ویروس ایدز نتیجه سرمایهگذاری دهمیلیون دلاری کنگره آمریکا بر روی پروژهای است که در جهت کاهش رشد جمعیت جهان، حذف ملتهای از نظر ایشان عقب مانده و نیز سودآوری کلان اقتصادی کارخانههای داروسازی آمریکا بصورت محصولی دست ساز و آزمایشگاهی گسترش یافته است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، آمریکا را باید پیشگام عبور از مرزهای نقض حقوق بشر در تاریخ دنیا دانست. آنها غیر از برخی از رخدادهای بینظیر مانند استفاده از بمب اتم که فقط تنها نمونه آن در دنیا هستند، در برخی دیگر از حوزه نیز دست به جنایتهایی میزنند که نمونه مشابه دیگری در دنیا ندارد.
تولید و انتشار ویروس برای ایجاد بیماری در یک منطقه یا یک ملت از نمونه اقدامات کثیف آمریکاست که شاید در آینده نیز نمونه مشابهی پیدا نکند.
برخلاف تبلیغات رسانههای غربی در مورد چگونگی شیوع بیماری ایدز و منشا ویروس آن، باید از این حقیقت پرده برداشت که ویروس ایدز نتیجه سرمایهگذاری دهمیلیون دلاری کنگره آمریکا بر روی پروژهای است که در جهت کاهش رشد جمعیت جهان، حذف ملتهای از نظر ایشان عقب مانده و نیز سودآوری کلان اقتصادی کارخانههای داروسازی آمریکا بصورت محصولی دست ساز و آزمایشگاهی گسترش یافته است.
ایدز ویروسی آزمایشگاهی
تحقیقات دانشمندان بر روی منشا این ویروس موید تولید و تکثیر آزمایشگاهی این ویروس است از جمله:
۲- «آلان کانت ول» در دو کتاب «ایدز و پزشکان مرگ» (۱۹۸۸) و «خون عجیب» (۱۹۹۳)
۳- دکتر «جان سیل» و پروفسور «یاکوب سیگال» مدیر بازنشسته مؤسسه زیستشناسى دانشگاه برلین در مقاله اى با عنوان «ویروس ایدز در آزمایشگاههاى پنهانى تولید شده است» (اکتبر ۱۹۸۶)
بر اساس اسناد منتشر شده از کنگره آمریکا، در جولای ۱۹۶۹ (تیرماه ۱۳۴۸) دکتر مک آرتور از مدیران آژانس پروژه تحقیقات پیشرفته ارتش آمریکا (ARPA)، از کنگره برای بوجود آوردن عاملی ژنتیکی که بتواند سیستم ایمنی بدن قربانی را از بین ببرد بودجهای را درخواست میکند. بر مبنای برآوردهای اولیه انجام این طرح تحقیقاتی و بوجود آوردن چنین عاملی به ۵ تا ۱۰ سال زمان نیاز داشت. بیماری ایدز درست در همین چهارچوب زمانی با هدف نابود سازی سیستم ایمنی بدن پدیدار میشود.
مجله تایمز لندن در ۱۱ می۱۹۷۸ (۲۱ اردیبهشا ۱۳۵۷) اعلام داشت: «با بررسی بالینی عملکرد ویروس ایدز در سطح جغرافیای جهانی مشخص میگردد که بروز عفونت و آلودگی به ویروس ایدز در قاره آفریقا به لحاظ زمانی و مکانی دقیقا منطبق است با مکانی که سازمان بهداشت جهانی در آنجا در نیمه دهه ۷۰ میلادی برنامه واکسیناسیون بر علیه بیماری آبله را به اجرا گذاشته بود. در پی اجرای این برنامه در آفریقا سازمان ملل متحد تعداد ۱۴۰۰۰ نفر از مردم کشور هائیتی را نیز واکسینه میکند؛ که اکثریت آنها بعدا به ایدز دچار میشوند.»
