری خارج گردید. این داستان تراژدیک موجب شکل گیری کوبندهترین انتقادات بین المللی شد که سران سعودی از بدو تاسیس تاکنون با آن مواجه بوده اند.
آمریکا به هیچ وجه مایل به تزلزل در ارکان قدرت عربستان سعودی خصوصا حلقه جدید حکومتی که شامل ولیعهد جوان و هم پیمانان داخلی او میشود نیست، ترامپ تلوحیا گفته است نمیتواند بخاطر یک نفر از ۴۶۰ میلیارد دلار قرارداد تسلیحاتی که به عربستان بسته است بگذرد. البته حساسیتهای گسترده بین المللی و رسانهای جهانی موجب شد موضع حمایت مطلق آمریکا از عربستان سعودی کمی تعدیل گردد، اما هیچگاه کاخ سفید به جبهه مخالفان عربستان نخواهد پیوست.
آمریکا به ریاض به عنوان موازنه گر در منطقه غرب آسیا مینگرد، موازنه در برابر جمهوری اسلامی و موازنه در برابر ترکیه و اخوان المسلمین، واشنگتن میداند از دست دادن این موازنهگر یعنی قدرت گیری ترکیه و ایران. طرح معامله قرن طرحی بود که ترامپ اجرای آن را به ۲۰۲۰ موکول کرده است، آنچه موجب تعجیل در اجرای آن گردید، فاجعه خاشقچی و تلاش آمریکا برای در محاق بردن آن است. کم هزینهترین طرح آمریکائی-اسرائیلی برای چرخش اذهان از خاشقچی به عمان سفر غیر منتظره نتانیاهو به یک کشور عربی- اسلامی است.
۳- برنامه اقتصادی و اطلاعاتی اسرائیل علیه ایران تلاش رژیم صهیونیستی برای نفوذ در کشورهای مرزی ایران مساله جدیدی نیست، اما حساسیت جوامع عربی و مسلمانان موجب شده این نفوذ در کشورهای عربی پیرامون ایران با احتیاط انجام پذیرد، نفوذ امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل در خلیج فارس از برنامههای جدی ایران رژیم از سال ۲۰۱۰ به این سو است. تخصیص ۴ میلیارد دلار برای ایجاد راه آهن حیفا به خلیج فارس (از طریق عربستان) که در برنامه ۲۰۱۹ اسرائیل پیش بینی شده و تماس با مقامات دوحه، ابوظبی و منامه و حالا مسقط ریشه در رویاهای تجاری اسرائیل و دست یابی به بازار و انرژی خلیج فارس است. رژیم صهیونیستی به خلیج فارس از سه منظر مینگرد؛ ۱- عرصه کنترل ایران، ۲- دروازه ورود به شرق و جنوب آسیا، ۳- فروش کالا و خرید انرژی به کشورهای عربی.
اگر چه رژیم صهیونیستی چشم انداز مشارکت در نظام امنیتی خلیج فارس را ندارد، ولی سهم خواهی به واسطه برتری تکنولوژیک در نظام اطلاعاتی این منطقه در چشم انداز کوتاه مدت رژیم صهیونیستی قرار دارد. تلاش رژیم صهیونیستی برای بستن راههای احتمالی مواصلاتی بین ایران و گروههای مقاومت از راه خلیج فارس یکی از اهداف اطلاعاتی این رژیم در سفر نتانیاهو به مسقط است. نتانیاهو پس از بازگشت به سرزمینهای اشغالی گفته است: این سفر در راستای سیاستهای تل آویو برای تقویت روابط با کشورهای منطقه و تضمین منافع امنیتی، اقتصادی و تکنولوژیک اسرائیل است. این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که در سفر نتانیاهو به مسقط یوسی کوهن رئیس موساد و مائیر بن شبات از مسئولان سابق امنیت داخلی و رئیس حال حاضر شورای امنیت ملی اسرائیل او را همراهی میکردند.
نتیجه: سیاست خارجی عربستان خصوصا بعد از بیداری اسلامی با سیاستهای منطقهای رژیم صهیونیستی گره خورده است. این درهم آمیختگی پس از روی کارآمدن بن سلمان به اوج خود رسیده است. سفر نتانیاهو به مسقط را نمیتوان بی ارتباط با گرفتاری منطقهای و بین المللی دانست که به واسطه قتل جمال خاشقچی گریبانگیر ریاض شده است. سفر نتانیاهو به عمان را میتوان بخشی از تلاش آمریکا و اسرائیل برای تعجیل در معامله قرن و البته نجات عربستان سعودی از فشارهای بین المللی دانست. در کنار آن میتوان محاصره امنیتی و اطلاعاتی ایران، تلاش برای عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل را نیز به آن افزود.
الله کرم مشتاقی، دانشجوی دکتری روابط بین الملل علامه طباطبایی