کنترل جمعیت و سود اقتصادی هدف ویروس آزمایشگاهی
رابرت مک نامارا رئیس بانک جهانی طی سخنانی بیان میدارد: «رشد جمعیت جهان یک موضوع مهلک و خطرناک پیشاروی سالهای آینده است. این جهانی نیست که تک تک ما میخواهیم در آن زندگی کنیم... دو راه ممکن به نظر میرسد که از طریق آن شاید بشود از رسیدن به این جمعیت جلوگیری کرد. یا باید نرخ زاد و ولد کنونی به سرعت کاهش یابد و یا باید نرخ مرگ و میر بالاتر رود. راه حل دیگری متصور نیست...»
فرد آلوده به این ویروس به صورت آگاهانه و برای همیشه خود را از جریان تولید نسل محروم میکند و اگر ناخواسته صاحب فرزندی نیز شود آن فرد نیز مبتلا و محکوم به تبعات این ویروس خواهد بود. بدین ترتیب نه تنها آمار زاد و ولد مورد اشاره مک نامارا کاهش مییابد از سوی دیگر آمار مرگ و میر نیز که مورد توجه او بود افزایش مییابد. البته فرد مبتلا در دم جان نمیسپارد. بلکه برای نجات جان خود مجبور به مصرف داروهای بی اثر تولید شده در کمپانیهای آمریکایی- صهیونیستی است. داروهایی که حداکثر چند ماه و یا چند سال به عمر سراسر درد و رنج این بیماران میافزاید تا فرصت بیشتری برای توسعه بازار مصرف کمپانیهای داروسازی به وجود بیاید...
آنفلوآنزای سیاسی
آنفلوآنزای خوکی یک بیماری ویروسی است که معمولاً خوک را مبتلا میکند، اما هرساله مواردی از ابتلای انسان به این بیماری، به ویژه از راه تماس با این حیوان، گزارش میشود که این بیماری در انسان از طریق تماس با فرد مبتلا نیز سرایت میکند.
در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸ شمسی) شیوع گسترده به این بیماری خطرناک که در موارد فراوانی منجر به مرگ شده که بنا به هشدار سازمان بهداشت جهانی در مناطق مختلف جهان در حال پیشروی بوده است... آنفلوآنزای خوکی یا سیاسی... آنفلوآنزای خوکی، سهام شرکتهای بیوتکنولوژیکی را که با مراکز سیاسی در ارتباط هستند، افزایش چشمگیری داده است. روزنامة «گاردین» در ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۹ (۲ تیر ۱۳۸۸) در خصوص اهداف تولید و شیوع ویروس آنفولانزای خوکی نوشت: «شرکت دارویی انگلیسی «گلاکسو اسمیت کلاین» یکی از بزرگترین شرکتهای دارویی دنیاست. این شرکت سود ۵ میلیارد دلاری حاصل از فروش واکسن «رلانزا» برای آنفولانزای خوکی را برنامهریزی کرده است. دولت انگلیس از هماکنون خرید ۶۰ میلیون دوز از این دارو را سفارش داده است. این واکسن از سوی وزارت بهداشت کشورهای مختلف دنیا مورد استقبال گسترده قرار گرفته و خرید و انبار آن آغاز گردیده است.»
«مایکل چسودوفسکی»، تحلیلگر آمریکایی، در گزارشی که در «سانفرانسیسکو بیزینیس تایمز» منتشر شده است، درباره آنفلوآنزای خوکی نوشت: «آنفلوآنزای خوکی باعث شده است که ارزش سهام شرکت «بیگ فارما» افزایش چشمگیری یابد. بعد از انتشار گزارشهای اولیه مبنی بر شیوع آنفلوآنزا در مکزیک، تقاضای داروهای ضد آنفلوآنزا سر به فلک کشید.» بنابر این گزارش، داروهایی، چون «تامی فلو» و «رلانزا» بیشترین تقاضا را در بازار داشتهاند، داروی «تامی فلو» از طرف شرکت بیوتکنولوزیکی «گیلعاد ساینس» آمریکا و بوسیله شرکت داروسازی عظیم «هافمن لا روچ» در سوئیس ساخته میشود.
این در حالی است که اختراع آن توسط شرکت «گیعلاد ساینس» انجام گرفته است. این بدین معناست که حقوق مالکیت معنوی این دارو متعلق به این شرکت است. دونالد رامسفلد، وزیر دفاع پیشین آمریکا، یکی از سهامداران عمده شرکت «گیلعاد ساینس» است که در سال ۱۹۹۷ (۱۳۷۶ شمسی) به سمت ریاست این شرکت دست یافت و تا سال ۲۰۰۱ (۱۳۸۰ شمسی) که به منصب وزارت دفاع آمریکا منصوب شد، این پست را حفظ کرد. رامسفلد از زمان تأسیس این شرکت در سال ۱۹۸۷ (۱۳۶۶ شمسی) تاکنون عضو هیأت مدیره آن بوده است. («گیلعاد» نامی عبری و مربوط به تپه مقدس یهودی در خاورمیانه است) بعد از اعلان شیوع آنفلوانزای خوکی در مکزیک و فراگیر شدن جهانی آن، سهام شرکت گیلعاد در بازار بورس نیویورک به شدت افزایش یافت....
انفجار کارخانه داروسازی الشفاء
«الشفاء» مهمترین کارخانه داروسازی سودان، که ۹۰ درصد از محصولات دارویی عمدهی سودان را تولید میکرد، در سال ۱۹۸۸ (۱۳۶۷ شمسی) مورد حمله تروریسم آمریکایی قرار گرفت. بمب گذاری در این کارخانه علاوه بر جان باختگان حادثه، همچنان قربانیان خاموش میگیرد.
«تان گوین»، نویسنده و کاندیدای سابق مجلس نمایندگان امریکا، در مقالهای اظهار کرد: «فقط لازم است به بمبگذاری ۱۹۸۸ (۱۳۶۷ شمسی) حکومت «کلینتون» در کارخانه داروسازی الشفای سودان نگاهی بیندازیم تا تروریسم آمریکا را ببینیم. بمب گذاری در سودان که در پاسخ به بمب گذاری در سفارت آمریکا در آفریقا صورت گرفت، مرگ انسانهای زیادی را به همراه داشت...»
نشریه بین المللی «هاروارد»، تابستان ۲۰۰۱ (۱۳۸۰ شمسی) به نقل از سفیر اعزامی آلمان به سودان مینویسد: «برآورد این که چند نفر در این کشور آفریقایی فقیر در نتیجه تخریب کارخانه الشفا جان خود را از دست دادهاند ساده نیست، اما چندین ده هزار نفر، حدس معقولی به نظر میرسد.».
«پاتریک وینتور»، سردبیر سیاسی روزنامه «گاردین» در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۸ (۲۹ آذر ۱۳۷۷) نوشت: «تخریب «الشفا» باعث شده موجودی داروی «کلروکین» این کشور که داروی مرسوم و شناخته شدهی درمان مالاریاست به صفر برسد.» همچنین «جیمز آستیل» نویسنده این روزنامه انگلیسی در ۲ اکتبر ۲۰۰۱ (۱۰ مهر ۱۳۸۰) مینویسد: «تخصص این کارخانه ساخت داروهایی بود که انگلهای منتقل شونده از گله به گله بان را که یکی از علل اصلی مرگ و میر اطفال در سودان است را درمان میکرد. علاوه بر این، الشفا، تنها تولید کنندهی داروهای سل برای بیش از ۰۰۰، ۱۰۰ بیمار مبتلا بوده است. انواع گرانتر وارداتی این داروها به هیچ عنوان جایگزین مناسبی برای بیشتر این بیماران نیست.»
این در حالی است که بمب گذاری در الشفا موجب خروج دسته جمعی سازمانهای بین المللی از سودان شد. «دیدبان حقوق بشر» اعلام کرد که در نتیجهی بمب گذاری کلیهی آژانسهای سازمان ملل و نیز بسیاری از سازمانهای امداد دیگر در خارطوم، کارکنانشان را تخلیه و خارج کردند. به همین علت بسیاری از تلاشهای امدادی برای مدت نامحدودی به تعویق افتاده است.
علاوه بر این حادثه تروریستی، تحریمها علیه سودان، واردات مقادیر کافی دارو را که برای پر کردن شکاف ایجاد شده در نتیجهی تخریب کارخانه لازم است را، غیر ممکن میکند.